واکنش رسمی افغانستان در پی کشتهشدن قاسم سلیمانی سنجیدهشده و بیطرفانه بود. نیاز بود که افغانستان چنین موضع میگرفت. کابل در موقعیتی نیست که بخواهد در منازعات کشورها کنار یک کشور بایستد. بهویژه در منازعهی امریکا و ایران که با تحولات تازه وارد مراحل جدی و پرنتش شده است. این دو کشور هرکدام نقش جدی در افغانستان دارند. ایران یک همسایهی قدرتمند افغانستان است. علاوهبر همسایگی میان کابل-تهران مناسبات عمیق فرهنگی، اقتصادی و سیاسی وجود دارد. امریکا نیز متحد استراتژیک افغانستان است. نزدیک به دو دهه است که امریکا در افغانستان حضور نظامی و غیرنظامی دارد. واشنگتن برای اینکه افغانستان را از شر تروریزم نجات دهد، هزینههای مالی و جانی زیادی را محتمل شدهاند. تا کنون نزدیک به دوهزار و 500 سرباز امریکایی در افغانستان کشته شدهاند. براساس گزارشهای رسمی تا کنون هزینهی مالی امریکا در افغاستان نزدیک به یک تریلیون دالر میرسد. در حال حاضر نیز این کشور بزرگترین کمککنندهی افغانستان است. کابل با تنها کشوری که پیمان امنیتی استراتژیک امضا کرده، آمریکا بوده است.
بهنظر میرسد کشتهشدن فرمانده بلندپایهی نظامی ایران توسط امریکا مناسبات تنشآلود این دو کشور را وارد مراحل پیچیدهتری خواهد کرد. ایران در واکنش به این حمله گفته است پاسخ اقدام نظامی، اقدام نظامی است. روشن است که ایران به شکل مستقیم و علنی به امریکا حمله نمیکند، اما بدون شک تهران در سایه از همه توان برای ضربهزدن به منافع آمریکا در منطقه بهره خواهد برد؛ از خلیج فارس گرفته تا عراق و لبنان، یمن و البته افغانستان. به عبارت دیگر، ایران ممکن است بهصورت مستقیم خطر رویارویی با امریکا را به جان نخرد، اما شکی نیست که از استراتژی جنگی هزار زخم استفاده خواهد کرد. یعنی زنجیرهای از اقدامات و عملیات تلافیجویانه به منافع امریکا در منطقه. از طرف دیگر، اگر جنگی میان امریکا و ایران دربگیرد، هدایت این جنگ از پایگاههای امریکا در منظقه خواهد بود، نه مستقیم از امریکا. امریکا در افغانستان چندین پایگاه نظامی دارد. به همین دلیل ممکن است دامن جنگ تهران-واشنگتن به افغانستان نیز کشیده شود.
موضع رسمی دولت افغانستان اعلام بیطرفی بوده است. کابل گفته که از خاک ما علیه هیچ کشوری استفاده نخواهد شد. انتظار مردم افغانستان نیز از کشور همسایه، ایران و متحد استراتژیک، امریکا این است که اجازه ندهند آتش تنششان دامن افغانستان را بگیرد. مردم افغانستان سالهاست که قربانی جنگ و تروریزم است. در وضعیت پیشآمده افغانستان دو نگرانی وجود دارد: یکی اینکه هم امریکا و هم ایران در روابط پرتنششان، دستکم در یک سال گذشته نشان دادهاند که آمادهی رویارویی مستقیم نیستند. از اینرو ممکن است جنگشان بهصورت نیابتی ادامه پیدا کند. افغانستان سالهاست که سرزمین جنگهای نیابتی است. دوم، تنش تهران-واشنگتن ممکن است به گفتوگوهای صلح افغانستان ضربه بزند. شواهد بسیاری نشان میدهد که ایران و طالبان روابط سیاسی دارد و این روابط رو به پیشرفت است. در دسامبر سال گذشته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران تأیید کرد که ایران برای مقابله با «ناامنی گسترده» در افغانستان، در هماهنگی با دولت کابل، گفتوگو با طالبان را آغاز کرده است. ماه پیش نیز پس از توقف گفتوگوهای طالبان با امریکا، یک هیأت بلندپایهی طالبان به تهران سفر کرد. جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در ماه جنوری ۲۰۱۹ در یک شبکهی تلویزیونی هند تأکید کرد که طالبان باید در هرگونه ساختار سیاسی در افغانستان نقش داشته باشند. بنابراین، با توجه به اهمیت موفقیت گفتوگوهای صلح واشنگتن-طالبان، برای امریکا، تهران بهدلیل حوادث اخیر بخواهد از نفوذ خود بر طالبان برای بایکوت گفتوگوهای صلح سود ببرد.
جدای از این که موقف رسمی دولت افغانستان بیطرفی است، کشورهای ایران و امریکا نباید دچار اشتباه محاسباتی شود یا از ضعف دولت افغانستان استفاده کند. دود این کار به چشم خودشان نیز خواهد رفت، زیرا منافعشان در افغانستان متقابلا به هم گره خورده است. سیاستگذاران ایرانی میخواهند نیروهای امریکایی افغانستان را ترک کنند. اما امریکا هیچگاهی یک افغانستان بیثبات را ترک نخواهد کرد. مهمتر از آن برای ایران یک همسایهی پرآشوب زیان بیشتری خواهد داشت. برای امریکا نیز همین مسأله مطرح است. خروج از باتلاق افغانستان زمانی ممکن است که صلح برقرار شود. برای این کشور جنگ افغانستان طولانی و پرهزینه شده است. سیاستمداران امریکایی زیر فشار افکار عمومی مردم امریکا قرار دارد. از اینرو تلاش میکنند برای جنگ افغانستان راه حل پیدا کند. جنگ افغانستان راه حل نظامی ندارد. راه حال سیاسی نیازمند همکاری کشورهای منطقه از جمله ایران است. بنابراین، اگر هر دو کشور بخواهند در وضعیت پیشآمده از افغانستان استفاده کنند، پای خودشان نیز گیر است.