اتهامات سکس و میکانیزم خاله و خاله‌زاده

اتهامات سکس و میکانیزم خاله و خاله‌زاده

عیسا قلندر

بیایید امروز در مورد ادعاهای سکس در حکومت گپ بزنیم. گوش شیطان کر، اولش می‌خواستم به اتهامات روابط جنسی یا تقاضاهای جنسی یک نگاه عالمانه داشته باشم، اما دیدم که علم من در این زمینه، صفر است. بعدش تصمیم گرفتم که با اتهامات و واکنش‌ها به شیوه‌ی رمانتیک بپردازم، اما مسأله خیلی ناموسی است، نمی‌شود. به همین خاطر، اجازه بدهید، صاف و سُچه وطنی گپ بزنیم.

ادعا این است که بسیاری از مردان در حکومت از خانم‌ها و دخترخانم‌هایی ‌که برای کار در ادارات حکومتی مراجعه می‌کنند، تقاضای روابط جنسی دارند. ببخشید اگر از این وطنی‌تر نمی‌شود. این مردان در ادارات‌شان صاحب صلاحیت‌اند. یعنی می‌توانند یک نفر را استخدام کنند یا درخواست‌شان را نادیده بگیرد. آن‌ها تا سی‌وی موجودات مذکری مثل من را می‌بینند، ناخوانده داخل سطل زباله می‌اندازند. خبر ندارند که ما چه چیزی هستیم بخدا. اما سی‌وی موجودات مونث را با دقت مطالعه می‌کنند. برای‌شان تماس می‌گیرند که در انترویو حاضر شوند. اولین مرحله درخواست یک رابطه‌ی جنسی از همین‌جا شروع می‌شود. به خانم‌ها می‌گویند که بست در خدمتت، به شرطی که دربست در خدمت قرار بگیری. قابل ذکر است که همه ادارات و همه مردان چنین نیست.

این‌هایی را که گفتم فعلا در حد یک ادعا است. ارگ ریاست‌جمهوری این ادعاها را رد می‌کند. مخصوصا اگر کسی ارگ ریاست‌جمهوری را متهم به ترویج فحشا یا فروش چوکی حکومت در بدل رابطه‌ی جنسی کند. ارگ باید این اتهامات و ادعاها را رد کند، چرا؟ چون مقامات شاغل در ارگ، عزیز دردانه‌های هم‌اند. با همدیگر پیوند دارند. میکانیزم خاله و خاله‌زاده حاکم است. بعدش، قضیه هم به‌شدت ناموسی است. خدای نکرده اگر ثابت شود که یکی از مقامات ارگ چنین کاری کرده، این بی‌آبرویی دامن کل مقامات ارگ را خواهد گرفت. این اتهامات مستقیما بدون هیچ‌گونه علایم ترافیکی، متوجه مردان است. یعنی تا هنوز هیچ مرد، هیچ زن و هیچ پسری یافت نشده که ادعا کرده باشد که در فلانی اداره، خانم‌ها از مردان یا پسران، تقاضاهای جنسی دارند. برای همین، وقتی مقامات مذکرالجنس متهم می‌شوند، طبیعی است که اتهامات را بی‌اساس بخوانند و خواهان اسناد ویدیویی شوند. اما وقتی خانم‌ها در دفاع از مردان فاسد برمی‌خیزند، معلوم می‌شود که یک شِنگ کار می‌لنگد.

به‌طور مثال، بانو نرگس نهان که سرپرست وزارت معادن و پطرولیم است، در رد اتهامات وارده بر ارگ گفته بود که او نیز یک زن است و تا هنوز با تقاضا یا پیشنهاد جنسی روبه‌رو نشده است. می‌خواهم بگویم که بانو نهان گرامی! شما با آن دختر خانمی که برای کار به ادارات دولتی مراجعه می‌کند، فرق دارید. شما وزیر این مملکت‌اید و دختران یا خانم‌هایی که با همچنین تقاضاهای مواجه می‌شوند، کسانی‌اند که دنبال شغل می‌گردند. به شغل و معاش نیاز دارند. چون نیازمندند، مردان این سرزمین به آن‌ها رحم نمی‌کنند. اما شما که ماشاءالله هزار ماشاءالله مثل آن‌ها نیازمند نیستید. جیب‌تان پر است. تازه، مردانی که طمع جنسی از خانم‌ها یا دختران دارند، آن‌قدر هم احمق نیستند که به وزیر مملکت پیشنهاد رابطه‌ی جنسی بدهند. می‌ترسند. چون می‌فهمند که شما قدرت دارید. به هیچ کسی اجازه نمی‌دهید در حق‌تان بی‌حرمتی کند. بی‌حرمتی کنند که دهن‌شان را به حول و قوه‌ی الهی سرویس کنید. منطقی آن بود که شما به‌عنوان یک زن، یکی از متولیان امور این مملکتِ فلاکت‌زده، خواستار بررسی دقیق و جدی این مسأله می‌شدید. کنار خانم‌ها می‌ایستادید. البته از نظر من. دفاع شما از مردانی که ممکن واقعا مفسد باشند یا تلاش شما برای رد اتهام، برای ما این اجازه را می‌دهد که شما را یک آدم خام به حساب بیاوریم. مخصوصا که داستان کرام‌الدین کریم را همین چند هفته پیش باهم خواندیم و شنیدیم. اما جای شکرش باقیست که برخورد منطقی با مسایل در افغانستان رواج نشده. وگرنه معلوم نبود شما چقدر گسترده مواخذه می‌شدید. خوب بگذریم از خانم نهان. او تمام خانم‌ها را در ترازوی خود وزن کرده و شاید حتا در تصورش هم نگنجد که بانوان افغانستان با چه سختی‌های روبه‌رویند و دولت‌مردان چه‌قدر می‌توانند پست باشند. شاید اگر این ادعاها و اتهام‌ها زمانی که بانو نهان از پارلمان کشور رای نیاورده بود و نزدیک بود گریه کند، مطرح می‌شد، بهتر بود.

تقاضای جنسی از دختران و خانم‌ها در بدل کار و شغل، یک ادعای جدی است. ولی بخت با کسانی که مدعی دریافت پیشنهادات این‌چنینی‌اند، یار نیست. شما بپرسید چرا نیست؟ من می‌گویم که وقتی بانوان جرأت می‌کنند و ادعا می‌کنند که در فلان اداره، فلان مقام به او پیشنهاد برقراری یک رابطه‌ی آن‌چنانی داده، اول با حکومت روبه‌رو می‌شود. چرا که همان فلانی به‌عنوان یک فرد در حکومت نیست. او به‌عنوان یک عضو تیم در حکومت است و تیم حاکم، تا آخرین سرحد برای حفظ آبروی اعضای خویش تلاش می‌کند. از بخت بد ما، نهادهای تحقیقی هم به‌نحوی عضو تیم‌اند. درست مثل بانو نهان که فکر می‌کند پاسداری و دفاع از تیم، باارزش‌تر از دفاع از بانوانی است که در تمامی این سال‌ها این رنج را متحمل شده‌اند. فقط تعجبم از این است که معاون رییس‌جمهور چطوری خواستار پی‌گیری این موضوع شده است.