کمیسیون شکایات انتخاباتی و کمیسیون مستقل انتخابات در مورد تطبیق فیصلهها از جمله روشنکردن سرنوشت 300 هزار رای جنحالی قرار است کمیته مشترک گزینش تشکیل دهند. کار این کمیته مشخصکردن محلهایی است که قرار است تفتیش ویژه شود. اما کمیته گزینش نیاز نیست. کمیسیون شکایات انتخاباتی صلاحیت دارد که محلهای مشکوک را به بازرسی ویژه بفرستد. کمیسیون انتخابات تنها تطبیقکنندهی فیصله است. اگر این کار به کمیته گزینش محول شود، از یک طرف امکان بروز اختلاف و از طرف دیگر امکان طولانیشدن بیش از حد روند در نتیجهی اختلافها وجود دارد. اختلافهای نهادهای انتخاباتی و کمیشنران انتخابات چیزی تازه نیست. پیش از این هم اختلافها دردسرهای بزرگی به بار آورده است. نیاز است که روند گزینش محلهایی که به تفتیش ویژه میرود، فوری و کارشناسانه صورت گیرد. برای این کار شیوههای معمول پذیرفتهشده وجود دارد؛ یعنی نمونهگیری بهشکل اتفاقی. کمیسیون مستقل شکایات انتخاباتی حیثیت دادگاه انتخاباتی را دارد و اصولا نمیتواند فیصلههای غیرقاطع و گنگ داشته باشد. انتقاد نهادهای ناظر بر انتخابات نیز این است که کار کمیسیون شکایات «ناتمام» است.
فیصلههای کمیسیون شکایات انتخاباتی نیز تصمیمهای گرهگشا نیست. به نظر میرسد این فیصلهها بسیار محافظهکارانه اتخاذ شده است. این تصمیمها نه گره از جنجال انتخابات باز میکند و نه کمکی به شفافیت میکند. کمیسیون شکایات دوباره توپ را در میدان کمیسیون انتخابات انداخته و عملا خواسته است که خود را درگیر پیچیدگیها نکند. این کار از یک سو انتخابات را طولانیتر و از طرف دیگر به پیچیدگی وضعیت افزوده است. با این وضعیت به نظر میرسد که سرنوشت نهایی انتخابات بهزودی روشن نخواهد شد یا دستکم امیدی برای پایان اعتراضها متصور نیست و چشمانداز مشخصی برای عبور از این وضعیت تیره و مبهم وجود ندارد. درحالیکه کمیسیون مستقل شکایات انتخاباتی باید تصمیمهای روشن و قاطع میگرفت که منجر به حل مشکلات و جنجالها میشد. به این دلیل کار کمیسیون شکایات مورد انتقاد است که این کمیسیون در پرتو صلاحیتهایی که داشت تصمیمهای روشن نگرفته است.
کمیسیونهای انتخاباتی باید مسئولیت تاریخی خود را درک کند. افغانستان در شرایط بسیار شکننده قرار دارد. تصمیم درست نهادهای انتخاباتی میتواند ثبات سیاسی را در افغانستان حفظ کند. هر نوع کوتاهی در انجام مسئولیت و وظایف نهادهای انتخابات دلیل میشود برای ادامه وضعیت شکنندهی کنونی. تنها بیطرفی، حفظ استقلالیت و مراجعه به قانون میتواند کلید عبور از جنجال انتخاباتی است. متأسفانه در افغانستان فرهنگ پذیرش شکست در رقابت دموکراتیک در ذهنیت و رفتار سیاستمداران ما نهادینه نشده است. معمولا سیاستمداران ما با منطق بازی برد-برد به امر انتخابات مینگرند و ظرفیت پذیرش شکست را در خود ایجاد نکردهاند. به همین دلیل کوچکترین ابهام میتواند به بزرگترین جنجالها منجر شود.
فیصلهی کمیسیون شکایات با 4 روز تأخیر به کمیسیون انتخابات فرستاده شد. اگر کار با همین شیوه پیش رود، طبیعی است که روند طولانی خواهد شد. باید کمیسیونهای انتخاباتی براساس یک زمانبندی مشخص فیصلهها را تطبیق کند. این کار نیاز به برنامهریزی دارد. نباید بیش از این سرنوشت چهارمین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان در ابهام باشد. این کار سرخوردگی مردم را از انتخابات بیشتر میکند. اعتماد مردم به انتخابات به پایینترین سطح خود رسیده است. مشارکت بسیار کمرنگ مردم در انتخابات ۶ میزان گویای این وضعیت است. دلیل مشارکت پایین مردم در انتخابات بیاعتمادی به کمیسیون و نهادهای انتخاباتی است. به همین دلیل عملکرد نهادهای انتخابات میتواند تعیینکننده باشد. اگر سناریوی انتخابات ۲۰۱۴ و آلودهشدن روند به تقلب و آسیبدیدن شفافیت تکرار شود نتیجهی آن سرخوردگی بیشتر مردم از انتخابات است. در مقابل اگر شفافیت تأمین شده و قانون و طرزالعملها عملی شود، پیامد آن بازگشت اعتماد مردم به این روند است.