کابل «بی‌آب» می‌شود

کابل «بی‌آب» می‌شود

کابل، در دو دهه پس از سقوط امارت اسلامی، با رشد بی‌رویه‌ی جمعیت از یک‌سو و غیبت اقدامات پیش‌گیرانه و خدمات عامه برای مهار چالش‌های ناشی از رشد جمعیت از سوی دیگر، مواجه بوده است. به‌دلیل رشد جمعیت، کاهش بارش و برف باران در سال‌های اخیر و نبود اقدامات پیش‌گیرانه از طرف نهادهای مسئول، اکنون کابل به‌صورت نگران‌کننده‌ای با بحران کم‌آبی مواجه است. بخش‌ بزرگی از شهر کابل، به آب آشامیدنی پاک و کافی دسترسی ندارد. آب در بیش‌تر بخش‌های شهر جیره‌بندی شده و با قطع‌ یا جیره‌بندی‌شدن برق، آن بخش‌های از شهر که به منابع آب نسبتا کافی دسترسی دارند، نیز با کمبود آب مواجه می‌شوند. کم‌آبی و قحطی برق در آستانه‌ی زمستان که می‌آید تا با آلودگی سنگین‌اش، گلوی کابل را در پنجه بفشارد، زندگی را در بیش‌تر بخش‌های شهر کابل مختل کرده است.

دو دهه پس از سقوط امارت اسلامی و صرف میلیاردها دالر برای بازسازی و ساخت تأسیسات زیربنایی، پایتخت افغانستان از عمده‌ترین نیازها و خدمات عمومی بی‌نصیب است. در شش ماه از 12 ماه یک سال، برق کابل، در زمستان‌ها و تابستان‌ها جیره‌بندی شده و سهم برخی از بخش‌های شهر، صرفا چند ساعت برق از 24 ساعت است. در دو فصل بهار و خزان، هر از چند گاه، حوادث طبیعی، جنگ و عملیات‌های تخریبی گروه‌های تروریستی بر تأسیسات انتقال برق از شمال به کابل، برق را در پایتخت کشور به جیره‌بندی می‌برد. در سال‌های اخیر به‌دلیل رشد بی‌رویه‌ی جمعیت، استفاده‌ی بی‌رویه از آب و کاهش بارش برف و باران، کمبود آب نیز به چالش‌های ساکنان پایتخت تبدیل شده است.

اگر بخشی از توجه به نتایج نزدیک به صفر صرف میلیاردها دالر برای بازسازی و ساخت تأسیسات زیربنایی می‌تواند معطوف شود، انتقاد دیگر به آدرس نهادهای مسئول در امور توزیع خدمات برق و آب‌رسانی و مهار چالش‌های ناشی از آن است. در طول سال‌های اخیر، هیچ توجه دندان‌گیر و معطوف به نتیجه‌ای برای حل مشکل کمبود برق در کابل صورت نگرفته است. به همین ترتیب، فارغ از سخن و صدور اعلامیه و ابراز نگرانی، هیچ راه‌حل عملی و نتیجه‌محور برای مقابله با چالش‌ کم‌آبی که می‌رود تا به معنای واقعی کلمه به بحران بی‌آبی در پایتخت تبدیل شود، تدوین و اجرا نشده است. با گذشت هر سال، آلودگی هوا در کابل به‌ویژه در فصل زمستان سنگین‌تر و وحشت‌ناک‌تر می‌شود. در سال‌های اخیر، شدت آلودگی هوا به حدی بالا گرفته که صبح‌گاهان و شامگاهان، فاصله‌ی بیش از 50 متر عملا قابل دید نیست. به لحاظ صحی، تبعات این آلودگی، بیمارشدن و مردن هزارها شهروند است. از نظر روانی، آلودگی کابل، خفه‌کننده و ترسناک است. نهادهای مسئول اما، هیچ راهکار اجرایی و عملی معطوف به بازده و نتیجه برای جلوگیری یا دست‌کم کاهش این سطح از آلودگی انجام نداده است.

آلودگی رو به افزایش هوا، کاهش منابع زیرزمینی آب و کمبود برق، از چالش‌های جدی و نگران‌کننده‌ی زیستی و محیط‌زیستی پایتخت است. تبعات این چالش‌ها اگر چاره‌ای برای آن سنجیده نشود، در درازمدت می‌تواند به بحران‌های خطرناک و غیرقابل مهار تبدیل شود. نهادهای مسئول، فارغ از روی دست‌گرفتن برنامه‌های بلندمدت و بنیادین برای مقابله با این چالش‌ها، حتا از اقدامات حداقلی با کم‌ترین هزینه‌ها نیز غافل بوده است. دولت نیز این چالش‌ها را به‌عنوان تهدیدهای جدی و بحران‌آفرین جدی نگرفته و برای مهار آن، بودجه‌های قابل توجه و کافی تعریف نمی‌کند. به‌عنوان نمونه، برای جلوگیری یا دست‌کم کاهش آلودگی هوا، نهادهای مسئول در دولت می‌تواند با جلوگیری از مصرف ذغال سنگ در زمستان و ورود آن به کابل، گزینه‌های بدیل و ارزان به مردم ارایه کند تا ساکنان پایتخت بتوانند به جای ذغال سنگ در گرم‌کردن خانه‌ها استفاده کنند. یا به‌عنوان نمونه‌ی دیگر، نهادهای مسئول حتا در حد اطلاع‌رسانی و راه‌اندازی کمپین‌های رسانه‌ای و اجتماعی، برای جلوگیری از کاهش روزافزون منابع آب زیرزمینی کابل اقدام نکرده‌اند. در زمستان‌ها، نهادهای مسئول می‌توانند با راه‌اندازی کمپین‌های رسانه‌ای و اجتماعی، مردم را ترغیب کنند که با چال‌کردن برف در کوچه‌ها و حویلی خانه‌ها و پارک‌ها، به افزایش هرچند ناچیز منابع آب زیرزمینی کمک کنند. چنین برنامه‌هایی یا مشابه با آن، از ساده‌ترین راهکار‌ها برای جلوگیری از کاهش ظرفیت منابع آب زیرزمینی پایتخت است که با کم‌ترین بودجه می‌تواند طرح و اجرا شود.

آلودگی هوا، کمبود و قحطی آب و در درجه‌ی سوم کمبود برق، در درازمدت می‌تواند بحران‌های زیستی و زیست‌محیطی سنگینی در پی داشته باشد. دولت مسئولیت دارد که این چالش‌ها را به‌عنوان تهدیدهای بزرگ و سهمگین شهری به رسمیت شناخته و برای جلوگیری از آن، دست به کار شود. اگر این چالش‌ها که هنوز به بحران‌های واقعی تبدیل نشده و می‌تواند جلوگیری شود، مهار نشود، در آینده به بحران‌های سنگین با تبعات سهمگین تبدیل خواهند شد که برای مقابله با آن، هزینه‌های هنگفتی باید صرف شود و تاوان‌های اجتماعی، صحی و زیست‌محیطی سنگینی بر کابل تحمیل کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *