بیش از دو ماه از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 1398 در کشور میگذرد. کمیسیون انتخابات با مشکل تخنیکی، سیاسی و حقوقی جدی در اعلام نتایج ابتدایی انتخابات روبهرو است. یک طرف فشارهای سیاسی ستادهای انتخاباتی برای تغییر موضع و تصمیم کمیسیون، جانب دیگر اختلافات و ناتوانیهای داخلی این نهاد، بیاعتباری به کمیسیون را افزایش داده است. درحالیکه انتظار میرفت کمیسیون تا حالا نتایج انتخابات را اعلام کند، ولی با نقض مکرر تقویم انتخابات، حالا اغلب به نتیجهی انتخابات بیمیل شده است. جامعه جهانی و حامیان برگزاری انتخابات بهلحاظ سیاسی اولویتی به انتخابات و تعیین رییسجمهور بعدی براساس نتیجهی انتخابات ندارد. سیاسیون که عمدتا در تکتهای مختلف انتخاباتی رقابت میکردند، بیشتر از راهحلی غیر از اعلام نتیجهی انتخابات صحبت میکنند. کمیسیون در میان فشاری که از سوی اشرف غنی، شماری از حامیان بینالمللی، نامزدان رقیب اشرف غنی و تدارکات سیاسی که برای صلح گرفته شده است، استقلال و مأموریتش را گم کرده است.
امریکاییها به تکرار و روشنی کامل اعلام کردهاند که اولویتشان صلح است. تویت عجولانه ترمپ و اقدام مجلس سنای امریکا سرانجام نتوانست روند یکسالهی سیاسی برای رسیدن به یک توافق سیاسی با طالبان را متلاشی کند. زلمی خلیلزاد دوباره شروع کرده به مأموریت سیاسیاش برای آغاز مجدد گفتوگوهای صلح در افغانستان. امریکاییها بیهیچ تعارفی، برای نتیجهگرفتن از انتخابات تلاش نمیکنند. از اینرو، نه حمایت سیاسی لازم از روندهای دموکراتیک و نهادهای انتخاباتی میکنند و نه قصد واگذاری پرونده انتخابات و بهویژه ستادهای سیاسی–انتخاباتی را دارند. اولویت امریکاییها همکاری نزدیک با تمام گروههای سیاسی است که این کشور را در مأموریت سیاسیشان برای رسیدن به یک راه حل سیاسی از طریق گفتوگو با طالبان حمایت کنند. دیدارهای سیاسی که در ذیل انتخابات از طرف نهادها و مقامات امریکایی مستقر در کابل انجام میشوند، همه ظاهر قضیه است. امریکاییها همه را به نقطهی صلح میکشانند.
در نقطهی مقابل، اشرف غنی بهعنوان رییس حکومت وحدت ملی و یکی از نامزدان که مخالف برنامههای صلح امریکاست، بر انتخابات، نهادهای انتخاباتی و گرفتن نتیجه از روند انتخابات مصر است. تلاش غنی در یک سال گذشته برای حفظ جایگاه خودش در قدرت بوده است. مخالفت او و شرایط قابل تغییر او برای صلح همه در راستای بقای شخص خودش در کرسی قدرت است. فشار غنی برای اعلام نتایج انتخابات و مصرف ریاستجمهوری برای زنده نگهداشتن گفتوگو و بحث در مورد انتخابات نیز ناشی از امیدواری او برای ماندن در قدرت است. درحالیکه بیشتر از هرکسی اشرف غنی باید بداند که جامعه به دلایل متعدد توانایی طی کردن یک دوره پنج ساله قدرت سیاسی براساس انتخابات را ندارد؛ بهویژه در شرایطی که حامیان دولت افغانستان از تمویل پنج ساله قدرت سیاسی براساس انتخابات پا پس کشیدهاند.
حمایت سیاسی که غنی برای کمیسیون انتخابات فراهم میکند، برای اعلام نتیجهی انتخابات کافی نیست. کمیسیون برای اعلام نتیجهی انتخابات نیاز به حمایت سیاسی بیشتر دارد. کمیسیون نه حمایت واقعی جامعه بینالمللی را دارد و نه اعتماد و حمایت گروههای سیاسی داخلی را. حتا شماری از نامزدان پیشتاز و مطرح انتخابات ریاستجمهوری سخن از حکومت موقت، حکومت مشارکتی، حکومت صلح و نامهای مختلف دیگر میزنند. این نامها و خواستها بیانگر این است که همه آگاهانه یا ناآگاهانه در راستای یک برنامهی سیاسی مخالف انتخابات فعال است؛ حتا نهادهای انتخاباتی که پروسه را با نادانی تخنیکی، ناچاری حقوقی و جانبداری سیاسی به یک نقطه کور و بنبست کشانده است.
کمیسیون مسئولیت داشت که روند انتخابات را براساس تقویم انتخاباتی و مبتنی بر قوانین و لوایح انتخاباتی برگزار کند. این مسئولیت در زمان مشخص و درست انجام نشد. ناتوانی کمیسیون در برگزاری بهموقع انتخابات یا تأخیر کاری آگاهانه، فرصت این را فراهم کرده است که همه از انتخابات دلزده شود؛ حتا نامزدان جدی و واقعی انتخابات ریاستجمهوری کشور. بنابراین، تردیدی وجود ندارد که کمیسیون انتخابات با ناتوانی مدیریتی و همچنان نبود حمایت سیاسی کافی به روند صلح کمک کرده است. اختلافات داخلی پیچیده و علنی در کمیسیون، بیاعتباری مردم به عملکرد این نهاد، بیاعتنایی جامعه جهانی به اقدامات این نهاد و بیباوری ستادهای انتخاباتی به تصامیم این نهاد، همه برای دستشستن از انتخابات کمک کرده است. حقیقت این است که کمیسیون دیگر توانایی اعلام نتیجهای بدون جنجال را ندارد و جامعه نیز توان و تحمل چند ماه آشوب سیاسی را. بنابراین، روند مجدد مذاکرات صلح تمام نتایجی را که در یک سال گذشته از کمیسیون انتخابات برجا مانده با خود خواهد برد. با این حساب، بعید است که افغانستان در نتیجهی این انتخابات روزی را شاهد باشد که مراسم تحلیف رییسجمهور بعدی افغانستان برگزار شود.