عیسا قلندر
همین جوانانی را که هنگام کمپینهای انتخاباتی شب نگفتند، روز نگفتند و بدون وقفه کمپین کردند، خبر دارید این روزها در چه حالیاند؟ من طی چند روز گذشته سراغ چند نفر آنها رفتم که احوالشان را بگیرم. بهتر است حال هرکدام را از زبان خودشان بشنوید.
خالد افغان: من هنوز هم در تیم دولتساز هستم. مثل گذشته، هر روز صبح از خانه به دفترم در وزیر اکبرخان میروم. بیصبرانه منتظر اعلان پیروزی داکتر صاحب اشرف غنی هستم. هدفم از پیوستن به این تیم این است که یا یگان بورسیه ماستری گیرم بیاید یا یگان بست خوب. شخصا بورسیه را ترجیح میدهم.
نسیم مهجور: هرچند بیشتر دوستانم میگویند که غنی با آنهمه تقلبی که کرده بازهم رییسجمهور افغانستان خواهد شد، اما من ایندفعه امیدوارترم. در تیم ثبات و همگرایی همه خوشحالاند. داکتر صاحب عبدالله هم روحیهاش خوب است. شب و روز دعا میکنم که اینبار داکتر صاحب عبدالله رییسجمهور شود، چون اگر او رییسجمهور نشود، من باید پنج سال دیگر بیکاری بکشم. چرا که چند تن از رفقایم در تیم دولتساز حضور دارند و بسیار شیطان شیطان هستند، حتما مرا افشا میکنند. البته اگر عبدالله رییسجمهور شود، با خدای خود عهد کردهام که این کار را نکنم.
راضیه محجوب: بعد از انتخابات یک هفتهی دیگر هم به دفتر آقای فضلی رفتیم. دل ما خوش بود که بهعنوان یک تیم تا آخر خواهیم ماند. اما یک روز ما را از دروازه راه ندادند و گفتند که شما چند مدت در خانه صبر کنید. اوضاع خوب نیست، دفتر تصمیم گرفته پرسونل را کم کند. من شخصا شکایت ندارم چرا که سه ماه در کمپین کار کردم و 900 دالر معاش گرفتم. از اولش هم میفهمیدم که ما بعد از انتخابات دیگر ارزشی نخواهیم داشت. تنها من نبودم، یک تعداد زیاد از همکاران ما همین رقم شده. هم در دفترهای کابل هم در دفاتر ولایات.
نجیبه مژده: من شخصا دوست داشتم در این انتخابات بیطرف باشم، اما پدرم از دوستان آقای دانش است و به همین خاطر مرا به دفتر آقای دانش معرفی کرد، مجبور شدم کمپین کنم. ما تقریبا چهار ماه کار کردیم، اما تا هنوز دو ماه معاش گرفتهایم. دفتر ما میگوید که دفتر وزیر اکبرخان هنوز نصف دیگر معاشات را حواله نکرده و ما باید صبر کنیم. هرچند ما به آقای استاد شکایت کردهایم، اما او گفته که خیر است، زیاد غالمغال نکنید که نفرای استاد خلیلی و استاد محقق خبر نشود که بیآب میشویم. حالا ما از همه بیشتر به تشویش هستیم و نمیفهمیم که فایده کردهایم یا تاوان؟
نسرین سالنگی: اگر این بار آقای داکتر عبدالله رییسجمهور نشود، قسم خوردهام که دیگر دنبال بورسیه و وظیفه نگردم. میروم شوهر میکنم و مصروف خانه و بچهداری میشوم. از بس این آدم رییسجمهور نشده، کم مانده ما بترشیم.
قربانعلی لطیفوند: ببینید ماکسویل آسانسورف در کتاب «بچههای نانجیب آلنهیک» میگوید که ما در پروسههای سیاسی و دموکراتیک نباید آنی و روزمرهای تصمیم بگیریم. اگر چنین تصمیم بگیریم و عمل کنیم، فرق ما با کارگران سرچوک در چیست؟ من شخصا در حال حاضر نه زیاد خوشبینم و نه هم بدبین. من معتقدم که ما بهعنوان سیاسیون تازهکار افغانستان، از همین حالا در فکر ایجاد شبکه یا واردشدن در شبکههای قدرتمند باشیم. البته اگر بنا داریم که در بازیهای سیاسی سهیم باشیم و دستی هم در بیتالمال داشته باشیم. من اگر لازم ببینم هنوز هم از جیبم مصرف میکنم. برای من بست ارزشی ندارد.
فخرالدین بلخی: ای بر پدر این انتخابات را لعنت. خیلی از رفاقتها خراب شد. کاش این نتیجه زودتر معلوم شود، هرچه دیرتر شود، رفاقتها بیشتر خراب میشود.
پوهاند مسعود فرِشوال: از منظر جامعهشناسی، جنجالهای بعد از انتخابات هرچه بیشتر طول بکشد، شکافها و حساسیتهای قومی بیشتر میشود. شما همین حالا هم میبینید. هرشب در تلویزیون شاهد یخنکشک و به قول خانم وکیل «چِرچِر» قومی هستیم. من میگویم هر بُزی که رییسجمهور میشود شود، زود شود. ترس من این است که بزرگان تیمهای دولتساز و ثبات این حساسیتها را پکه کنند و عمدا تنش خلق شود. جوانان هم که خام و مغرورند. خیلی زود و آسان مقابله را شروع میکنند.
فهیم اندرابی: از نظر ما هر نامزدی که سر بچههای اندراب خوبتر جمپ بگیرد، ما میگوییم همو رییسجمهور شود. اما اگر کسی شجاعت اندراب را نادیده بگیرد، ما میگوییم همو ارزش مامورشدن را هم ندارد، چه برسد به ریاستجمهوری.
ابابکر امرخیل: دیگهرقم انتظار ختم جنجالا هستیم، شب اوتو شبی نیست که نام امرخیل د منفی شکلش گرفته نشوه. دیده شوه که او وقت چه وقت باشه که مردم افغانستان بهجای همی گپا، تکنولوژی گپا بزنه، ورزشی اَو تفریحی گپا بزنه و ما سر پیشرفت چلنجا داشته باشیم.
رضا فرهیخته: نظر به چند دلیل خوب باید غنی رییسجمهور شود: او فیشنی نیست، کل است و به آرایشگر ضرورت ندارد، اقتصاد و سیاست را خوب میفهمد، ارزش منابع طبیعی را میفهمد، زبان دیپلماسی و مناظرات بینالمللی را بلد است، با بانک جهانی آشنا است و خیلی اوصاف مثبت و مذکر دیگر.