ناتیلوس ـ کریستین ویر
مترجم: جلیل پژواک
«مندی اسنایدر» حسابدار است و در اطراف «اسپوکن»، شهری در شرق ایالت واشنگتن، زندگی میکند. او طی دو سال گذشته دخترش را زیر نظر دارد یا به اصطلاح او را «مانیتور» میکند. او با «اپ» سادهای بهنام «mSpy» قادر است پیامها، عکسها، ویدیوها، دانلودها و تاریخچهی مرورگر تلفن همراه دخترش را ببیند.
مندی از کار خود پشیمان نیست. او میگوید که تابستان سال گذشته وقتی متوجه شد که دخترش از طریق پیامک با دوستپسر خود در حال برنامهریزی برای داشتن رابطهجنسی هستند، توانست مداخله کند. او میگوید: «میدانم دخترم با توجه به روشهای مختلف و متعدد تعامل اجتماعی که در دنیای امروز وجود دارد، به اندازهای که من در نوجوانی سادهلوح بودم، نیست [اما] عصر تکنولوژی مرا که یک مادر هستم، میترساند.»
با اینحال، تکنولوژی همچنانکه میتواند به روشهای جدید و ترسناکی نوجوانان را دچار مشکل کند، برای والدین نیز ابزارهای جدیدی را فراهم میکند تا هر حرکت فرزندشان را زیر نظر داشته باشند.
پدر و مادر با استفاده از فناوریهای ردیابی یا پیگیری مانند (mSpy, Teen Safe, Family Tracker) و سایر اپها، میتوانند تماسها، پیامها، چتها و پُستهای فرزندانشان را در رسانههای اجتماعی کنترل کنند. آنها میتوانند نقشه جاهایی را که فرزندشان (و تلفن همراه وی) رفته، مشاهده کنند. اپ دیگری بهنام «Mama Bear» حتی قادر است به والدین در صورتی که فرزندشان خیلی سریع رانندگی کند، هشدار ارسال کند.
اما آیا این محافظت است یا وسواس؟
ابزارهای جاسوسی دیجیتال عصر جدید، والدین را دچار سردرگمی میکند. دوره بلوغ یک دورهی حیاتی در زندگی کودکان است؛ آنها در این دوره به حریم خصوصی و حس داشتن فضای فردی نیاز دارند تا هویت خود را شکل دهند. برای والدین تقریبا غیرقابل تحمل است که چشم از فرزندان خود بردارند. اما به هماناندازه که سرککشیدن به گوشه و کنار تاریک زندگی شخصی فرزندان ممکن است برای والدین وسوسهبرانگیز باشد، به همان اندازه شواهد خوبی وجود دارد که نشان میدهد جاسوسی یا نگاه تجسسآمیز داشتن به زندگی فرزندان، بیشتر آسیب میرساند تا اینکه خوب واقع شود.
هدف والدین در طولانیمدت داشتن یک فرزند بالغ، عاقل، سالم و خودکفا است. «نانسی دارلینگ»، روانشناس رشد در «کالج اوبرلین» میگوید که روند توسعه استقلال سالم به محض اینکه کودک شما شروع به خزیدن میکند، آغاز میشود. او میگوید: «آنچه فرزندپروری را دشوار میکند، ایجاد توازن بین تمایل کودک به استقلال و نگرانیهای والدین در مورد ایمنی وی است.»
حریم خصوصی بخش اساسی توسعه خودکفایی است. «اسکایلر هاوک»، روانشناس اجتماعی که در زمینه رشد و نموی نوجوانان در «دانشگاه چینی هنگکنگ» مطالعه میکند، میگوید: «توانایی تجربه حریم خصوصی احتمالا یک نیاز اساسی انسانی است که از فرهنگ فراتر میرود.» در دوران نوجوانی یا بلوغ، مغز کودکان، بدن و زندگی اجتماعیشان به سرعت در حال تغییر است. هاوک میگوید وقتی نوجوانان شروع به ابراز هویت و بیان دیدگاه و نظر خود میکنند، ابتدا به فضایی نیاز دارند که در آن بتوانند این مسائل را نزد خود کشف و حل کنند.
«ساندرا پترونیو»، استاد مطالعات ارتباطات و رییس مرکز «مدیریت حریم خصوصی ارتباطات» در «دانشگاه ایندیانا-پردو» در «ایندیاناپولیس» میگوید که حریم خصوصی نهتنها برای نوجوانان مهم بلکه وظیفهی آنها است. او میگوید: «کار اصلی یک نوجوان شخصیتدادن به خود و جداکردن خود از دیگران و دوری از کنترل والدین است. آنها این کار را به صورت بسیار واضحی انجام میدهند و آن تقاضا برای داشتن حریم خصوصی است.»
پترونیو میگوید شواهد قابلتوجهی وجود دارد که نشان میدهد تعرض به حریم خصوصی کودکان و نوجوانان به روابط والدین و فرزندان آسیب میرساند. او میگوید: «وقتی پدر و مادر سرک میکشند، در واقع با این کار خود نشان میدهند که به فرزند خود بیاعتماد هستند. این تلاش برای کنترل، واقعا به روابط آسیب میزند.»
هاوک میگوید که جاسوسی پنهانی به احتمال زیاد خیلی دیر دوام نمیآورد و افشا میشود. بیشتر نوجوانان در استفاده از تکنولوژی بهتر از والدین خود عمل میکنند و کاربلدتر هستند. احتمال این بالا است که آنها متوجه اپها و ابزارهای جاسوسی و ردیابی شوند و به نحوی آن را هک کنند؛ مثلا تلفنی را که پدر و مادرشان زیرنظر دارند و ردیابی میکنند، در الماری مکتب خود بگذارند و بعد مکتبگریزی کنند یا هم در اینستاگرام یک حساب (اکانت) مستعار ایجاد کنند.
جای تعجب ندارد که وقتی کودکان و نوجوانان احساس میکنند که نمیتوانند به والدین خود اعتماد کنند، بیشتر از پیش پنهانکار میشوند. هاوک این تاثیر را در نزد عدهای دانشآموزان یک مکتب متوسطه در هالند مشاهده کرد. در هالند، حس فردگرایی و استقلال نوجوانان شبیه ایالات متحده است. پژوهشگران از این دانشآموزان پرسیدند که آیا والدینشان به حریم خصوصی آنها احترام میگذارند یا خیر. سپس آنها این دانشآموزان را برای یک سال زیر نظر گرفتند. یک سال بعد، دانشآموزانی که گفته بودند والدینشان به حریم شخصی آنها سرک میکشد، رفتارهای مرموزتر و پنهانکاریهای بیشتری از خود نشان میدادند و والدینشان گزارش دادند که در مورد فعالیتهای فرزندانشان، دوستان آنها و محل بودوباششان، کمتر میدانند. در مقایسه، والدینی که کودکانشان گفته بودند پدر و مادرشان به حریم خصوصیشان احترام قائلند، گزارش دادند که در مورد فعالیتها، دوستان و رفتوآمد فرزندانشان بیشتر میدانند. هاوک میگوید: «میتوانیم مشاهده کنیم که با گذشت زمان احساس تعرض به حریم خصوصی به سطوح بالاتری از پنهانکاری و شناخت کمتر والدین از فرزندانشان منجر شده است. اگر پدر و مادر دست به رفتارهای شدیدا ناخوانده و فضولانهای بزنند، احتمال این بالاست که در نهایت نتیجهی عکس بگیرند.»
وقتی کودک از حریم خصوصی محروم میشود، رابطه والدین و فرزند تنها چیزی نیست که آسیب میبیند. وقتی کودکان احساس میکنند که حریم خصوصیشان نقض شده، میتواند منجر به انواع مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و گوشهگیری شود که متخصصان آن را مشکلات «درونی» میخوانند. «لورنس اشتاینبرگ»، استاد روانشناسی در «دانشگاه تمپل» و نویسنده کتاب «عصر فرصت؛ درسهایی از علم جدید نوجوانی» میگوید: «مطالعات زیادی وجود دارد که نشان میدهد کودکانی که با والدین بیشازحد مزاحم رشد میکنند، بیشتر مستعد ابتلا به این مشکلات روانی میباشند و بخشی از دلیل آن این است که چنین والدینی اعتماد به نفس کودک در انجام مستقلانه کارهایش را تضعیف میکنند.»
وقتی والدین فرزندان خود را از حریم خصوصیشان محروم میکنند، کودکان و نوجوانان نمیتوانند مستقلانه تصمیم بگیرند و بنابراین از فرصت یادگیری از تصامیم خود، محروم میشوند. «جودیت اسمِتانا»، استاد روانشناسی در «دانشگاه روچستر» که درباره روابط نوجوانان با والدینشان مطالعه میکند، میگوید با اینکه وظیفه والدین است که فرزندان خود را راهنمایی کرده و از آنها محافظت کنند اما نوجوانی زمانی برای محکزدن حدود مجاز است.
برای مثال مصرف الکل را در نظر بگیرید. اسمِتانا میگوید کسانی که در نوجوانی مشروبات الکلی را تجربه میکنند اما به آن اعتیاد پیدا نمیکنند، به لحاظ روانشناختی سالمتر از افرادی هستند که هرگز مشروبات الکلی را تجربه نکردهاند. او میگوید: «من نمیخواهم نوجوانان را به نوشیدن الکل تشویق کنم اما همه میدانیم که نوجوانی زمان آزمایش است. این ماهیت نوجوانی و جوانی است.»
با اینحال، مواردی وجود دارد که والدین اهمیت احترام به حریم خصوصی را میدانند اما نمیتوانند برای خود مرزی بکشند. «دالتون کونلی»، جامعهشناس در «دانشگاه پرینستون» و نویسنده کتاب «Parentology» در سال 2014، میگوید که این مرز برای هر خانواده و حتی درون یک قشر اقتصادی-اجتماعی و حتی یک محله، متفاوت است. کونلی میگوید وقتی خبردار شد که همکار مسلکیاش با یک دوربین مراقبت از کودک از فرزند نوجوان خود جاسوسی کرده، شوکه شد. با اینحال، کونلی میگوید از اینکه خودش کارت اعتباری فرزندان خود را برای دانستن اینکه آنها کجا بوده و چه چیزی خریداری کردهاند، بررسی میکند، هیچ حس بدی ندارد. کونلی میگوید: «فناوری نظارتی برای والدین خیلی رشد خیلی سریع داشته اما هیچ قاعدهی واضحی در مورد اینکه چه چیزی قابلقبول است و چه چیزی نیست، تعریف نشده.»
دارلینگ نیز وسوسه شده است که روی مرز بین استقلال و حریم خصوصی انگشت بگذارد. او به همان اندازه که برای احترام به فضای شخصی کودکان به منظور توسعه حس استقلال سالم در آنها دادخواهی میکند، مادری است که نگران فرزندش نیز میباشد. او از پسر کوچکش خواسته تا ویژگی «Find My iPhone» را روی تلفن همراه خود فعال کند تا در صورتی که مادر نتوانست با او تماس برقرار کند، بتواند رد او را پیدا کند. او میگوید وقتی یک شب پسر بزرگترش که در کالج درس میخواند، به خانه نیامد «به تاریخچه تماسش سر زدم تا بتوانم با دوستدخترش تماس بگیرم. پسرم عصبانی شده بود اما ساعت 3 بامداد بود و من نگران شده بودم.»
دارلینگ میگوید کودکان و نوجوانان وقتی حس میکنند که به حریم شخصیشان تجاوز شده که پدر و مادر به مسائل شخصی آنها سرک بکشند، مثلا گفتوگوی آنها را شنود کنند یا مخفیانه پیامهای شان را بخوانند. اما اکثر کودکان و نوجوانان میدانند که والدین نسبت به مسائل مرتبط به ایمنی آنها مانند سروکار آنها با مواد مخدر و اینکه بعد از مکتب کجا میروند و چه میکنند، از اختیارات و صلاحیت مشروع برخوردارند. دارلینگ میگوید: «والدین باید بدانند که فرزندشان کجاست.»
با اینحال، مرز مسائل ایمنی نیز کاملا واضح نیست. به لطف تکنولوژی، اکنون عصر امنی برای کودکبودن است. طبق آمار و ارقام «افبیآی»، میزان جرایم خشونتبار بین سالهای 1993 تا 2011 حدود 48 درصد کاهش یافته است. میزان مرگومیر کودکان نیز کاهش یافته است. گزارشهای مفقودی کودکان نیز شدیدا کاهش یافته است.
با اینوجود، برخی کارشناسان میگویند که فشارهای فرهنگی برای تحت نظرگرفتن کودکان به صورت بیسابقهای افزایش یافته است؛ گواه این افزایش گزارشهایی مبنی بر این است که والدین به دلیل اینکه اجازه دادهاند فرزندانشان به تنهایی به مکتب بروند یا در پارک آزادانه بازی کنند، دستگیر شدهاند.
بسیاری از کارشناسان این تغییر را به رسانههای مدرن نسبت میدهند که مرتب تیترهای «تلهکلیک» در مورد آدمربایی و خطر میزنند. پترونیو میگوید: «رسانهها ترس را افزایش دادهاند و این ترس به محدودیتهایی برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان تبدیل شده است. این امر پتانسیل این را دارد که روند توسعه مهارتها را که جوانان برای مستقلشدن نیاز دارند، تضعیف کند.»
هیچ شکی نیست که برخی کودکان در محلههای خطرناک زندگی میکنند. و به نظر میرسد که این کودکان بهتر از پس نظارت و سختگیریهای والدین خود میبرآیند. برای مثال، محققان «دانشگاه ویرجینیا» با انجام مطالعهای دریافتند که برای کودکانی که در خانوادههای طبقه متوسط و محلههایی با «ریسک کم» زندگی میکنند و مادرانشان به استقلال آنها احترام نمیگذارند، با والدین خود رابطه بدی دارند و با همسنوسالان خود جور در نمیآیند. اما کودکانی که در خانوادههای کمدرآمد و محلههایی با «ریسک بالا» زندگی میکنند، وقتی مادرانشان رفتار سختگیرانهتری با آنها داشتهاند، با والدین خود رابطه بهتری دارند و نزد همسنوسالان خود رفتار عادی از خود بروز میدهند.
با اینحال، در بسیاری از جوامع، تمایل والدین به جاسوسی ممکن است ربط چندانی به حفظ ایمنی کودکانشان نداشته باشد و بیشتر به تمایلشان به پایینآوردن اضطراب و نگرانی خودشان ربط داشته باشد. پترونیو میگوید: «نکته اصلی این است که اگر شما سعی کنید نیاز خود را به دانستن، از این جهت که نمیتوانید ابهام را تحمل کنید، برآورده سازید، در واقع فرزند خود را از فضا برای یادگیری و تصمیمگیری بهتر، محروم میکنید.»
تحقیقات هاوک نشان میدهد والدینی که به حریم خصوصی فرزندانشان سرک میکشند، اعتماد به نفس کمتری به توانایی پدری و مادری خود دارند و در مورد رابطه خود با فرزندانشان مضطربترند و درباره رفتار فرزندانشان نگرانترند و این نگرانی اغلب بیاساس است. هاوک میگوید: «براساس تحقیقات من، به نظرم سرککشیدن والدین نشاندهنده این است که خودشان به اصلاح نیاز دارند تا فرزندشان و شاید حتی بیشتر از فرزندشان نیاز به اصلاح دارند.»
روانشناسان معتقدند که وقتی پای کشیدن مرزهای سالم در میان است، برقرارکردن ارتباط خوب به مراتب بهتر از جاسوسی است و کودکان و نوجوانانی که حرف دل خود را با والدینشان شریک میکنند، بهتر بار میآیند. هاوک میگوید: «سرانجام، بهترین راه برای دانستن اینکه با فرزندتان چه میگذرد این است که آنها به شما بگویند چه نزدشان جریان دارد.»
برخی والدین میگویند که نظارت باعث بهبود ارتباط با فرزندانشان میشود. اسنایدر میگوید که استفاده از یک اپ پیگیری یا ردیابی روی تلفن همراه دخترش باعث شده هردو بتوانند در مورد مسائلی مانند رابطه جنسی، مواد مخدر، خودکشی و دوست بحث کنند. اسنایدر میگوید: «از آنجا که من مکالمات او با دوستانش را میخوانم، هردو میتوانیم درباره آنچه در زندگی او اتفاق میافتد، بحث کنیم. فکر نمیکنم بدون کمک mSpy میتوانستیم چنین رابطهی باز و محترمانهای داشته باشیم.»
با اینحال، به جرأت میتوان گفت که اکثر والدینی که اپهای جاسوسی دانلود میکنند، این کار را برای آغاز گفتوگوهای مفید با فرزندانشان انجام نمیدهند. واضح است که حریم خصوصی و فضای شخصی برای تبدیلشدن نوجوانان به بزرگسالان سالم، مهم است. اکنون که سرککشیدن به حریم خصوصی راحتتر از هر زمان دیگری شده است، والدین هر وقت که بخواهند مرز حریم خصوصی فرزندانشان را زیر پا بگذارند، احتمالا با پرسشهای دشواری روبرو میشوند که باید خودشان پاسخ دهند.