جمشید وکیلی
ما در روزگاری زیست میکنیم که تکنولوژی در تمام عرصههای حیات ما ورود کرده است. اکنون با گسترش ویروس کرونا در دنیا، سهم تکنولوژی در ارتباطات، کار و آموزش کاملا محسوس شده است. کشورهای پیشرفتهی دنیا برای متوقفنشدن آموزش و پرورش در کشورهایشان میخواهند از تکنولوژیهای جدید مانند کلیپهای آموزشی، تلویزیون و انترنت برای ادامهی روند درسی در کشورهایشان استفاده کنند. همچنان کشورهای مانند ترکیه با تشکیلدادن صنفهای مجازی و نشر آن از طریق تلویزیون دولتی، کلاسهای مجازی تشکیل دادهاند. در افغانستان نیز درسهای آنلاین در دانشگاهها آغاز شده و تلاش برای رسانهایکردن درسهای دانشآموزان مکاتب نیز جریان دارد. این اقدامات تنها در جریان قرنطینه باقی نخواهد ماند. در دنیای پس از کرونا بسیار چیزها تغییر خواهد کرد و یکی از آن تغییرات دوامیافتن آموزشهای مجازی در دانشگاهها و مکاتب است. در حقیقت قرنطینه راه را برای یک نظام آموزشی مجازی باز کرده است که احتمالا ما شاهد تغییرات زیادی در سیستمهای آموزشی پس از قرنطینه خواهیم بود. اما آیا آموزش از راههای مجازی تا چه حد موثر واقع خواهد شد؟ آیا ما قادر خواهیم بود تا با استفاده از تکنولوژی، برای دانشجویان و دانشآموزان، کلاسهای درسی باکیفیتی مانند مکاتب و دانشگاهها بسازیم؟ و آیا بدون آن جدیت و اصولی که در کلاسهای درسی وجود دارد میشود بهشکل موثر به دانشآموزان تدریس کرد؟ اینها مواردیاند که هر کدام بحثهای زیادی را به همراه دارند.
نییل پوستمن (Neil Postman)، در کتاب «سرگرمکردن خود با مرگ/ Amusing ourselves to death» (این کتاب به فارسی بهنام «زندگی در عیش مردن در خوشی» ترجمه شده است) دربارهی تاریخچه تحول نظام آموزشی در دنیا چنین مینویسد: «نظام آموزش، در طول تاریخ سه بار دچار تحول شده است. اولین تحول پنج هزار سال قبل از میلاد پس از ایجاد خط در آتن به میان آمد که نظام آموزشی شفاهی را که تا آن زمان ادامه داشت دچار تحول کرد. بار دوم در قرن شانزده، با رشد صنعت چاپ در اروپا به میان آمد. و آن زمانی است که کتاب در دسترس همگان قرار گرفت. با رشد چاپ و نشر کتاب، کتابخانههای اروپا دارای هزاران و بعضی از آنها دارای میلیونها کتاب شدند. با فروانی کتاب، جامعه نیز دچار دگرگونی شده و روایت نوشتاری بهجای روایت شفاهی در جامعه حاکم شد. تحول سوم در امریکا پس از ایجاد تلویزیون ظاهر میشود. تلویزیون روایت نوشتاری را به روایت تصویری تبدیل میکند و این خود باعث میشود تا نظامهای آموزشی نیز تغییر کند. انسانهای عصر تلویزیون دوست دارند معلومات را سریع و بهشکل یک سرگرمی بهدست آورند. این انقلاب با بهوجودآمدن انترنت مستحکمتر شد. پس از این تلویزیون نقش آموزنده را در جامعهها ایفا میکند.» ولی روایت آموزشی تلویزیون مانند روایت نوشتاری آموزشی از جدیت چندانی برخوردار نیست. پوستمن اظهار میکند که نقش سرگرمی در تلویزیون برجسته است؛ از اینرو معلومات را نیز در لایههای سرگرمی برای مخاطبانش ارایه میکند. در باور پوستمن تلویزیون در هر امری با استراتژی سرگرمی برخورد میکند و با این برخوردش، باعث نابودی موارد مهمی مانند فرهنگ، سیاست، دین و آموزش میشود.
در باور «مارشال مک لوهان Marshall McLuhan» دانشمند کانادایی رسانهها به دو دسته تقسیم میشوند: رسانههای سرد و رسانههای گرم. رسانههای سرد، رسانههاییاند که برای مخاطب چیزهای زیادی برای اندیشیدن باقی میگذارند. مانند کتاب، روزنامه و غیره … اما رسانههای گرم رسانههاییاند که برای مخاطب چیزی زیادی بری اندیشیدن باقی نمیگذارند. مانند تلویزیون و انترنت که با حجم زیادی از دادهها، مخاطب را در موقعیت منفی قرار داده و فرصت اندیشیدن را از آنها میگیرد. از اینرو تلویزیون معلومات پایدار برای مخاطبش ارایه نمیکند. گذشته از تلویزیون، ویدیوهای آموزشی، آموزشهای آنلاین، در مجموع آموزش مجازی، دانشآموزان و دانشجویان را در موقعیت منفی قرار میدهد. یک دانشآموز یا دانشجو نمیتواند آنگونه که در یک کلاس اصلی پاسخ ارایه میکند و پاسخ میگیرد در یک کلاس مجازی با آموزگار خود وارد گفتوگو شود. ویژگی روایت تصویری این است که فرصت اندیشیدن عمیق را از انسان میگیرد. در یک چنین روایتی هر چیز بهشکل سریع، زودگذر و ناپایدار است. این باعث میشود تا دانشجویان و دانشآموزان در مورد هر چیزی دارای معلومات سطحی بوده و از معلومات پایدار بیبهره بمانند.
قبل از ویروس کرونا نیز تلاش ها بر این بود که سهم تکنولوژی در کلاسهای درسی بیشتر شود. چنین فکر میشود که ادغام تکنولوژی در آموزش موثریت فروانی دارد. اما آیا واقعا ادغام این دو، در آموزش و پرورش موثر خواهد بود؟ سوالی است که دانشمندان قبلا بدان پرداختهاند. البته روند آموزش از طریق پرده تلویزیون در سالهای 1960 در کشور امریکا با پروگرامهای تلویزیونی مانند «جاده سوسم» آغاز شده بود. در آن زمان چنین برنامهها با خوشبینی امریکاییها همراه بود. این چیزی بود که آموزش را با سرگرمی یکجا کرده بود. همچنان برنامهی «The voyage of the Mimi» (سفر میمی) که با سرمایهای هنگفتی ساخته شده بود و با قسمتهای پانزده دقیقهای دانشآموزان را به سفرهای آموزشی عجیبی میبرد. سالهای بعد دیده شد که چنین برنامههای آموزشی تأثیر چندانی روی آگاهی اطفال نداشته است. نیل پوستمن، در کتاب «سرگرمکردن خود با مرگ» برنامه تلویزیونی «سفر میمی/ The voyage of the Mimi» را کاملا یک برنامهی ناموفق میخواند. «پوستمن» ادعا دارد که آموزش از طریق تلویزیون و یا آموزش مجازی، آموزش را با سرگرمی یکجا کرده و آن را از جدیتی که لازمهی آموزش است بیرون میکند. معلومات در رسانه همیشه معلومات سطحی و زودگذرد است. مک لوهان با این گفتهی مشهورش «واسطه/ رسانه، پیام است: The Medium Is the Massage» میخواهد اظهار کند که رسانهها و یا هر تکنولوژی ارتباطی شکل خاصی از پیامرسانی خود را دارند. کتاب، روزنامه، تلویزیون و یا انترنت هرکدام به شکل و روایت خاص خود پیام را انتقال میدهند. از اینرو به قول مک لوهان وسیلهی اطلاعرسانی هر جامعه شکل آن جامعه را نیز تغییر میدهد. طوری که در بالا گفته شد رسانههای گرم همیشه معلومات فروان ولی سطحی ارایه میکنند. معلومات یک کتاب با معلومات یک روزنامه، و معلومات یک روزنامه با تلویزیون همچنان با انترنت فرق دارد. رسانههای گرم معمولا بیشتر از اینکه برای ما معلومات ارایه کنند، خودشان را تمثیل میکنند. بهطور مثال اگر شما از یک کودکی که پروگرام «سفر میمی» را تماشا کرده، دربارهی نهنگها معلومات بخواهید چیزی زیادی نمیداند، اما اگر شما دربارهی خود تلویزیون معلومات بخواهید خواهد گفت: تلویزیون چیزیست که برای ما دربارهی هر چیزی معلومات میدهد. حیوانات تحتبحری و نهنگها را به ما نشان میدهد و مواردی از این قبیل…
خاصیت تکنولوژی این است که معلومات را بهشکل کَنده-کَنده و مختصر ارایه می کند. دانشآموزانی که به آموزش مجازی، چه تلویزن و یا انترنت عادت کنند دیگر موفق نخواهند شد کتابی را باحوصلهمندی سر تا پا بخوانند. همچنان در روزگاری که همه چیز با سرگرمی همراه شده است، تنها آموزش است که دانشآموزان را به جدیت زندگی آشنا میکند. متأسفانه اگر این جدیت نیز از میان برود دیگر ما بهطور کامل به قول «هاکسلی Huxley» دچار یک فرهنگ طنزی خواهیم شد. در یک همچون نظامی دانشجویان علم را با سرگرمی اشتباه خواهند گرفت.
از لابلای نظریان پوستمن و مک لوهان میتوان گفت که نظام آموزشی مجازی یا آنلاین ارزشهای زیادی را در یک جامعه نابود خواهد کرد. نظم، اصول و ارتباط فیزیکی را که دانشجویان و دانشآموزان از مدرسهها و دنشگاههای میآموزند نمیشود در یک نظام آموزشی آنلاین برای آنها آموخت. مدرسان مجبورند برای یک دانشجو و دانشآموزی که از راه دور با آموزش آنلاین آنها را تعقیب میکند، درسها و کلاسهای خود را تا اندازهی ممکن دلچسپ کنند، ورنه دانشآموز گزینههای زیادی دیگری برای سرگرمی خود دریافت خواهد کرد. به هرصورت، همان گونه که در دو تحول قبلی یکی پس از ایجاد خط و دیگری پس از رشد ماشین چاپ در اروپا، نظامهای آموزشی تغییر کردند و پس از چندی انسانها با آن خو گرفتند، تحول تکنولوژیکی آموزشی نیز رفته رفته برای ما خیلی معمولی خواهد شد. آنچه مهم است اینکه ما با گسترش ویروس کرونا بهشکل کامل وارد یک تحول در سیستم آموزشی میشویم. تحولی که قبلا با ایجاد تلویزیون و انترنت آغاز شده بود و اکنون دولتها -هر چند ار روی مجبوری- آن را بهطور کلی پیاده میکنند، این تغییر مهمی در تاریخ بشریت خواهد بود.
+++
«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و بهویژه میان مالک و مستأجر راهاندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانههای مسکونی میخواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالیکه میدانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام دادهاند، تأکید میکنند که کرایههای ماهوار خانهها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آنرا با دوستان خود شریک سازید: