احمدشاه کهزاد
با امضای توافقنامه صلح میان ایالات متحده امریکا و گروه طالبان در 29 فبروری در قطر، موجی از خوشبینیها در میان مردم برای دستیابی به صلح دایمی و سراسری در افغانستان بالا گرفت. مردمانی که سالها درد و فقر و ناامنی را بر دوش کشیده بودند، انتظار داشتند که امضای توافقنامه منتج به صلح و ثبات دایمی شود و فصل ناامنی و نابهسامانی در کشور پایان یافته و یا دستکم خشونت به حداقل رسد. اما دیری از امضای این توافقنامه نمیگذرد که بار دیگر جنگ و خونریزی در گوشه و کنار افغانستان شدت گرفته و گروه طالبان به حملاتشان بر پاسگاها و قرارگاهای امنیتی و دفاعی افزوده است. دستکم در هفتهی پسین قریب به ۱۰۰ تن از نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در جنگ با طالبان تلف و ۷۰ تن دیگر زخم برداشتهاند. رهبران گروه طالبان تأکید بر تدوام و تشدید جنگ دارند و خواست آتشبس در ماه رمضان را که از جانب حکومت شده بود، نیز رد کرده است. ظاهرا بهنظر میرسد که امضا موافقتنامه صلح تا کنون تأثیر چندانی روی بهترشدن اوضاع امنیتی در افغانستان نداشته است. پرسش این است که چرا موافقتنامه صلح منجر به ختم جنگ و یا دستکم کاهش چشمگیر خشونت نشده است؟!
بهرغم تمام خوشبینیها و امیدواریهای که با امضای توافقنامه صلح بهوجود آمده بود، تأمین صلح و ثبات دایمی و آنی در کشور ممکن و متصور نبود، اما دستکم انتظار کاهش چشمگیر خشونت در کابل و ولایت میرفت که متأسفانه تا اکنون این توقع حداقلی نیز برآورده نشده است. حقیقتا طالبان پس از آنکه رهایی پنج هزار زندانیشان بهصورت همزمان و قبل از شروع مذاکرات بینالافغانی (دهم مارچ) از جانب اشرف غنی رد شد، این گروه حکومت افغانستان را به عهدشکنی و عدم رعایت مواد توافقنامه متهم و جنگ علیه نیروهای امنیتی و دفاعی را از سر گرفتند. هرچند حکومت افغانستان آزادی زندانیان طالب را در چندین مرحله روی دست گرفته و تا کنون بیشتر از ۵۵۰ زندانیشان را از حبس آزاد کرده است، اما رهبری طالبان این اقدام را کافی نمیداند و کماکان بر نقض توافقنامه صلح از جانب حکومت افغانستان تأکید و بر طبل جنگ میکوبند. واقعیت امر این است که رییسجمهور غنی که خودش را مدافع جمهوریت عنوان میکند، از آغاز مذاکرات بینالافغانی هراس داشته و آن را به ضرر خود میپندارد که این نگرانی قابل درک نیز است. اگر تمامی زندانیان طالبان رها و گفتوگوهای بینالافغانی آغاز شود، قطعا موقعیت فعلی اشرف غنی به خطر میافتد؛ چون نامبرده اگر از کرسی ریاستجمهوری کنار زده نشود، دستکم باید حکومت را با طالبان تقسیم کند. اشرف غنی تا امروز در برابر خواسته طالبان مبنی بر رهایی بیقید و شرط زندانیانشان از خود مقاومت نشان داده و و برای بقای خودش در قدرت تا پای جان تلاش خواهد کرد و هیچ هراسی از شدتگرفتن جنگ و نگرانی از بالاگرفتن تلفات نیروهای امنیتی و دفاعی کشور ندارد. من گمان نمیکنم که سلامت وطن و جان نیروهای امنیتی برای شخص اشرف غنی یک دغدغهی کلان باشد و قربانیها و هزینههای سنگین که نیروهای امنیتی و مردم افغانستان روزانه میدهند، به مثابهی نگرانی عمیق مطرح باشد.
اما در سوی مقابل، جنگجویان طالب با حمایت مالی و مادی برخی کشورها به نبردشان در مقابل نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان ادامه میدهند و تا حد ممکن سنگرهای جنگ را داغ نگه میدارند تا باشد در میز مذاکره از موقعیت قویتری صحبت کنند و در فردای مذاکرات بینالافغانی کریدیت بیشتری بگیرند. طالبان که بر بنیاد موافقتنامه بهگونه مشروط جنگشان با نیروهای خارجی متوقف شده است، از تمام قوتشان در برابر نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان بهکار میگیرند تا به اهدافشان دست پیدا کنند. طرف دیگر موافقتنامه صلح ایالت متحده امریکا است که ظاهرا تلاش های ۱۸ ماههشان در راستای پایان جنگ و خشونت در افغانستان نتیچه محسوس نداشته و امضا توافقنامه که با گروه طالبان داشته، منتج به صلح و ثبات در افغانستان نشده است. باور من این است که امریکا با توجه به طولانیشدن بیش از حد و پرهزینهبودن جنگاش در افغانستان بهدنبال یافتن راه و موقع مناسب است که بتواند زمینهی خروج آبرومندانه نیروهایش را فراهم کند. ظاهرا برای دونالد ترامپ آنچه اهمیت بیشتر دارد انتخابات پیشرو در امریکا است. بنابراین او سعی میکند که به هر نیرنگی به جنگ افغانستان نقطه پایان بگذارد و آن را بهعنوان یک دستاورد کلان در کارزارهای انتخاباتی پیشکش مردم امریکا کند.
افزون بر اینها (نبود اراده جدی از سوی ایالات متحده امریکا و دولت افغانستان) فقدان اجماع ملی و منطقوی در مورد صلح افغانستان است که وضعیت را پیچیدهتر کرده است. گروههای حزبی و نیروهای سیاسی که از جانب حکومت نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده شدهاند، خودشان را ملزم به همسویی با حکومت در قضیه صلح نمیدانند که این موضوع باعث بهوجودآمدن رنجشهای متعدد شده است. نادیدهگرفتن گروههای سیاسی و کاربست سیاستهای قومی و قبیلهای از جانب حکومت نهتنها چهرههای بانفوذ سیاسی و جهادی را بلکه بخش بزرگ از مردم را در تقابل با حکومت کنونی قرار داده است.
با توجه به آنچه وصف آن رفت میتوان نتیجه گرفت که در نبود برنامهی همهجانبه از جانب دولت افغانستان و نبود اراده قاطع دولتمردان برای رسیدن به صلح، فقدان اجماع ملی و منطقهای و فعالبودن آدرسهای متعدد در ارتباط به صلح و بیمیلی کشورهای دخیل در قضیه صلح افغانستان نسبت به سرنوشت سیاسی این کشور، بهنظر میرسد که دستیافتن به صلح دایمی و سرتاسری در کشور دشوار بوده و احتمال دامنه جنگ در روزهای آینده در گوشه و کنار افغانستان شدت بیشتری پیدا کند.
+++
«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و بهویژه میان مالک و مستأجر راهاندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانههای مسکونی میخواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالیکه میدانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام دادهاند، تأکید میکنند که کرایههای ماهوار خانهها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آنرا با دوستان خود شریک سازید: