هر جا رفتم بازار یک شایعه گرم بود: «کرونا دروغ است»

هر جا رفتم بازار یک شایعه گرم بود: «کرونا دروغ است»

عصمت‌الله سروش

این روزها میان مردم یک شایعه بسیار گرم است که گویا ویروس کرونا در افغانستان شیوع نکرده یا بسیار کم شیوع کرده و دولت شماری از کارگران روزمزد و افراد بی‌بضاعت را در بدل این که آن‌ها خودشان را به‌عنوان بیماران کووید 19 در شفاخانه‌ها بستر کنند، روزانه تا چند صد افغانی مزد می‌دهد. این شایعه از هرات گرفته تا کابل میان مردم داغ است. اگر اکثر مردم نگویم، درصدی بالای مردم در این مورد حرف می‌زنند. کسانی ‌که از زبان چندین فرد این شایعه را می‌شنوند، به این باور می‌رسند که کرونا در افغانستان آن‌قدر جدی نیست و دولت برای جلب کمک‌های بین‌المللی تلاش دارد که شمار مبتلایان بیماری کووید 19 را بلندتر از آنچه واقعیت است، نشان دهد.

در این‌جا به تجربه شخصی‌ام از شنیدن این شایعه از دوستان گرفته تا دکان‌دار سر کوچه و شبکه‌های اجتماعی اشاره می‌کنم. چند روز پیش برای انجام کار فوری به برچی، منطقه‌ای در غرب کابل رفتم. یکی از آشنایان که در روزهای نخست شیوع کرونا در کابل، خود و خانواده را شدید قرنطین و تدابیر بسیار سخت‌گیرانه در خانه وضع کرده بود، سهل‌انگار شده بود. او می‌گفت کرونا در افغانستان آن‌قدرها هم جدی نیست و دیگر نیاز نیست که خود و خانواده را در خانه زندانی کند و برای بیرون‌رفتن از خانه و خرید تدابیر سخت‌گیرانه بگیرد.

چرا دیدگاه او در مورد شیوع ویروس کرونا در افغانستان تغییر کرده و برای گرفتن تدابیر پیش‌گیرانه سهل‌انگار شده بود؟ این فرد چند روز پیش از سر خستگی روزها ماندن در خانه به تپه‌های مشرف به غرب کابل می‌رود و می‌بیند که مردم همانند روزهای عادی در این تپه‌ها گذشت و گذار می‌کنند و هیچ خبری از تدابیر پیش‌گیرانه در برابر ویروس کرونا نیست. چند روز بعد از این اتفاق به منطقه‌ی قلعه‌ی نو غرب کابل می‌رود و در بازار نیز وضعیت مردم را عادی می‌بیند. در سرای موترها با چند تن از آشنایان سر می‌خورد و به گفت‌وگو می‌نشیند. فردی به او قصه می‌کند از زبان چند نفر شنیده که داکتران برای آن‌ها پیشنهاد داده‌اند که اگر به‌عنوان بیماری کووید 19 خود را در شفاخانه‌های ویژه کووید 19 وزارت صحت عامه بستر کنند، دولت روزانه به آن‌ها 300 افغانی پول می‌دهد. فردی به او می‌گوید که یک باشنده هرات پدرش به‌دلیل بیماری غیر از کرونا فوت می‌کند، داکتران شفاخانه به نمایندگی از طرف وزارت صحت عامه به او پیشنهاد می‌کنند که اگر او در برابر دوربین رسانه‌ها اعلام کند که پدرش به‌دلیل مبتلاشدن به بیماوری کووید 19 فوت کرده و جسدش را در اختیار وزارت صحبت عامه قرار دهد تا در تدابیر ویژه فوت‌شدگان کرونا به خاک بسپارد، دولت در بدلش 300 هزار افغانی به خانواده‌ی او می‌دهد. این فرد قبول نمی‌کند و حاضر به سپردن جسد پدرش به وزارت صحت عامه نمی‌شود. این آشنای من پس از شنیدن چنین شایعاتی به این باور رسیده بود که ممکن است کرونا در افغانستان واقعا جدی نباشد و به همین خاطر دیگر نمی‌خواهد در قرنطین شدید باشد.

افزون به این آشنا، از زبان چند نفر دیگر نیز چنین شایعاتی را در مورد وضعیت کرونا در افغانستان شنیده بودم. موضوع را با همکاران در میان گذاشتم. یکی از همکاران گفت که او نیز چنین شایعاتی را شنیده است و دنبال می‌کند که واقعیت دارد یا نه.

فردای آن روز برای خرید مواد غذای به دکانی سر کوچه در شهرک امید سبز رفتم و از قضا سر سخن با دکان‌دار باز شد. او گفت که یک نفر که خانه‌اش در کوچه روبه‌رو و کارمند ریاست‌جمهوری است، بعد از مدت‌ها امروز برای خرید به دکان آمده بود. دکان‌دار گفت وقتی از آن نفر پرسیدم که در این مدت کجا بودی، گفت نتیجه‌ی آزمایش بیماری کووید 19 من مثبت بود و در این روزها در خانه قرنطین بودم. دکاندار از او پرسیده بود که در این مدت وضعیت سلامتت چطور بود. آن فرد در پاسخ گفته که فقط اندکی گلودرد داشته و خلاص و اکنون دوباره آزمایش کرده و نتیجه‌ی آزمایش منفی برآمده. فرد همچنان گفته که اکنون مشکوک است که واقعا به بیماری کووید 19 مبتلا شده بوده یا نه.

دکان‌دار سخن را به درازا کشید. از فردی یاد کرد که وزارت صحت عامه به او وظیفه سپرده که اگر 40 نفر را به شفاخانه بیاورد تا آن‌ها را به‌عنوان بیماران کووید 19 زیر مراقبت بگیرد، روزانه به او 800 افغانی و به هر 40 نفر دیگر روزانه 300 افغانی می‌پردازد. وقتی از دکاندار پرسیدم که این فرد را می‌شناسی تا همراهش صحبت کنم و داستان این اتفاق را برای تهیه گزارش در روزنامه برای ما تعریف کند، دکان‌دار گفت شخصا نمی‌شناسد و او این داستان را از زبان یک کس دیگر شنیده است. دکان‌دار در کنار این قصه، همچنان گفت یکی از دوستانش از کارگر روزمزدی می‌گفت که دولت برایش پیشنهاد داده تا در بدل بستر شدن به‌عنوان بیماری کووید 19 به او پول می‌دهد. دوباره از دکان‌دار پرسیدم که این فرد را از نزدیک می‌شناسی، پاسخ دوباره منفی بود، اما گفت که از دوستانش نزدیک این فرد را می‌شناسد، چون در ساختمان او کار می‌کند. به دکان‌دار گفتم که شماره این فرد را برایم پیدا کند تا بتوانم با او صحبت کنم. تا کنون از دکان‌دار خبری نشده است.

جالب این‌جاست که دکان‌دار نیز قصه‌ی همان باشنده هراتی را کرد که دولت در بدل این‌که خانواده‌ی او دلیل فوتش را بیماری کووید 19 اعلام کند و جسدش را به وزارت صحت عامه تحویل دهد، 300 هزار افغانی می‌پردازد. در این‌جا یاد روایت این قصه از زبان آن دوستم در منطقه‌ی دشت برچی افتادم. او نیز دقیقاً چنین تعریف کرده بود؛ مقدار پول و نپذیرفتن این درخواست از سوی خانواده متوفی، باشنده هرات همه یکسان بود. پی ‌بردم که چنین شایعاتی بسیار گسترده در میان مردم در گردش است و ممکن سبب شود که مردم دیگر آن‌قدر جدی به توصیه‌های صحی، فاصله‌گیری فیزیکی و منع رفت‌وآمد توجه نکنند.

هنگام نوشتن این یادداشت بودم که ویدیویی را در پیام‌خانه فیس‌بوکم از طرف کاربری دریافت کردم. ویدیو را  باز کردم، فردی بدون نشان‌دادن چهره‌اش که ظاهرا در مزار شریف بود، از زبان همسایه‌اش قصه می‌کرد که افرادی چنین کارگرد روزمزد را برده و برای ساعتی در یک از شفاخانه‌ها به‌عنوان بیماران کووید 19 قرنطین کرده و از آن‌ها فیلم و عکس گرفته و بعدا هر کدام را 500 افغانی داده‌اند. کسی که این فیلم می‌گیرد یکی از حاضران را مخاطب قرار می‌دهد که «حاجی صاحب، نگفتم کرونا دورغ است. این مردم پول می‌گیرند. در مزار کرونا نیست.»

برای هر شنونده‌ای که بارها و از زبان چند نفر چنین قصه‌های را بشنود واقعا به شک می‌افتد که ممکن است وضعیت چنین باشد. هرچند معلوم نیست که چنین قصه‌های شایعه است یا واقعیت، اما روایت‌ها رنگ و رخ شایعه را دارد و اکثرا فرد راوی از کسی شنیده و او نیز کسی دیگر و به همین ترتیب. هرچند ظاهراً چنین روایت‌های شایعه به نظر می‌رسد، اما مبارزه با آن و اطلاع‌رسانی دقیق نیاز است تا این شایعات از میان مردم برچیده شود.

در کنار این شایعات، در روزهای اخیر، دیگر از آن تدابیر دولت برای ممانعت از رفت‌وآمدن باشندگان در سطح شهرها به‌ویژه شهرهای کابل و هرات و حضور کم‌رنگ مردم در سطح شهر خبری نیست. ایست‌های بازرسی ویژه‌ی روزهای قرنطین کم‌کم برچیده شده است.  مردم در سطح شهر هرچند نه مانند روزهای عادی، بلکه بسیار بیش‌تر از 20 روز یا یک ماه پیش حضور دارند. دکان‌های غیر از مواد غذایی کم‌کم باز می‌شوند. در منطقه‌ی ما شماری از مستری‌خانه‌ها، موترشوی‌ها، ظرف‌فروشی‌ها، لباس‌فروشی‌ها و … باز شده است.

پخش این شایعات، شکستن قرنطین و سهل‌انگاری مردم برای گرفتن تدابیر پیش‌گرانه از مبتلاشدن به ویروس کرونا و شیوع بیش‌تر بیماری در حالی‌ست که شیوع کرونا و شمار مبتلایان جدید در افغانستان در روزهای اخیر بیش‌تر شده است و وزارت صحت عامه می‌گوید که شیوع ویروس در افغانستان به نقطه‌ی اوج نزدیک است. همزمان یک تحقیق میدانی وزارت صحت عامه نشان می‌دهد از میان 500 تن که به‌عنوان نمونه در کابل مورد آزمایش قرار گفته‌، نتیجه آزمایش‌های سریع  260 نفر مثبت بوده که از این میان نتیجه‌ی معاینات «پی‌سی‌آر» حدود 60 درصد آنان (156 نفر) به‌صورت «قطعی» مثبت تشخیص شده است. هرچند وزارت صحت عامه گفته که نتیجه‌ی این تحقیق را نمی‌تواند در تمام شهر کابل تعمیم داد. با آن هم تعمیم درصد کم‌تر این آزمایش میدانی و تصادفی چنین خواهد بود که ده‌ها هزار تن در شهر کابل به ویروس کرونا آلوده شده‌اند.

همچنان وزارت صحت عامه همین دیروز (دوشنبه، 15 ثور) اعلام کرد در وضعیتی ‌که تهدید شیوع ویروس کرونا در کشور در بلندترین حد ممکن قرار دارد، میزان توجه مردم به این تهدید هنوز هم در پایین‌ترین حد است. این وزارت بار دیگر از مردم خواست که در برابر خطر ویروس کرونا بی‌توجه نبوده و به توصیه‌های وزارت صحت برای جلوگیری از گسترش این ویروس عمل کنند.

بنابراین گستردگی این شایعات و بی‌توجهی مردم به تدابیر و توصیه‌های وزارت صحت عامه برای مبارزه با شیوع بیش‌تر ویروس کرونا در کشور خطر‌ی‌ست که شهروندان افغانستان را در برابر ویروس آسیب‌پذیرتر می‌کند. همچنان گستردگی این شایعه در کشوری با حداکثر شهروندان بی‌سواد به‌زودی قابل باور می‌شود و مردم با اتکا به آن تدابیر صحی را جدی نمی‌گیرند. پس ضرور است که در چنین شرایط و اوضاعی نهادهای مسئول دولتی، رسانه‌ها، نهادهای مدنی و همه شهروندان مسئول در کنار مبارزه با کرونا در برابر این شایعات نیز مبارزه کنند. بیش‌تر مسئولیت متوجه وزارت صحت و کمیته مبارزه با کرونا است که با اطلاع‌رسانی دقیق، مانع نشر و پخش بیش‌تر این شایعات در میان مردم شود. اگر در ارتباط به میزان شیوع ویروس، شمار مبتلایان، اوضاع شفاخانه‌ها و توانایی دولت در امر مبارزه با ویروس اطلاع‌رسانی دقیق و ابهامات برطرف نشود، میدان برای نشر و پخش بیش‌تر این شایعات خالی می‌مانند و این امر مردم را آسیب‌پذیرتر می‌کند.

***

زندگی در دوره‌ی کرونا؛ باهم این دوره را بنویسیم

در سال 1900 در کابل وبا آمد. مرض واگیر و مهلکی که هر چند سال یکبار می‌آمد و هر بار، طی سه-چهار ماهی که دوام می‌کرد، جان آدم‌های بسیاری را در شهر می‌گرفت. دلیل اصلی شیوع مکرر مرض هم آب رودخانه‌ی کابل بود که مردم از آن هم در شست‌وشو استفاده می‌کردند و هم در پخت‌وپز.
ما این حادثه را می‌دانیم به‌دلیل این‌که فرنک مارتین، کارمند انگلیسی دولت، تمام این‌ها را دید و بعد در کتاب خاطرات خود نوشت. ساکنان کابل اما هیچ سند مکتوبی از وحشت وبا در آن سال‌ها از خود بر جای نگذاشته‌اند. چه بسا فجایعی که در تاریخ ما اتفاق افتاده و امروز یا ما آن‌ها را به یاد نداریم و یا وارونه به یاد داریم.
در این روزها که ویروس کرونا دنیا را درنوردیده و به یک بلای عالم‌گیر بدل شده است، برخی مورخان پیشنهاد کرده‌اند که مردم تجربیات شخصی‌شان را ثبت کنند تا سندی باشد برای آیندگان.
ما در حال زندگی‌کردن یک لحظه‌ی مهم تاریخی هستیم و مشاهدات شخصی ما سند باارزشی برای فهم این لحظه در آینده خواهد بود.
ثبت مشاهدات شخصی به‌خصوص در افغانستان مهم است؛ جایی که هم ملت نانویسا است و هم دولت. به همین دلیل، آیندگان ما درباره‌ی حوادث این روزها به معلوماتی که توسط شاهدان عینی ثبت شده باشد، دسترسی محدود خواهند داشت؛ درست همان‌طور که امروز ما به سختی می‌توانیم معلومات قابل اعتمادی درباره‌ی حوادث بزرگ قرون گذشته پیدا کنیم.
بی‌گمان، روزنامه‌ها به مثابه تاریخ مکتوب یکی از گزینه‌های اصلی و بی‌بدیل برای ثبت این تجربه‌ها است. بنابراین از شما مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم از تجربه‌‌های شخصی خود، از تغییرات و تأثیراتی که این بیماری همه‌گیر در زندگی شخصی و کاری، خانوادگی و اجتماعی‌تان آورده، از بیم‌ها و امیدها و از سختی‌ها و نگرانی‌های که با آن درگیرید و از آنچه در اطراف و محل زندگی‌تان می‌بینید، از طریق ما برای آیندگان روایت کنید.
روزنامه اطلاعات روز یادداشت‌ها، تجربه‌ها، چشم‌دیدها و روایت‌های شما را منتشر می‌کند.
dailyetilaatroz@gmail.com

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *