یک هیأت سهنفری از دفتر سیاسی طالبان، پس از لغو گفتوگوهای صلح این گروه با واشنگتن، به مسکو سفر کرده است. این سفر از طرفی برای مشوره است و از سوی دیگر طالبان با سفر به مسکو بهدنبال فشار سیاسی بر امریکا است. رسانهها از قول شیرمحمد استانکزی، رییس هیأت سیاسی طالبان گزارش کردهاند که این گروه هنوز هم خواستار ادامهی مذاکره است. روسیه نیز با طالبان همنظر است. وزارت خارجهی روسیه از تمایل طالبان مبنی بر ادامهی گفتوگوهای صلح با امریکا استقبال کرده است. در پیامی که سفارت روسیه در کابل به رسانهها فرستاده، آمده است که هیچ بدیلی جز رویکرد سیاسی و دیپلماتیک برای حل بحران افغانستان وجود ندارد. در این پیام از طالبان خواسته شده که بهزودترین فرصت ممکن گفتوگوها را از سر گرفته و یک توافق صلح امضا کنند.
موفقیت گفتوگوهای امریکا با طالبان برای به پایانرساندن 18 سال جنگ پرهزینه تا همین هفتهی پیش، بیش از هر زمان دیگری نزدیک بود. قرار بود توافقنامهی آمادهشده میان امریکا و طالبان که در ۱۱ ماه و در نتیجهی ده دور مذاکرات نفسگیر بهدست آمده بود، میان دو طرف امضا شود. براساس این توافق، دولت ترمپ طرح صلحی را در چهار بخش مدنظر گرفته بود: بخش اول آن خروج نیروهای امریکایی از افغانستان؛ بخش دوم آن تعهد طالبان مبنی بر اینکه اجازه نمیدهد از خاک افغانستان علیه ایالات متحده حمله شود؛ بخش سوم آن آتشبس بین همهی طرفهای جنگ و بخش آخر آن گفتوگوی بینالافغانی با مشارکت حکومت، طالبان و جامعهی مدنی دربارهی حلوفصل سیاسی و سپس ختم رسمی جنگ، به میزبانی دولت ناروی. اما با تویتهای غیرمنتظرهی ترمپ، تمام پیشبینیها و گمانهزنیها یکباره دگرگون شد و همه بهشمول طالبان در برابر یک اقدام غیرقابل پیشبینی قرار گرفتند. ترمپ بهدلیل اینکه طالبان در جریان مذاکرات سرنوشتساز از خشونت بهعنوان اهرم فشار استفاده کردند، مذاکره با آنها را متوقف کرد.
ارگ ریاستجمهوری نیز دیروز (شنبه) اعلام کرد که رسما گفتوگوهای صلح از دید دولت افغانستان ختم است. از سرگیری گفتوگوها، از صلاحیت دولت بعدی است. هرچند ارگ ریاستجمهوری پیش از اینکه واشنگتن گفتوگو با طالبان را متوقف کند، بارها مخالفت خود را با روند صلح اعلام کرده بود. دلیل که دولت افغانستان داشت این بود که جنگ و صلح همزمان ممکن نیست. در نهایت و در ظاهر، به همین دلیل ترمپ گفتوگوهای صلح را متوقف کرد. در شرایط که طالبان از جنگ بهعنوان اهرم فشار استفاده میکردند، صلح با این گروه معنایی نداشت. صلحنامهای که در قطر میان زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژهی امریکا برای صلح و گروه طالبان آماده شده بود، برای طالبان یک فرصت طلایی بود. زیرا، به قول مایکل سمپل، پژوهشگر مسایل افغانستان در دانشگاه بلفاست، طالبان در قطر از روند مذاکرات انتظار بسیار بلندپروازانه داشتند و رویکرد کاملا برد-باخت را در این روند دنبال کردند. مهمتر از آن، در روند گفتوگوهای دو طرف، دولت افغانستان کاملا در حاشیه قرار گرفته بود. و این طالبان را بیش از پیش حریص ساخته بود که با خشونتآفرینی در میدان جنگ، به آرزوی برد-باخت در میز گفتوگو دست یابند.
اکنون طالبان امریکا را متهم به عهدشکنی میکنند. طالبان گفتهاند که «ما در صورتی که بهجای جنگ، توافق سیاسی انتخاب شود، به ادامهی مذاکرات تا پایان آن متعهدیم.» اما گروه طالبان از یاد برده که مسبب اصلی شکست مذاکرات این گروه است. در نتیجهی خشونتآفرینی پیهم این گروه و انعطافناپذیری آنان مذاکرات متوقف شد. اکنون نیز مسأله همین است. طالبان هم بر میخ میکوبد و هم بر نعل. یعنی طالبان در شرایطی که آتش جنگ در افغانستان شعلهور است و نیروهای نظامی این گروه در بسیاری از ولایتهای کشور مصروف جنگاند، سخن از توافق سیاسی میزند. از نظر مردم افغانستان آتشبس سراسری مقدم بر هر نوع گفتوگو است. نباید به گروه طالبان دوباره این فرصت داده شود که هم گزینهی جنگ و هم گزینهی صلح را داشته باشد. اگر گروه طالبان اماده صلح است باید از خشونت دست بردارد. باور طالبان به دوام گفتوگو در قطر و جنگ در افغانستان راه اشتباهی است که طالبان سالها در پیش گرفتهاند. بدون شک صلح پایدار خواست مردم افغانستان است و این جنگ راه حل نظامی ندارد. تنها توافق سیاسی راه حل کمهزینه و در دسترس است؛ اما آتشبس اولین و اصلیترین مسألهی صلح پایدار است.