مرضیه سلطانی
زنان زیادی در شهر کابل به فعالیتهای اقتصادی رو آوردهاند. فعالیتهای اقتصادی و فروشندگی در کابل، پیش از این بیشتر کار مردان یا دستکم در انحصار مردان بودند. برخی از زنان پایتخت اینروزها اما مستقلانه، هرچند با هزینهی اندک، دکانهای عمدتا لباسفروشی باز کردهاند که از این طریق بتوانند هزینهی زندگی خود و خانوادههایشان را تمویل کنند. شماری از این زنان همزمان که مصروف دکانداریاند، در طول روز به تحصیلاتشان نیز ادامه میدهند.
اکنون در بسیاری از فروشگاههای شلوغ پایتخت زنان نیز در میان مردان دیده میشود؛ موردی که تا چند سال پیش در کابل وجود نداشت.
زهرا غلامی، 22 ساله، انستیتیوت اداره و حسابداری کابل را خوانده است و در حال حاضر بهحیث فروشنده در یکی از مارکیتهای پرمشتری شهر کابل کار میکند. وی علاوه بر این در برنامهی «پروموت» (توانمندسازی زنان) نیز در بخش فروشندگی آموزش دیده است.
او به روزنامه اطلاعات روز میگوید: «ما در فامیل چهار نفر هستیم و سه نفر کار میکنیم. پدرم، برادرم و خودم کار میکنیم و تنها مادرم در خانه است. من در مصارف خانه سهم میگیرم و نصف معاشم را برای مصارف خانه کمک میشوم.»
درگفتوگو با زنان که تابوی کار در بیرون از خانه را شکستهاند، به سکینه حیدری برمیخوریم. سکینه حیدری، 40 ساله و یک بانوی ایرانیالاصل است که با یک مرد افغان ازدواج کرده است.
او حدود یک سال میشود که در بازار کابل فروشنده است. 9 سال قبل با شوهرش از ایران به افغانستان آمد و اکنون در یکی از دکانهای لباسفروشی کار میکند.
خانم حیدری میگوید شوهرش بیمار است و هفتهی یکبار باید به نزد داکتر برده شود. به گفتهی او، از طریق کار در دکان لباسفروشی، بخشی از نیازمندیهای خانهاش را تأمین میکند.
در جامعهای که تفکر زنستیزی بر اندیشهی نسل نو هنوز حاکم است، کار برای دختران بهدور از مشکلات هم نیست.
زهرا فردوس، 19 ساله تا صنف دهم مکتب درس خوانده است. او دو سال است که در دکان شخصی خودش کار میکند و در کنار آن به کلپ ورزش فولرزم میرود. او میگوید در خانوادهی ششنفرهاش تنها او و پدرش کار دارند. او به اطلاعات روز گفت: «50 درصد در اقتصاد فامیل کمک میکنم. من کارم را با سرمایهی 180 هزار افغانی شروع کردم و حالا سرمایهام به 400 هزار افغانی رسیده است.»
در افغانستان نرخ بیکاری بالا است و میلیونها نفر در این کشور با مشکل بیکاری روبرویند. خانوادههای بسیار در افغانستان تنها یک نانآور دارند و این به مشکلات این خانوادهها میافزاید. در برخی از خانوادهها تنها زنان نانآور خانوادهاند.
زهرا خدادادی 28 سال سن دارد. او درس نخوانده است و شش ماه میشود که به شغل فروشندگی رو آورده است و در حال حاضر مصروف فروش صنایع دستی است. او به اطلاعات روز گفت: «شرایط افغانستان برای همهی ما معلوم است. من مجبورم بهخاطر فامیلم کار کنم و پول بهدست بیاورم. اگر مجبور نباشم، وقتم را صرف تربیت فرزندان خود میکنم. در فامیل ما پنج نفر است و تنها من کار میکنم. شوهرم یک سال است که از اردوی ملی بیرون شده و هنوز به وظیفه برنگشته است.»
تهدید و تحقیر
روآوردن به شغل فروشندگی در جامعهی افغانی برای زنان آسان نیست. این زنان در بازار و در جامعه هرازگاهی با مشکلاتی نیز روبهرو میشوند. فروشندههای زن میگویند در مواردی برخیها نه برای خرید جنس، بلکه برای آزاردادن این زنان به دکانهایشان مراجعه میکنند.
زهرا فردوس از صحنهای میگوید که مجبور شد پس از ورود یک فرد از دکانش فرار کند. او در این مورد گفت: «در جریان کار روزی یک مرد کهنسال وارد دکان شد و سرم چاقو کشید. از من پول میخواست. وقتی چهار اطرافم را نگاه کردم، راه فرار نبود. از روی میز پریدم و از دکان بیرون شدم. سروصدای من باعث شد همسایهها و محافظان مارکیت به دادم برسند.»
شفیقه ابراهیمی لیسانس اداره و تجارت دارد. او در حال حاضر دکان شخصی دارد و فروشنده است. میگوید پسرهایی هستند که وقتی به دکان میآیند، میپرسند چرا فروشنده شده است. او میگوید: «آنها فکر میکنند که دختران فروشنده، دختران خوبی نیستند و این طرز فکرشان هم نسبت به زنان تغییر نکرده است.»
نزدیک به 19 سال پیش و پس از سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی تا کنون در کشور شرایط برای زنان بهتر شده، اما هنوز هم بانوان کشور با چالشهای زیادی در زمینهی اشتغال روبهروست. از اینرو، فروشندگان زن که نه سرمایهی آنچنانی در اختیار دارند و نه ساختار اجتماعی مناسب برایشان وجود دارد، دشواریهای زیادی دارند. حکومت هم تا کنون برای اشتغالزایی، بهویژه برای زنان، دستآورد قابل ملاحظهای نداشته است.