بازی دوگانه‌ی مقتدی صدر

بازی دوگانه‌ی مقتدی صدر

الجزیره هیوا عثمان
مترجم: جلیل پژواک

مقتدی صدر همواره چهره‌ی سیاسی بحث‌برانگیزی در عراق بوده است. این روحانی شیعه محبوب‌ترین، دمدمی‌ مزاج‌ترین و غیرقابل پیش‌بینی‌ترین رهبر در میان رهبران شیعه است. پایگاه عظیم مردمی وی تقریبا در هر انتخابات پارلمانی که در عراق از سال 2003 به این‌سو برگزار شده،  بلوک قدرت‌مندی برای او ساخته و به موجب آن مقتدی صدر توانسته بیش از هرکس دیگری در عرصه سیاست عراق مانور دهد.

زندگی سیاسی صدر پر از چرخش‌های 180 درجه‌ای و حرکات جنجالی بوده است. او یکی از معدود رهبران شیعه بود که در دوره صدام حسین عراق را ترک نکرد و همچنین یکی از معدود رهبرانی بود که با حضور امریکا در کشورش پس از سال 2003 به‌صورت علنی مخالفت کرد. طی جنگ داخلی-فرقه‌ای عراق بین سال‌های 2004 تا 2008، او گروه شبه‌نظامی «جیش المهدی» را رهبری کرد. این گروه به‌دلیل خشونت علیه جامعه اهل سنت بدنام است. همچنین همین گروه زمینه را برای تکثیر شبه‌نظامیان شیعه در عراق فراهم کرد.

با این‌وجود صدر پس از انتخابات سال 2010 که در آن نوری المالکی، نخست‌وزیر فرقه‌گرای عراق برای دومین بار پیروز شد، سیاست معتدلانه‌ای را در پیش گرفت و با جامعه اهل سنت این کشور ارتباط برقرار کرد. در جنوری 2013 او تا جایی پیش رفت که برای ادای نماز اهل سنت به مسجد شیخ عبدال‌قادر گیلانی در بغداد رفت.

او همچنین یک پایش را در اردوگاه دولت و پای دیگرش را در اردوگاه اپوزیسیون دولت نگه داشت. صدر از طریق جنبش سیاسی خود موسوم به «جریان صدر» در روندهای سیاسی عراق شرکت کرد و به‌دلیل پایگاه مردمی خود برای کسب کرسی پارلمان و وزارت‌خانه در دولت، رای کافی آورد. با این‌وجود، او علیه همین دولت تظاهرات راه‌اندازی کرد و خواستار اصلاحات شد.

صدر سخت تلاش کرد تا ارتباطات محکمی با اپوزیسیون عراق که عمدتا سکولار و تحت تسلط فعالان جامعه مدنی عراق بود، برقرار کند. همکاری او با جنبش‌های اعتراضی پیاپی عراق از سال 2011 به این‌سو، صدر را قادر ساخت تا با اپوزیسیون وارد تعامل منحصر به فردی شود. اپوزیسیون به‌طور سنتی به‌عنوان مخالف هرچیزی که صدر و امثالهم برای آن کار و فعالیت می‌کنند، دیده می‌شود. این تعامل با سکولارها دست‌کم از منظر معترضان و جنبش اعتراضی عراق منجر به اتحاد ناخوشایند، نامحبوب اما ضروری بین آن‌ها و جریان صدر شد. بسیاری این اتحاد شکننده را به‌عنوان رکن اساسی برای بازسازی کشوری متنوعی چون عراق می‌دانستند. اما اکثریت اعضای هردو طرف با این اتحاد راحت نبودند.

صدر همزمان با بازی با نخبگان حاکم و اپوزیسیون، شبه‌نظامیان خود را حفظ و در مواردی نوسازی کرد. هم دولت و هم اپوزیسیون توانستند با این کار صدر کنار بیایند. این موقعیت صدر را قادر کرد تا زندگی سیاسی دوگانه‌ای داشته باشد. او از یک‌سو عضو طبقه حاکم و تقریبا در هر تصمیم کلیدی دولت شریک بود و از سوی دیگر با اپوزیسیون عراق که برای تغییر سیاسی دست و پا می‌زدند، ارتباط نزدیک داشت.

طی 9 سال گذشته، صدر از طریق بسیج مردم به ریختن به جاده‌های عراق، حامی اصلی جنبش‌های اعتراضی این کشور بود. اصلاحات شعار همیشگی او بود. به این معنا که او می‌خواست ساختار سیاسی موجود در کلیت خود تغییر نکند، اما بازآرایی و به لحاظ ترتیبات نهادی تغییر کند. همین آجندای اصلاحات محور بود که اعتراض‌ها را برای دولت و طبقه حاکم سیاسی عرق بی‌ضرر نگه داشت. هرگاه که اعتراض‌ها به اوج خود می‌رسید، صدر اولتیماتوم جدیدی به دولت می‌داد، وعده‌ی اصلاحات می‌گرفت و معترضان را به خانه‌های‌شان می‌فرستاد.

این استراتژی صدر را بیش از پیش درون دولت عراق قدرت‌مند ساخت و مخالفان سیاسی‌اش بیش‌تر تحت فشار قرار گرفتند. اما بازی‌های سیاسی صدر نادیده نماند و تنش ناشی از آن، باعث شد که اردوگاه معترضان به دو دسته تقسیم شود. سیاست‌مداران قدیمی که معتقد به اتحاد «تاریخی» با صدر بودند با کسانی که از صدر برای موج‌سواری بر اعتراض‌ها به‌منظور دست‌یابی به منافع سیاسی بیش‌تر انتقاد می‌کردند، تقابل پیدا کردند.

با این‌حال، در خزان سال گذشته به‌نظر رسید که بازی سیاسی صدر عمرش به پایان رسیده است. در اول اکتبر 2019، اعتراض‌های در عراق به راه افتاد که نسبت به گذشته شدیدا متفاوت بودند. معترضان جوان‌تر، خودجوش‌تر و کم‌تر سیاست‌زده بودند. بسیاری از معترضان، هواداران سیاسی صدر بودند، اما خودشان با تصمیم خود و بدون دستور شخص یا گروه دیگری، به خیابان‌ها ریخته بودند و تأکید می‌کردند که این بار نمی‌خواهند کسی «موج‌سواری» کند.

وقتی دولت و دستگاه امنیتی عراق متوجه شدند که صدر پشت این اعتراض‌ها نیست، از خشونت علیه معترضان استفاده کردند. در هفته اول اعتراض‌ها بیش از 100 نفر کشته و حدود 3 هزار نفر زخمی شدند. این امر معترضان را عصبانی کرد و باعث شد خیلی‌های دیگر نیز به خیابان‌ها بریزند. در 25 اکتبر 2019، اعتراض‌ها با جوش و خروش بیش‌تر و قدرت‌مندتر از گذشته از سر گرفته شد.

در آن‌زمان بود که صدر تصمیم گرفت به اردوگاه معترضان ملحق شود. او تصمیم گرفت که این‌بار نه به‌عنوان رهبر معترضان، بلکه به‌عنوان حامی و محافظ آن‌ها عمل کند. صدر «کلاه آبی‌ها» یا اعضای گروه شبه نظامی خود را به میدان‌های شهر فرستاد. قصد او از پیوستن به مذاکرات از در پشتی احتمالا این بود که به تدریج رهبری معترضان را به دست گیرد، اما این‌بار، معترضان صدر را بهتر می‌شناختند. آن‌ها فاصله‌ی خود را حفظ کردند و مطمئن شدند که خیمه‌های اعتراضی‌شان از جریان صدر جدا باشد. معترضان همچنین این را واضح ساختند که هیچ رهبر سیاسی را نمی‌پذیرند. «مردم خواهان سقوط رژیم هستند!» به شعار اصلی آن‌ها تبدیل و به این ترتیب، روشن شد که آن‌ها این‌بار فریب وعده‌ی اصلاحات دولت را نمی‌خورند و به خانه‌های خود برنمی‌گردند.

هرچه خشونت علیه معترضان شدت گرفت، شعار ضدایران آن‌ها نیز بیش‌تر شد. بسیاری معترضان ایران را به دست‌داشتن در سرکوب‌های بی‌رحمانه و مکرر اعتراض‌ها متهم کردند. جنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران چندین بار از تهران به بغداد برای سمت‌وسو دادن واکنش دستگاه امنیتی عراق در برابر معترضان، سفر کرد. وقتی معترضان برای استعفای نخست‌وزیر عادل عبدال‌ مهدی فشار آوردند، ایران‌ حمایت خود را از او دوچندان کرد.

صدر در شهر قم ایران اقامت داشته و در آن‌جا برای کسب مقام آیت‌الله تحصیل کرده. بنابر گزارش‌ها، ایران از ماه سپتامبر 2019 صدر را تحت فشار قرار می‌دهد تا رهبری جنبش اعتراضی عراق را به دست گیرد. در 29 اکتبر 2019، او شخصا در نجف ظاهر شد، اما معترضان دست رد به سینه‌ی او زدند و صدر به ایران بازگشت. واضح بود که او شکست خورده است و بنابراین یک ماه بعد عبدال‌ مهدی استعفا داد.

با این‌حال، کشته‌شدن سلیمانی و ابومهدی المهندس، معاون «نیروهای بسیج مردمی عراق»، شوک بزرگی برای نظام بود و دستاوردهای معترضان را در معرض خطر قرار داد؛ زیرا عناصر طرفدار ایران در عراق تلاش کردند خشم فرقه‌ای را در این کشور دامن بزنند.

این وقایع بازی را برای صدر که آن‌زمان حس می‌کرد دیگر نمی‌تواند در وسط بماند، تغییر داد. گفته می‌شود که او باور کرده بود که اعتراض‌ها دیگر برای اصلاحات نیست، بلکه برای تغییراتی است که می‌تواند جایگاه مناسب و راحت او را در صحنه سیاسی عراق به خطر اندازد.

افراد نزدیک به مقتدی صدر می‌گویند که ایران او را متقاعد کرده که اگر به عراق برگردد، جانش در معرض تهدید جدی قرار خواهد کرد و تهران تنها در صورتی می‌تواند از وی محافظت کند در ایران بماند. در ماه دسامبر 2019، یکی از دست‌یاران صدر گزارش داد که یک هواپیمای بدون‌ سرنشین خانه‌ی صدر را در نجف هدف قرار داده و بمب به دیواره‌ی بیرونی آن اصابت کرده است. با این‌حال او نگفت که چه کسی مظنون به انجام این حمله است.

صدر تصمیم گرفت که به نیروهای طرف‌دار ایران بپیوندد. در اواسط ماه جنوری 2020، او خواستار راهپیمایی میلیونی برای بیرون‌راندن نیروهای امریکایی از عراق شد اما سطح مشارکت در این راهپیمایی پایین بود.

معترضان خواستار توقف دخالت ایران و ایالات متحده در عراق شدند و از تلاش جریان صدر برای منحرف‌کردن جنبش‌شان، انتقاد کردند. اندکی پس از آن، صدر کلاه آبی‌های خود را برای جدا کردن «خراب‌کاران و مختل‌کنندگان» از صف معترضان، به خیابان‌ها فرستاد. در درگیری که بین کلا‌ه آبی‌های صدر و معترضان اتفاق افتاد، هفت نفر کشته و 150 تن دیگر زخمی شدند.

تمام این وقایع با جریان تویت‌های متناقض از جانب صدر همراه بود. او طی چهار هفته‌ اعتراض‌ها، نخست به اهداف معترضان مشکوک بود و بعدا به حامی آن‌ها تبدیل شد، سپس هواداران خود را پس از راهپیمایی ضد امریکایی از خیابان‌ها جمع کرد و در مرحله آخر آن‌ها را برای حمله به معترضان فرستاد. اما برخلاف آنچه او انتظار داشت، مردم برای نشان دادن همبستگی خود با جنبش اعتراضی، میدان‌های شهر را ترک نکردند.

صدر در مواجهه با شکست دیگر استراتژی خود احتمالا فکر تازه‌ای کرده است. نشانه‌های اولیه تغییر احتمالی در موضع او در آخرین تویت او تحت عنوان «منشور انقلاب اصلاحات» دیده می‌شود.

تا زمان نگارش این مطلب، هیچ‌یک از نزدیکان صدر به‌صورت حضوری با او هم‌کلام نشده‌اند. طبق گزارش‌ها، او از طریق پیام‌رسان فیسبوک و واتساپ با نزدیکان خود صحبت می‌کند. صدر همان‌طور که اهداف و مقاصد خود را از مردم پنهان نگه می‌دارد، نزدیکان خود را نیز در سایه نگه می‌دارد. اکثر پیروان و دست‌یاران او، مانند ما، از تویتر او درباره‌ی اهداف و حرکت بعدی‌اش آگاه می‌شوند.

این احتمالا اولین‌باری است که صدر با پایگاه حمایتی خود شاخ‌به‌شاخ می‌شود. صدریست‌های دوآتشه او را ترک نخواهند کرد، اما واضح است که صدر دارد نفوذ خود بر مردم و خیابان‌ها را از دست می‌دهد. در نتیجه، جایگاه او در انتخابات بعدی عراق ممکن است ضعیف‌تر باشد.

این‌که تصویر صدر در نتیجه این برخورد با پایگاه مردمی‌اش چقدر خدشه‌دار می‌شود، تا هنوز قابل پیش‌بینی نیست. صدر تا زمانی که شبه‌نظامیان خود را با خود داشته باشد، مطمئنا همچنان یک بازی‌گر قدرت‌مند در عرصه سیاست عراق باقی خواهد ماند. با این‌حال، به طور فزاینده‌ای واضح است که موج اعتراضی کنونی عراق بازی سیاسی مقتدی صدر را به چالش کشانده است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *