انتخابات افغانستان بهرغم مشکلات زیادی برگزار شد. مردم با تمام دشواریهای که وجود داشت، به پای صندوقهای رای رفتند: از تهدیدهای بلند امنیتی گرفته تا ناامیدی گسترده از شفافیت انتخابات. هرچند حضور مردم به پای صندوقهای رای امیدوارکننده نبود، اما این کمرنگی بهمعنای مخالفت مردم با دموکراسی و مردمسالاری نیست. مشارکت پایین مردم بیشتر از هر چیزی دیگری ریشه در بیاعتمادی مردم به نهادهای انتخاباتی دارد. در انتخاباتهای گذشته برخلاف انتظار مردم کمیسیونهای انتخاباتی نتوانست انتخابات را درست مدیریت کنند؛ بهویژه در بررسی نتایج انتخابات. در چهارمین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان دقیقا مسأله همین است. مشکلات و نگرانی موجود در خصوص بررسی نتایج انتخابات است. بر همین مبنا اکنون دو گزینه بیشتر روی دست نیست. گزینهی اول این است که کمیسیونهای انتخاباتی با مسئولیتپذیری و در روشنی قانون نتایج انتخابات را بررسی کنند که در این صورت پیامد آن نیز روشن است؛ بازگشت اعتماد مردم و جلوگیری از یک بحران دیگر. گزینهی دوم نیز رفتن به یک بحران فراگیر است. به این معنا اگر در نتایج انتخابات قانون و طرزالعملهای انتخاباتی تعیینکننده نباشد، بدون شک بحران بر سر پذیرش نتیجهی انتخابات میان نامزدان پیش خواهد آمد. به همین دلیل مردم افغانستان روزهای سرنوشتسازی را در پیش دارد.
چرا نگرانی؟ دستکم از ده روز گذشته نشانههای بحران دیده میشود. از یکسو نامزدان با ادعای پیروزی زودهنگام فضای انتخابات را تنشآلود و به نهادهای انتخاباتی دستکم فشار روانی وارد کردهاند؛ از طرف دیگر، نشانههایی از تقلب دیده میشود؛ بهعنوان مثال تا کنون گزارش شده که شماری از دستگاههای بیومتریک ناپدید شده است. ویدیوهای زیادی از تقلب در رسانههای اجتماعی دستبهدست میشود. هنوز پاسخ روشنی از میزان رایدهندگان از سوی کمیسیون انتخابات به مردم داده نشده است. رسانهها از کاستی دیگری نیز گزارش دادهاند که مجموع این رویدادها باعث نگرانی مردم شده و اکنون پرسش اصلی برای مردم این است که آیا انتخابات 98 از سوی نهادهای انتخاباتی درست مدیریت خواهد شد؟ وطیفهی نهادهای انتخاباتی این است که به این نگرانی مردم پاسخ دهد. در چنین شرایطی کمیسیونهای انتخاباتی میتوانند با عمل پالیسیهای انتخاباتی و فارغ از هرنوع فشارهای سیاسی و غیرسیاسی نتیجهی انتخابات را مدیریت کنند.
دیروز شماری از نهادهای ناظر در یک نشست خبری اعلام کردند که نگران دستبرد به آرای پاک مردم و نگران فشارهای سیاسی بر نهادهای انتخاباتی است. شورای نامزدان نیز نگرانی مشابه داشتند. این نگرانیها مسئولیت نهادهای انتخابانی را بیشتر میکند. از اینرو، تنها راه پذیرش نتیجهی انتخابات در یک فضای نسبتا آرام در صورت تأمین عدالت انتخاباتی و عمل به قانون ممکن است. شاید نامزدان انتخابات ریاستجمهوری حتا اگر کمیسیون نتیجهی معتبر آرا را اعلام کند، بهسادگی آن را نپذیرند، اما وظیفهی نهادهای انتخاباتی عمل به کار حرفهایشان است. متأسفانه در افغانستان فرهنگ پذیرش شکست در رقابت دموکراتیک در ذهنیت و رفتار سیاستمداران ما نهادینه نشده است. معمولا سیاستمداران ما با منطق بازی برد-برد به امر انتخابات مینگرند و ظرفیت پذیرش شکست را در خود ایجاد نکردهاند.
پاسداری و مدیریت نتیجهی انتخابات افغانستان تنها از عهدهی نهادهای انتخاباتی افغانستان برنمیآید. زیرا از یکسو پیچیدهگیهای برگزاری انتخابات در افغانستان مطرح است، بهعنوان مثال ناامنی گسترده و نبود شناسنامههای الکترونیکی برگزاری انتخابات شفاف و بیدردسر را دشوار ساخته و از طرف دیگر، نامزدان در انتخاب اعضای کمیسیونهای انتخاباتی سهم مستقیم داشتهاند. بنابراین، سهمگیری و کمک نهادی بینالمللی مهم است. انتظار مردم افغانستان از نهادهای بینالمللی هم این است که در تأمین شفافیت و بررسی بیطرفانهی نتیجهی انتخابات افغانستان را یاری رساند. در روزهای گذشته بسیاری از نهادی بینالمللی خواهان شفافیت در انتخابات افغانستان شدهاند. یک معنای این درخواستها نگرانی از سرنوشت انتخابات است. روز گذشته شورای نامزدان و نهادهای مدنی نیز خواهان کمک نهادهای بینالمللی شدند.