چرا نویسندگان بزرگ پیاده‌روی را دوست دارند؟

چرا نویسندگان بزرگ پیاده‌روی را دوست دارند؟

عارف یعقوبی

رمان‌نویسان خوب با ارائه‌ی زیرکانه از جزئیات، خواننده را با خود می‌کشانند. جادو می‌کنند. قابلیت‌شان در توصیف پدیده‌ها رشک‌آور است. سه‌صفحه برای یک سلام و احوال‌پرسی، نیم‌صفحه درباره‌ی یک نگاه زیر چشم به همسایه، یک فصل کامل برای گذر کرکتر قصه از کنار رودخانه، توضیحات می‌نویسند. نه، تکرار نمی‌کنند. در هر جمله، خط و صفحه، اشاره‌های نو دارند. ذایقه‌ی هر خواننده فرق می‌کند، من از این مهارت رمان‌نویس‌ها کیف می‌کنم. جزئیات را بسیار دوست دارم. رمان‌نویس‌های خوب پدیده‌ها را متفاوت می‌بینند. آدم گمان می‌کند ذهن‌شان شبیه یک دوربین فیلم‌برداری همه چیز را ثبت می‌کنند. درست است. ذهن آدم‌های معمولی از دیدن برخی جزئیات و حاشیه‌های خرده‌ریز عاجز است. بارها از کوچه‌ای می‌گذرد؛ در پارکی قدم می‌زند؛ با کسی گفت‌وگو می‌کند، اما به جزئیات آنچه دیده و شنیده و حس کرده توجه چندانی نمی‌کند، یا زود-زود یادش می‌رود. رمان‌نویس‌های خوب این‌گونه نیستند. نگاه تیز دارند. رنگ و بو و نَم و باد و باران را با دقت می‌بینند، حس می‌کنند و به دیگران بازگو می‌کنند. به همین خاطر است که گاهی دل آدم می‌شود وصف شهر و کوچه و پارک و کتاب‌خانه و ده و قریه را که بارها دیده و حتا در آن زندگی کرده، دوباره در یک رمان بخواند. در قالب کلمات و توضیحات یک رمان‌نویس، بشناسد و از زیبایی‌هایش لذت ببرد.

خب که چی؟ نکته‌ای که می‌خواهم به آن اشاره‌کنم چیست؟

پیاده‌روی! بلی، پیاده‌روی یا قدم‌زدن که ممکن است هر کدام ما این روزها کم‌وبیش انجام بدهیم. اگر پیاده‌روی نمی‌کنیم، دوباره فکر کنیم.

رابطه‌ی تنگاتنگ میان قدم‌زدن و خلاقیت در پردازش ایده‌ها و توصیف پدیده‌های اطراف‌ ما وجود دارد. به بیان دیگر، رابطه نزدیک میان پیاده‌روی و چگونگی کارکرد ذهن، فکر و حافظه وجود دارد. کسانی که بیش‌تر راه می‌روند، در وصف طبیعت و منظره‌ها دست بالایی دارند. برخی نویسندگانی که با خلق کرکترهای قصه، جهانی از اطلاعات درباره‌ی شهر، پارک، کوچه و ساحل و دشت و دمن ارائه می‌کنند، پیاده‌رَوهای خوب بوده‌اند، روزگاری در مکان‌های مشابه راه رفته‌ و به جزئیات اطراف خود با دقت توجه کرده‌اند. به عبارت دیگر، بخشی اطلاعات که در قالب کرکترها ارائه می‌شوند، به‌نحوی بازسازی خاطرات خود نویسنده‌هاست که از گذشته‌ها دارند. فریس جابر، نویسنده و روزنامه‌نگار امریکایی می‌گوید از دوران فیلسوفان یونان باستان به این طرف، نویسندگان زیاد به رابطه عمیق میان تفکر، نوشتن، و راه‌رفتن آگاه بوده‌اند. یکی از نقل قول‌های مشهور در این زمینه از هنری دیوید ثورو،‌ نویسنده، شاعر و فیلسوف امریکایی است که گفته بود: «فکر می‌کنم، لحظه‌ای که پاهایم شروع به حرکت می‌کند، جریان افکارم آغاز می‌شود». برخی رمان‌نویس‌های خوب که خود پیاده‌روی می‌کرده، از تأثیر قدم‌زدن در خلاقیت و کیفیت کارشان سخن گفته و برای کسانی که شوق و ذوق مطالعه و نویسندگی دارند، توصیه کرده تا پیاده‌روی کنند.

ولادیمیر ناباکوف، رمان‌نویس برجسته روسی، برای تدریس‌کنندگان «اولیس» اثر شناخته‌شده‌ی جیمز جویس توصیه‌ای ارائه کرده به این مضمون: فخرفروشی و ارائه اطلاعات مبهم و ناروشن و نام‌بردن بی‌مورد از عناوین و فصل‌های کتاب به سبک و سیاق هومر، سودی چندانی ندارد. معلم‌ها باید نقشه‌های دوبلین را آماده کنند تا حاوی معلومات درباره‌ی محل‌های باشد که در کرکترهای اصلی کتاب اولیس بازتاب یافته است. خود آقای ناباکوف نیز که پیاده‌روی را بسیار دوست داشت، یک نقشه می‌سازد. همین نقشه‌ی که در عکس می‌بینید ساخته‌ ولادیمیر ناباکوف است که به‌عنوان یک رهنمود برای تدریس کتاب اولیس تهیه کرده است. سال‌ها بعد نقش و تأثیر پیاده‌روی بر خلاقیت و شکوفایی ذهن، بیش‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. استادان نویسندگی و مراکز مختلفِ آموزشی، شاگردان خود را به پیاده‌روی تشویق می‌کنند و آزمایش‌های در این زمینه به راه می‌اندازند تا تأثیر پیاده‌روی را بر کارکرد ذهن شاگردان هنگام یادگیری و نویسندگی مطالعه کنند. از جمله استادان انگلیسی در کالج باستون و انجمن ویرجینیا وولف در انگلستان، برای این‌که شاگردان به درک بهتر از رمان‌های معتبر کلاسیک تشویق شوند، نقشه‌های گوگل را تنظیم می‌کنند وکرکترهای اصلی داستان‌ها را ضمیمه یک نقشه‌ی قابل پیاده‌روی تدارک می‌بینند. هدف این بوده که خواننده‌ها به اهمیت پیاده‌روی توجه کنند. تا حال، تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که فعالیت ذهنی افراد پس از پیاده‌روی بسیار خوب بوده و حافظه‌‌شان بهتر کار کرده است. نیز، کسانی‌که پیاده‌روی کرده در امتحان‌ها نتیجه‌ی بهتر گرفته و به جزئیات بیش‌تر دقت کرده‌اند. آزمایش‌های علمی نشان داده که حتا بعد از یک پیاده‌روی کوتاه، افراد در امتحان‌های حافظه و دقت، بهتر عمل کرده‌اند.

چرا پیاده‌روی برای فکر و ذهن ما خوب است؟ وقتی پیاده می‌رویم چه اتفاقی در بدن ما می‌افتد که منجر می‌شود فکرمان خوب کار کند؟ جواب ساینس‌دان‌ها این است که با پیاده‌روی، در ساختار شیمیایی بدن ما تغییرات ایجاد می‌شود. مثلاً «قلب ما سریع‌تر پمپ می‌شود و خون و اکسیجن بیش‌تری نه‌تنها به عضلات بلکه به تمام اندام ها از جمله مغز منتقل می‌شود». خوبی پیاده‌روی این است که ما مجبور نیستیم خیلی تلاش آگاهانه‌ای را به عمل پیاده‌روی اختصاص دهیم، توجه ما آزاد است. می‌توانیم هنگام پیاده‌روی به تصاویر فکر کنیم، خیال کنیم، جزئیات اطراف خود را به ذهن بسپاریم و درباره‌ی پدیده‌های مورد علاقه خود تأمل کنیم. این دقیقا همان چیزی است که یک ذهن خلاق برای نوشتن و کتاب خواندن و خوب فکرکردن ضرورت دارد.

+++

«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و به‌ویژه میان مالک و مستأجر راه‌اندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانه‌های مسکونی می‌خواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالی‌که می‌دانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام داده‌اند، تأکید می‌کنند که کرایه‌های ماهوار خانه‌ها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آن‌را با دوستان خود شریک سازید:

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *