بیم و امید در حال و هوای کرونایی

بیم و امید در حال و هوای کرونایی

محمد بهزاد

اواخر سال ۱۳۹۸ شر تازه‌ای به‌نام کرونا که از شهر ووهان چین منشأ گرفته، تهدید بزرگی شده به جان آدمی. انسان‌های بسیاری را به کام مرگ فرستاده و چرخه اقتصادی کشورها را تقریبا به ایستایی کشانده است. نه‌تنها مسافرت‌های بین‌المللی را متوقف کرده که فرصت‌های دیدوبازدید و دورهمی‌های فامیلی و دوستانه را از بین برده است. بشر، با تمام توان‌مندی‌ها و پیشرفت‌هایش در عرصه علوم و کشفیات و تسخیر سیاره‌های فراتر از زمین، در برابر این آفت زمین‌گیر شده است. دانشمندان تا این‌جای کار که حدود سه ماه از پیدایش این ویروس گذشته، در مقابله با آن ناتوان بوده‌اند. تنها کاری که می‌توان کرد همان اقدامات پیش‌گیرانه‌ای است که کورسوی امید به زنده‌ماندن را به روی ما می‌گشاید: شستن مرتب دست‌ها، پرهیز از دست‌دادن و در خانه‌ماندن و دست از کار و فعالیت کشیدن.

انتشار ویروس کرونا در حدی گسترده و سریع است که هیچ ‌گوشه‌ای از جهان در امنیت کامل قرار ندارد. مرزها بسته‌اند، کار و فعالیت‌های گروهی متوقف شده، کارهای رسمی و اداری کشورها از پشت‌ دیوارها از طریق انترنت انجام می‌شود، دانشگاه‌ها و سایر مراکز آموزشی تعطیل است، مردم گریزان از هم در انزوا پناه برده‌اند، هر لحظه احتمال می‌رود ابتلای هریک از ما تثبیت شود. از در و دیوار هراس می‌بارد. جاده‌ها خلوت و شهرها شبیه شهر ارواح گشته است.

مبتلایان و تلفات در جهان روزبه‌روز زیاد می‌شود. قیمت‌ها در کابل به‌طور بی‌سابقه افزایش یافته است. ماسک که قبلا ۲.۵ افغانی بود، به ۲۵ افغانی رسیده است. درصورت دوام این وضعیت احتمال زیاد می‌رود که شهروندان کشورهای فقیر چون افغانستان به‌دلیل عدم دسترسی به مواد‌های ضروری از قبیل خوراکه و وسایل بهداشتی نیز از بین برود. این‌جا، کابل، به‌خصوص ساحات فقیرنشین که باشندگان آن با دست‌مزد روزانه مخارج شبانه‌روزی فامیل‌شان را تأمین می‌کنند، در معرض خطر جدی قرار دارد.

از جانب دیگر، چیزی که زمینه‌ی گسترش بیش‌تر این ویروس را فراهم‌ می‌کند، بی‌توجهی مردم نسبت به هشدارهای مسئولان بخش صحت و همچنان باورهای نادرست آنان در قبال این تهدید است. در تماس تلفنی که با یکی از دوستان در هرات داشتم، متوجه شدم بسیاری از مردم براساس باورهای‌‌شا‌ن به مقدربودن مرگ و واگذاری همه امور به خداوند، نه‌تنها به تلاش‌های پیش‌گیرانه بشری توجه نمی‌کنند که حساسیت نشان می‌دهند. آنان این کارها را تلاش‌های خصمانه دشمنان اسلام به‌منظور از بین‌بردن سنت نبوی می‌دانند. (دست‌دادن/ مصافحه و بغل‌کشی/ معانقه، در اسلام سنت و از سیره پیامبر اسلام دانسته می‌شوند). به‌ سبب همین گونه بی‌توجهی مبتلایان در افغانستان نیز در حال افزایش است.

با این همه، اما امیدواری‌ اندکی همچنان وجود دارد. همه به‌نحوی در پی بهانه‌ای می‌گردند که این خفقان را بشکنند: کتاب‌خوانی به یک سرگرمی تبدیل شده است؛ طنزپردازان برای آوردن لب‌خند بر لبان مردم، طنز می‌نویسند؛ شاعران جلسات شعرخوانی آنلاین برگزار می‌کنند؛ دوست‌داشتن‌ها امیدوارانه تبادله می‌شوند؛ عشق همچنان قلب عاشقان را به تپیدن وامی‌دارد. در یک مورد ناب، شاعری خوش‌بیان، علی‌مدد رضوانی، دوبیتی قرنطینه را سروده است که با خوش‌نویسی‌ها و اشتراک‌گذاری‌های وسیع بسیاری، استقبال شد و شاید بسیاری برای بیان اشتیاق‌شان آن را به معشوقه‌های‌شان فرستاده باشند.

بیا بیمار آغوش تو باشم

شفایاب لب نوش تو باشم

تمام عمر از ترس کرونا 

قرنطینه در آغوش تو باشم

***

زندگی در دوره‌ی کرونا؛ باهم این دوره را بنویسیم

در سال 1900 در کابل وبا آمد. مرض واگیر و مهلکی که هر چند سال یکبار می‌آمد و هر بار، طی سه-چهار ماهی که دوام می‌کرد، جان آدم‌های بسیاری را در شهر می‌گرفت. دلیل اصلی شیوع مکرر مرض هم آب رودخانه‌ی کابل بود که مردم از آن هم در شست‌وشو استفاده می‌کردند و هم در پخت‌وپز.
ما این حادثه را می‌دانیم به‌دلیل این‌که فرنک مارتین، کارمند انگلیسی دولت، تمام این‌ها را دید و بعد در کتاب خاطرات خود نوشت. ساکنان کابل اما هیچ سند مکتوبی از وحشت وبا در آن سال‌ها از خود بر جای نگذاشته‌اند. چه بسا فجایعی که در تاریخ ما اتفاق افتاده و امروز یا ما آن‌ها را به یاد نداریم و یا وارونه به یاد داریم.
در این روزها که ویروس کرونا دنیا را درنوردیده و به یک بلای عالم‌گیر بدل شده است، برخی مورخان پیشنهاد کرده‌اند که مردم تجربیات شخصی‌شان را ثبت کنند تا سندی باشد برای آیندگان.
ما در حال زندگی‌کردن یک لحظه‌ی مهم تاریخی هستیم و مشاهدات شخصی ما سند باارزشی برای فهم این لحظه در آینده خواهد بود.
ثبت مشاهدات شخصی به‌خصوص در افغانستان مهم است؛ جایی که هم ملت نانویسا است و هم دولت. به همین دلیل، آیندگان ما درباره‌ی حوادث این روزها به معلوماتی که توسط شاهدان عینی ثبت شده باشد، دسترسی محدود خواهند داشت؛ درست همان‌طور که امروز ما به سختی می‌توانیم معلومات قابل اعتمادی درباره‌ی حوادث بزرگ قرون گذشته پیدا کنیم.
بی‌گمان، روزنامه‌ها به مثابه تاریخ مکتوب یکی از گزینه‌های اصلی و بی‌بدیل برای ثبت این تجربه‌ها است. بنابراین از شما مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم از تجربه‌‌های شخصی خود، از تغییرات و تأثیراتی که این بیماری همه‌گیر در زندگی شخصی و کاری، خانوادگی و اجتماعی‌تان آورده، از بیم‌ها و امیدها و از سختی‌ها و نگرانی‌های که با آن درگیرید و از آنچه در اطراف و محل زندگی‌تان می‌بینید، از طریق ما برای آیندگان روایت کنید.
روزنامه اطلاعات روز یادداشت‌ها، تجربه‌ها، چشم‌دیدها و روایت‌های شما را منتشر می‌کند.
dailyetilaatroz@gmail.com

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *