دیروز وزیر خارجه امریکا وارد کابل شد. این سفر به دو هدف صورت گرفته است: پیشبرد روند صلح و پایاندادن به تنشهای سیاسی در افغانستان. معنای این سفر این است که روند صلح افغانستان با موانع جدی مواجه شده و تنشهای سیاسی در افغانستان بیخدارتر شده است. اوضاع جهان و افغانستان بهدلیل شیوع بیماری کرونا غیرعادی است. معمولا سفر مقامهای بلندپایهی کشورها در چنین اوضاع صورت نمیگیرد. سفر وزیر خارجه در چنین وضعیت به این معناست که وضعیت صلح و ثبات سیاسی افغانستان نیاز به رسیدگی فوری دارد. این وضعیت را قرار بود زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژهی امریکا برای صلح افغانستان مدیریت کند، اما بهنظر میرسد که آقای خلیلزاد موفق نشده که وضعیت را مدیریت کند. اگرچه اقای خلیلزاد تلاشهایی را برای حل اختلافها بر سر نتیجهی انتخابات انجام داد، اما اختلافات پابرجا ماند و محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله در کابل مراسم تحلیف جداگانه برگزار کردند. این اختلافهای سیاسی باعث شد روند صلح نیز با چالش مواجه شود.
افغانستان در یک روز شاهد برگزاری دو مراسم تحلیف بود. رویدادی که افغانستان را وارد مرحله تازه از بحران سیاسی کرد. اکنون دو نفر در افغانستان مدعی ریاستجمهوری است. هیج کدام از دو طرف نمیتواند بر مبنای قانون برای خود سازوکار مشروعیت بتراشد. اقای غنی را کمیسیون انتخابات پیروز انتخابات ریاستجمهوری افغانستان اعلام کرد. اما صرف اعلام پیروزی مشروعیتبخش نیست؛ زمانی نتیجهی انتخابات مشروعیت سیاسی و قانونی پیدا میکند که شرکای انتخاباتی و نیروهای سیاسی نتیجه را به رسمیت بشناسند. انتخاباتی که اقای غنی در آن برنده اعلام شد، یک افتضاح بود. کمیسیونهای انتخاباتی نتوانست بهصورت روشن به اعتراضها پاسخ دهد. کار نهادهای انتخاباتی، بهویژه کمیسیون انتخابات از دید نهادهای ناظر بیطرف مورد قبول قرار نگرفت. کمیشنران در کمیسیونهای انتخاباتی دچار اختلافنظر بودند. انتخابات گذشته حتا از نظر اعضای کمیسیونهای انتخابات نیز قابل قبول نبود. برایند چنین انتخاباتی روشن است که به کسی مشروعیت نمیدهد. برای همین تمام دستههای انتخاباتی و نیروهای سیاسی نتیجهی انتخابات را نپذیرفتند. اقای عبدالله عبدالله در اعتراض به این وضعیت اعلام حکومت کرد و در روزی که ارگ مراسم سوگند داشت، سپیدار نیز مراسم سوگند ریاستجهموری برگزار کرد. برای همین هر دو طرف نمیتواند ادعای مشروعیت کند.
سفر وزیر خارجه امریکا برای میانجیگری بحران سیاسی در افغانستان اهمیت زیادی دارد؛ زیرا بحران سیاسی افغانستان راه حل سیاسی دارد. سفر وزیر خارجه امریکا برای میانجیگری و یافتن یک راه حل است. امریکا و جامعه جهانی میدانند که بحران سیاسی در افغانستان جدی است. این بحران با توسل به مشروعیتبخشیدن به یک طرف و نادیدهگرفتن طرف دیگر راه حل ندارد. امریکا میداند که انتخابات افغانستان یک افتضاح بود. بنابراین، مبنا قراردادن نتیجهای که کمیسیون اعلام کرده، نمیتواند بحران پیشآمده را حل کند. بهترین راه حل رسیدگی به اعتراض مشروع نیروهای سیاسی، دستههای معترض انتخاباتی و جستجوی یک راه حل سیاسی است. سیاستمداران افغانستان حرفشنوی زیادی از امریکا دارند یا دستکم در چنین شرایط حساسی نمیخواهند با امریکا سرشاخ شوند. سفر وزیر خارجه امریکا در کابل برای پایانبخشیدن به بحران سیاسی- انتخاباتی یک فرصت است. اگر این بنبست شکست و وضعیت آشفتهی سیاسی به سامان رسید، روشن است که زمینه برای آغاز گفتوگوهای صلح هموارتر میشود. طرف دیگر این ماجرا رهبران حکومت و نیروهای سیاسی است. برای اینکه بحران پیشآمده حل شود، نیاز است که تمام طرفها انعظافپذیری داشته باشند. تأکید بر نتیجهی انتخابات و روایتسازی مشروعیت یک طرف و نامشروعخواندن طرف دیگر، ادامه دور باطل است.
هدف دیگری سفر وزیر خارجه امریکا پیش برد روند صلح است. آزادی زندانیان طالب و آغاز مذاکرات بینالافغانی را اقای پمپئو به جریان خواهد انداخت. بنابراین، گریزی نیست که گفتوگو با طالبان باید از صف واحد انجام شود. مشارکت پراکندهی دولت و جریانهای سیاسی افغانستان در نشست بینالافغانی چیزی است که طالبان میخواهد. این وضعیت به طالبان امکان میدهد که بهعنوان یک نیروی فاتح بهدنبال تشکیل نظام سیاسی برای آیندهی افغانستان باشد. در طول نزدیک به 18 ماه مذاکرات امریکا با طالبان افغانستان در حاشیه قرار داشت. این حاشیهنشینی نتیجهی بازی بد رهبران حکومت وحدت ملی و جریانهای سیاسی افغانستان بود. از اینرو، هر نوع تقابل موضع و اقتدار طالبان را در گفتوگوهای بینالافغانی تقویت میکند. رهبران طالبان بهصورت هماهنگ و یکدست در پای میز مذاکرات حاضر خواهند شد، اینسو اما کسانی که مدعی جمهوریتاند بیاعتنا به حساسیت وضعیت و مسئولیتی که بر دوش دارند، سرگرم بازی سیاسی و کسب قدرتاند.