بحران کرونا در کشور در حال بزرگتر شدن است، درحالیکه مدیریت مبارزه با کرونا هنوز نابهسامان است و نمیتواند پاسخگوی وضعیت جاری باشد. با اینکه آمار مبتلایان به کرونا هر روز بیشتر میشود، اما وضعیت رفتوآمد مردم و ازدحام شهری تغییری نکرده و مردم همچنان در مقابل خطر کرونا بیپروایند. بیپروایی شهروندان به خطر کرونا رابطه مستقیم با مدیریت ضعیف مبارزه با کرونا دارد. برای مردم آگاهیدهی درست صورت نگرفته و در کنار آن برنامهی حکومت در بخشهای کمک به شهروندان آسیبپذیر از نظر اقتصادی و اجرای کامل طرح قرنطینه و منع رفتوآمد با سستی همراه بوده و این ذهنیت را به شهروندان داده که انگار خطر کرونا در افغانستان جدی نیست. بهعنوان مثال وقتی حکومت نمیتواند جلودار یک چهره مذهبی در گوشهای از شهر شود که بهطور آشکار هزاران نفر را در معرض خطر قرار میدهد و بیباکانه به مردم میگوید خطر کرونا جدی نیست، چه انتظاری میتوان داشت که افکار عمومی این خطر را جدی بگیرد. در کشورهای دیگر اولین جدیت حکومت در مدیریت مبارزه با کرونا اجرای کامل طرح قرنطینه و رعایت فاصله فیزیکی شهروندان است. برای کسی در این زمینه استثنا هم قایل نمیشوند. زیرا در نبود فاصله فزیکی بهعنوان پیششرط اساسی مهار بحران کرونا هر تدبیر دیگری نمیتواند مفید واقع شود. افغانستان در جمع کشورهای بهشدت دارای نظام بهداشتی ضعیف دستهبندی میشود که قادر به ردیابی افراد مبتلا به کرونا یا مشکوک به کرونا نیست.
یکی از روشنترین نمونههای نابهسامانی در مدیریت مبارزه با کرونا وضعیتی است که دو روز پیش در غور اتفاق افتاد. به خشونت کشیدن اعتراض، برخورد و تیراندازی پولیس که منجر به کشتهشدن شش نفر شد، یک اتفاق ناراحتکننده بود. اعتراض مردم ظاهرا برای ترس از گرسنهماندن و بینظمی در توزیع کمک بود. فقر در ولایت غور مانند بیشتر ولایتهای دیگر بیداد میکند. در این مدت کمک دولتی به شهروندان در غور توزیع نشده است. اگر کمک حکومت در روزهای دشوار به مردم مستحق مثل شهروندان غور نرسد، معنایش این است که مدیریت مبارزه با کرونا بهشدت ضعیف است. حکومت در شهرهای بزرگ نیز هنوز نتوانسته در زمینه کمک اقتصادی به شهروندان برنامهی درست تنظیم کند. پس از شکست طرح توزیع گندم، برنامه توزیع نان خشک به شهروندان هنوز سروسامان نگرفته است. بسیاری از شهروندان نیازمند قادر نشدند کارت نان دریافت کنند. کارت نان در موارد زیادی به کسانی داده شده که مستحق نبودند. گزارشهایی از فساد هم در این طرح رسانهای شده است. اگر برنامهی دستگیری از شهروندان هنوز شیرازهی ابتدایی خود را نیافته، پس سوال این است که در این مدت حکومت چه کرده است؟
زمانی که صحبت از مدیریت مبارزه با کرونا میشود، ارائه خدمات صحی و شناسایی افراد مبتلا به کرونا، دادن آگاهیدهی، اجرای سیاست قرنطینه و کمک اقتصادی به نیازمندان مد نظر است. مرور بر هر چهار این موضوع در دو ماه گذشته نشان میدهد که هیچکدام به درستی پیش نرفته است. مشکلات بزرگ مدیریتی هر چهار روند را تحت تأثیر قرار داده است. برخلاف ادعای نهادهای مسئول حکومتی نابهسامانیها بسیار بیشتر از آنچه بوده که گفته شده است. این دوگانگی تنها محدود در ارتباط به حکومت و شهروندان نبوده است. ادارههای حکومتی به کمیته مبارزه با کرونا اطلاعات و تصویر خلاف واقع ارائه میکنند.
اهمال در مدیریت درست مبارزه با کرونا از یک طرف به بدترشدن وضعیت کرونایی منجر میشود. آمارها هر روز در حال بیشترشدن است. تا حالا آمار مبتلایان به بیش از چهارهزار رسیده است. از طرف دیگر، هر چه مدیریت ضعیف ادامه یابد، ممکن است اعتراضها بیشتر شود. ممکن است اتفاقهای شبیه غور در جاهای دیگری افغانستان نیز اتفاق بیفتد. حکومت نمیتواند با شعار هر روز خود و مردم را فریب دهد. در حادثهای که در ولایت غور پیش آمد، مسئولیت مستقیم آن بر دوش حکومت است. تأسفخوردن سیاستمداران در کابل دردی را دوا نمیکند، باید تدبیر در پیش گیرند و در روزهای دشوار مسئولیتشان را بهدرستی انجام دهند. ادعای مقامهای محلی در غور که گویا برخی از مردم استفاده استفاده کرده و وضعیت را به آشوب کشیده است، نمیتواند قابل قبول باشد. این موضوع به بررسی نیاز دارد و پرسش از این است که حتما یک جای کار میلنگد که مردم در مقابل دولت و در کنار به اصطلاح سوءاستفادهگران میایستند.