صلح و اختلافات داخلی؛ دود به چشم چه کسی می‌رود؟

صلح و اختلافات داخلی؛ دود به چشم چه کسی می‌رود؟

پس از مطرح شدن کاهش خشونت به‌جای آتش‌بس در روند گفت‌وگوهای صلح، اختلافات داخلی گسترده نمایان‌تر شده است. نمونه‌ی بارز آن اظهارات اخیر حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین، عبدالله عبدالله رییس اجرایی و اشرف غنی رییس‌جمهور علیه یک دیگر است.

پس از آن‌که حکومت افغانستان «پیشنهاد کاهش خشونت» را رد و بر آتش‌بس کامل و سراسری تأکید کرد، حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین گفت که حکومت نباید به بهانه‌ی آتش‌بس مانع آغاز گفت‌وگوهای بین‌الافغانی صلح شود. آقای کرزی در ۲۹جدی در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی گفت که تأکید بیش از حد به برقراری آتش‌بس از سوی دولت افغانستان، مانع آغاز مذاکرات میان‌افغان‌ها خواهد شد. او «کاهش خشونت‌ها» را در این مرحله برای افغانستان یک موضوع بزرگ عنوان کرده بود.

بعدتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی در 30 جدی در نشست شورای وزیران گفت که صلح خواست جمعی مردم افغانستان است و وزارت دولت در امور صلح نمی‌تواند به تنهایی کار صلح را در کشور به پیش ببرد. آقای عبدالله افزود که مردم افغانستان حق دارند درباره‌ی صلح موضع‌گیری، بحث و گفت‌وگو داشته باشند. او با تأکید بر این که صلح در انحصار یک فرد بوده نمی‌تواند، همچنان گفت: «گفت‌وگوها و تیم مذاکره‌کننده، تیم جامع باشد به‌شمول حکومت، اما به هیچ صورت یک وزارت نمی‌تواند کار صلح را در کشور پیش ببرد. برخی اظهارات صورت گرفته بود که تمام فعالیت‌ها در محور یک وزارت صورت بگیرد که فکر کنم آنقدر سنجیده شده نبود.»

این دو سیاست‌مدار افغانستان به‌نحوی آقای غنی را مانع صلح می‌دانند و می‌گویند که او می‌خواهد صلح در اختیار کامل وی باشد.

اشرف غنی در جریان نشست مجمع جهانی اقتصاد در شهر «داووس» سویس به اظهارات کرزی و عبدالله واکنش نشان داد و شدیداً از این دو مقام انتقاد کرد. آقای غنی گفت که این دو نفر چون طرحی در مورد صلح و آینده‌ی افغانستان ندارند، بناً انتقاد می‌کنند: «لطفا به من یک صفحه نشان دهید که یکی از این آقایان در مورد آینده‌ی افغانستان نوشته باشند.»

غنی ضرب‌المثل «دست‌تان که به انگور نرسید، می‌گویید ترش است» را در مورد آقای عبدالله و کرزی استفاده کرد و گفت که خودش برنامه‌ای برای صلح دارد و روی آن با مردم افغانستان یک ‌جا کار می‌کند، اما حامد کرزی و عبدالله عبدالله برنامه‌ای برای مذاکره با طالبان و استقرار صلح ندارند.

رییس‌جمهوری کشور همچنان گفت که آقای کرزی به‌خاطر اقدام‌نکردن در مورد استقرار صلح در کشور در سه سال اولی که طالبان آرام بودند، به مردم افغانستان باید جواب دهد.

یک ماه پیش محمدکریم خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان و رییس شورای عالی صلح در یک نشست این حزب در کابل گفته بود که ارگ ریاست‌جمهوری روند صلح را در انحصار خود گرفته است، درحالی‌که گروه طالبان حاضر به گفت‌وگو با دولت‌افغانستان به‌ویژه رییس‌جمهور اشرف غنی نیست و برای رسیدن به صلح باید مردم افغانستان و مجموعه‌های سیاسی به‌عنوان طرف اصلی آن درنظر گرفته شود.

پس از آغاز مذاکرات امریکا و طالبان، حاضر نشدن طالبان به گفت‌وگو با حکومت وحدت ملی و دیدار برخی از چهره‌های سیاسی با طالبان در مسکو، در یک سال اظهارات سیاسیون نشان داده که اختلاف‌های داخلی بر سر صلح جدی و عمیق است، در حالی‌که هموراه اجماع داخلی نیاز اصلی و موفقیت مذاکرات صلح دانسته شده  است.

در یک مورد سرور دانش، معاون دوم ریاست‌جمهوری گفت که سیاسیون داخلی در مورد صلح وحدت نظر ندارند و همه‌روزه به اختلافات و کشمکش‌ها دامن زده می‌شود. آقای دانش همچنان گفت که او انتظار دارد همان طوری‌که در «جنگ و جهاد» همه‌ی مردم و سیاسیون متحد و منسجم بودند، درباره‌ی صلح نیز «متحد و منسجم» باشند.

ریشه‌ی اختلاف‌ها

شاه‌گل رضایی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان منشا و علت اختلاف‌های داخلی در روند صلح را نپرداختن به موضوعات اصلی و تمرکز به موضوعات غیر مهم در روند صلح می‌داند و می‌گوید از وقتی‌که روند صلح افغانستان شروع شد تا هنوز به‌صورت کلی زمینه‌سازی برای اجماع داخلی به‌وجود نیامده است.

خانم رضایی می‌افزاید که در مورد کلیت روند صلح از نهادهای جامعه مدنی و رسانه‌ها گرفته تا نهادهای دولتی و شورای عالی صلح به موضوعات مهم و اساسی نپرداخته، بلکه روی موضوعات غیرمهم در روند صلح تمرکز کرده‌اند: «مثلاً در جریان یک سال همگی جنگ دارند که در کمیته/ هیأت مذاکره‌کننده کی باشد. درست است که عضویت افراد در کمیته‌ی مذاکره یا هیأت‌های که می‌رود، مهم است ولی مهم‌تر از آن پرداختن به اصل محتوای مذاکره است.»

این عضو مجلس می‌افزاید که مقصر به‌وجود نیامدن اجماع داخلی تنها حکومت یا اپوزیسیون و منتقدان حکومت نیست، بلکه در هر دو طرف نارسایی‌هایی وجود دارد. اما او تأکید دارد ارگ ریاست‌جمهوری و ریاست اجرایی که بیش‌تر از هر کسی وظیفه‌ی به‌وجود آوردن اجماع داخلی را داشتند، به‌جای ایجاد اجماع در گیر اختلاف بوده است.

اما گل پاچا مجیدی، عضو پیشین مجلس نمایندگان به این باور است که مشکل اساسی در راستای حل اختلاف‌ها و ایجاد اجماع داخلی در روند صلح، خواست‌های شخصی، امتیازطلبی و روابط برخی سیاسیون با سازمان‌ها و سفارت کشورهای مختلف است.

آقای مجیدی می‌افزاید که برخی سیاسیون افغانستان صلح را قربانی خواست‌های شخصی خود می‌کنند و می‌خواهند از روند صلح نیز امتیاز بگیرند، به همین سبب اجماع ملی سیاسیون تا اکنون به‌وجود نیامده است و سیاسیون موضع مشترک در مورد صلح نگرفته‌اند: «بحث اساسی این است که سیاسیون روابط تنگاتنگ با استخبارات منطقه و سفارت‌خانه‌ها دارند. هر کشوری خصوصا پاکستان می‌خواهد صلح در افغانستان تأمین نشود. ایران می‌خواهد نیروهای امریکا در افغانستان نباشند و امریکا نیز استراتژی خود را دارد. مشکل دوم این است وقتی در هر حکومتی داعیه صلح بلند می‌شود، سیاسیون امتیاز می‌خواهند، موضع‌شان متفاوت‌تر است یا موضع‌شان معلوم نیست. خاموشی اختیار می‌کنند به‌خاطری‌که امتیاز بگیرند از حکومت.»

آقای مجیدی در مورد تأثیر اختلاف‌های داخلی بر روند صلح می‌گوید که عدم اجماع سیاسیون و اختلافات داخلی باعث می‌شود که افغانستان به صلح پایدار و واقعی دست پیدا نکند. اگر یک اجماع ملی وجود داشته باشد و همسایه و جهان آن را درک کند افغانستان به صلح واقعی دست می‌یابد.

گل پاچا مجیدی می‌گوید که مشکل اساسی در راستای حل اختلاف‌ها و ایجاد اجماع داخلی در روند صلح، خواست‌های شخصی و امتیازطلبی برخی سیاسیون است

وزارت دولت در امور صلح می‌گوید که حکومت به‌صورت دوامدار با سیاسیون، اعضای پارلمان، نهادهای جامعه‌ی مدنی، نمایندگان اقشار مختلف مردم مشوره کرده و به‌خاطر به‌وجود آمدن اجماعی‌ که بیش‌ترین نظریات و پیشنهادها را دربر گرفته باشد و شمولیت تعداد کثیری را تأمین کرده باشد، تلاش کرده است.

این وزارت باور دارد که در پی این تلاش‌ها، اجماع در مورد صلح به‌وجود آمده، اما حکومت به این اکتفا ندارد و میکانیزم‌هایی را به خاطر تقویت این اجماع روی دست دارد. از جمله این‌که باید سر قیمتی که برای صلح پرداخته می‌شود، مردم افغانستان به یک اجماع دوباره دست یابند.

ناجیه انوری، سخن‌گوی این وزارت اختلاف‌ها بر سر کاهش خشونت و آتش‌بس را به‌عنوان مواضع مردم افغانستان می‌داند و می‌گوید که این موارد در نظام‌های مردم‌سالار یک امر طبیعی است: «اما اعلام پیش‌شرط آتش‌بس از سوی حکومت بر اساس محتوای قطع‌نامه‌ی لویه‌جرگه‌ی مشورتی صلح  و خواست مردم به‌خاطر جلوگیری از ریخته‌شدن خون آن‌ها است. حکومت با این پیش‌شرط می‌خواهد که اراده‌ی طالبان را برای صلح و توانایی آن‌ها را برای تطبیق توافقت‌نامه‌های احتمالی در آینده بیازماید.»

دود به چشم چه کسی می‌رود؟

شاه‌گل رضایی به این باور است که هر نوع اختلافی‌ که در مسیر صلح به‌وجود می‌آید، طالبان نفع می‌برد و ضرر آن متوجه مردم افغانستان است.

خانم رضایی می‌افزاید در 18 سال پسین در یک طرف حامیان قانون اساسی و کسانی‌که زیر چتر قانون اساسی قرار داشته، وجود دارند و در طرف دیگر طالبان بوده که نه قانون اساسی را پذیرفته و نه ارزش‌های نوین سال‌های پسین را: «وقتی‌که آدرس کسانی‌که حامیان قانون اساسی بوده، به جهات مختلف با دیدگاه‌های مختلف تبدیل شود، معلوم‌دار است به هر میزانی‌که نیرو در این طرف (صف حامیان دموکراسی 18 سال پسین) متمرکزتر و صف منسجم‌تر باشد، به همان میزان روی موضوعات اساسی و مهمی‌که برای این مملکت مهم است، تمرکز بیش‌تر می‌شود. هر قدر تمرکز این صف روی حقوق اساسی شهروندان متمرکز و منسجم باشد به همان میزان آنچه را که طالبان باورد دارد، از دست می‌دهد. اما هر قدر این صف پراکنده‌تر باشد، طالبان می‌توانند دیدگاه‌های خود را سر این صف پراکنده تحمیل کند. به این خاطر طالبان از اختلافات سود می‌برد. هر نوع اختلاف‌نظر میان کسانی‌که در صف قانون اساسی بوده به‌صورت غیرمستقیم کمک می‌شود به طالبان.»

شاه گل رضایی می‌گوید که از اختلافات داخلی در روند صلح طالبان نفع و مردم عام افغانستان ضرر می‌بینند

این عضو مجلس نمایندگان به این باور است که ضرر این اختلاف‌ها بیش‌تر متوجه مردم عامه افغانستان است، زیرا به گفته‌ی او، اگر خشونت افزایش یابد، مردم غریب و سربازان افغانستان در جبهات از بین می‌رود و حملات تروریستی از عامه مردم قربانی می‌گیرد. در هر نوع تحولی اگر به جهت منفی سوق داده شود، مردم افغانستان قربانیان اولی اند و آسیب می‌بینند.

او تأکید دارد از جهتی‌که حامیان قانون اساسی در 18 سال گذشته در صف قانون اساسی قرار داشته و همگی در دست‌‌آوردها و ناکامی‌ها شریک‌اند، بناً خوب است که این مسیر را مشترکاً طی کنند و از موقف واحد با طرف طالبان وارد گفت‌وگو شوند.

گل‌پاچا مجیدی به این باور است که نفع اصلی اختلافات داخلی در روند صلح را کشورهایی می‌برند که در افغانستان جنگ نیابتی دارند و ضرر آن متوجه هر دو طرف جنگ است که در هر دو سمت افغان‌ها حضور دارند و خون افغان‌ها ریخته می‌شود.

وزارت دولت در امور صلح در مورد نفع و ضرر اختلافت داخلی در روند صلح می‌گوید: «تاکید حکومت بالای آتش‌بس، ناشی از برخورد مسوولانه‌ی حکومت در مقابل مردم و روند صلح است. زمان آن است که از همه بیش‌تر منافع ملی مردم افغانستان در نظر گرفته شود. پس از چهل سال جنگ که همه مردم افغانستان را به‌نحوی متضرر ساخته است، دولت افغانستان با احساس مسوولیت جدی، بیش‌تر از همه به کامیابی پروسه به نفع مردم افغانستان عمل می‌کند. ما سیاسیون را به تقویت اجماع روی تمام مسایل مربوط به صلح دعوت می‌کنیم و از مشارکت مؤثرشان در روند صلح افغانستان استقبال می‌نماییم.»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *