آیا روسیه می‌تواند جای امریکا را در خاورمیانه بگیرد؟
ANKARA, TURKEY - SEPTEMBER 16: Russian President Vladimir Putin (R), Turkish President Recep Tayyip Erdogan (C) and Iranian President Hassan Rouhani (L) pose for a photo during their meeting on September 16, 2019 in Ankara, Turkey. Leaders of Russia and Iran have arrived at the Trilateral Summit Russia-Turkey-Iran to discuss the situation in Syria. (Photo by Mikhail Svetlov/Getty Images)

آیا روسیه می‌تواند جای امریکا را در خاورمیانه بگیرد؟

پروجکت سندیکت ـ شلومو بِن-امی
ترجمه: جلیل پژواک

سه دهه پیش فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به معنای برچیده‌شدن بساط نفوذ گسترده‌ی این قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه نیز بود. با این‌حال، امروز درحالی‌که ایالات متحده دارد رختش را از این منطقه جمع می‌کند، روسیه با ترکیبی از نیروی نظامی، معاملات تسلیحاتی، همکاری‌های استرتژیک و به‌کارگیری قدرت نرم، سعی در بازپس‌گیری جایگاه اتحاد جماهیر شوروی در این منطقه دارد. اما موفقیت مسکو در این کار در حدی نیست که گفته می‌شود.

پیشرفت قدرت نرم روسیه مطمئنا چشم‌گیر بوده است. اوایل سال 2012 ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور این کشور بر لزوم گسترش «حضور فرهنگی و آموزشی روسیه در جهان به‌ویژه در کشورهایی که بخش قابل‌توجهی از مردم روسی صحبت می‌کنند یا آن را می‌فهمند» تأکید کرد. پوتین در کنفرانسی اخیرا در مسکو اظهار داشت که اسراییل نیز در این فهرست قرار دارد.

روسیه به‌عنوان بخشی از این تلاش یک «سازمان فدرال دیاسپورا» موسوم به «Rossotrudnichestvo» را تأسیس کرد. این سازمان مراکز علمی و فرهنگی را در مصر، اردن، لبنان، مراکش، سوریه و تونس دایر کرده است. علاوه‌براین، مسکو سرویس عربی شبکه خبری تلویزیونی دولت روسیه یعنی Russia Today یا (RT) را نیز گسترش داده است. آر‌تی با داشتن 6.3 میلیون بیننده ماهانه در شش کشور عربی زبان مصر، عراق، اردن، مراکش، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در حال حاضر از جمله شبکه‌های تلویزیونی اصلی در خاورمیانه شمرده می‌شود.

روسیه در تلاش برای پرکردن خلأ ناشی از خروج ایالات متحده از منطقه، سعی کرده است خود را از هژمون دیرینه‌ی خاورمیانه متمایز کند. روسیه این کار را از طریق جاانداختن خود نه به‌عنوان یک قدرت امپریالیستی، بلکه به‌عنوان حامی پیشرفت فرهنگی این منطقه انجام می‌دهد. پوتین در سال 2012 گفت: «صادرکردن آموزش و فرهنگ به ترویج کالاها، خدمات و افکار روسی کمک خواهد کرد، نه اسلحه و تحمیل رژیم‌های سیاسی.»

این پیام تأثیرگذار بوده است. سال گذشته، تنها 35 درصد جوانان عرب (بین 18 تا 24 سال) ایالات متحده را به‌عنوان متحد می‌دیدند. این در حالی‌ست که دو سال پیش، 63 درصد جوانان عرب به ایالات متحده به‌عنوان متحد نگاه می‌کردند. با این‌که روسیه هنوز جای ایالات متحده را نگرفته است ولی 20 درصد جوانان عرب مسکو را «بهترین دوست» کشورهای‌شان در خارج از خاورمیانه و شمال آفریقا خوانده‌اند.

با این‌حال، روسیه به احتمال زیاد در قامت کارگزار صلح منطقه‌ای، طرفداران خود را در خاورمیانه ناامید خواهد کرد. پس از شکست مذاکرات صلح ایالات متحده با طالبان افغانستان، و نزدیک به 30 سال پس از پایان یک دهه اشغال این کشور به دست شوروی، کرملین برای میانجی‌گیری بین طالبان و نمایندگان سایر جناح‌های افغانستان، پا پیش گذاشت.

با این‌وجود خاورمیانه، میدان درگیری‌های متعدد ناشی از عوامل مذهبی، قومی، سیاسی، تاریخی و استراتژیک، بارها و بارها بازی‌گران خارجی را از خود بیزار کرده است. دلیل اندکی وجود دارد که فکر کنیم روسیه، کشوری که هرگز به صلح‌سازی طولانی‌مدت تمایلی نداشته است، قادر به میانجی‌گری شود، چه رسد به سامان‌دادن توافقات صلح پایدار در منطقه.

نقاط ضعف دیپلماتیک روسیه در سوریه کاملا آشکار شد. روسیه با استفاده از قدرت سخت باعث پیروزی دیکتاتوری بشار اسد در جنگ داخلی سوریه شد. این امر نشان داد که استقرار استراتژیک نیروی نظامی نامحدود چقدر می‌تواند بازی را تغییر دهد.

با این‌حال، روسیه از زمان دخالتش در جنگ سوریه درگیر رقابت‌های محلی بین سوریه و ترکیه، عربستان سعودی و ایران، ترکیه و کُردها و اسراییل ایران شده است. با این‌که سیاست بی‌طرفی روسیه را قادر ساخته با طرف‌های مختلف گفت‌وگو داشته باشد، اما این روابط به ایجاد نظم منطقه‌ای جدید کمک نخواهد کرد.

سوریه در حال حاضر یگانه کشور وابسته به روسیه در خاورمیانه است ولی با آن‌هم، به‌دلیل تحریم‌های غرب نتوانسته‌ است از موقعیتش استفاده کند. علاوه‌براین، روسیه با ایران، شریک خود در سوریه، بر سر اهداف استراتژیک تهران و مسکو در دمشق، اختلاف نظر دارد. روسیه خواهان یک سوریه باثبات است؛ جایی که بتواند به‌عنوان بخشی از یک استراتژی کلان‌تر که هدف آن جبران شکست روسیه در جنگ سرد است، جای پای خود را تثبیت و تحکیم کند. استفاده‌ی ایران از روسیه به‌عنوان عرصه‌ای برای درگیری‌اش با اسراییل، این هدف روسیه را تضعیف می‌کند. در غیر این صورت، روسیه دارد با آنچه که در واقع‌ دولت‌های سرگردان است، مقابله می‌کند؛ دولت‌هایی که با قدرتی همکاری خواهند کرد که بهترین نرخ را بدهد. برای مثال مصر را در نظر بگیرد. این کشور به خریدار عمده تسلیحات روسیه و متحد استراتژیک مسکو در لیبیا تبدیل شده است. مصر و روسیه در لیبیا از جنرال خلیفه حفتر در مخالفتش با دولت به رسمیت شناخته‌شده طرابلس، حمایت می‌کنند. با این‌وجود، عبدالفتاح السیسی، رییس‌جمهور مصر، به جای پذیرفتن روسیه به‌عنوان متحد اصلی، از این رابطه برای تقویت موقعیت خود در مقابل حامی امریکا در مصر استفاده می‌کند.

عربستان سعودی باید برای مقابله با افزایش تولید انرژی ایالات متحده، فعالیت‌های نفتی خود را با روسیه هماهنگ کند. عربستان سعودی بدون شک از خیانت دونالد ترمپ به کردها در سوریه ناراحت شده است. کُردها همانند سعودی متحدان وفادار امریکا بودند. با این‌حال، تصور نمی‌رود که عربستان سعودی به ایالات متحده پشت کند. سعودی‌ها با برجسته‌کردن ارزشی که رژیم سعودی برای مشارکت ایالات متحده در منطقه قائل است، پس از خروج امریکا از شمال سوریه موافقت کردند تا هزینه‌ی استقرار شماری از نیروهای امریکایی در عربستان سعودی را برای دور نگهداشتن ایران، بپردازند.

به همین ترتیب، اسراییل راهی جز هماهنگی با روسیه در سوریه ندارد. اسراییل تأسیسات نظامی ایران را در خاک سوریه هدف قرار می‌دهد. با این‌حال، اسراییل انگیزه و توانایی کنارگذاشتن روابط منحصر به فرد خود با امریکا را ندارد.

در خصوص ترکیه، اسماعیل دمیر، مقام ارشد صنایع دفاعی این کشور اخیرا اظهار داشته است که ترکیه «روابط متحدانه» با روسیه و امریکا دارد. با این‌حال، واقعیت این است که ترکیه صرف‌نظر از معامله‌اش با روسیه در مورد موشک‌های اس‌400، نمی‌خواهد عضویتش را در ناتو فدای روابطش با روسیه کند.

ایالات متحده شاید به‌لحاظ نظامی از خاورمیانه در حال عقب‌نشینی باشد، اما این منطقه را ترک نگفته است. ایالات متحده حضور مسلحانه‌ی عظیمی در خلیج فارس دارد و از سابقه طولانی در استفاده از امپریالیسم فرهنگی برخوردار است. روسیه با قدرت نرم ابتدایی خود نمی‌تواند در این خصوص با ایالات متحده رقابت کند.

روسیه ممکن است بتواند برای دوره‌ی نامحدودی از قدرت و نفوذ خود در خاورمیانه استفاده کند اما با اقتصادی به اندازه‌ی کوریای جنوبی و توانایی نظامی که به پای توانایی نظامی ایالات متحده نمی‌رسد، فاقد ابزار لازم برای عمل به‌عنوان هژمون بلامنازع است. وقتی هم که ایالات متحده بخواهد ردای دموکراسی و صلح را بر تن کند، بازهم روسیه نمی‌تواند رقابت کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *