دهلیز اقتصادی چین-پاکستان پنج ساله شد

دهلیز اقتصادی چین-پاکستان پنج ساله شد

جاناتن ای. هیلمن، مائیسیا مک‌کاپلین و کندرا بروک
ترجمه: سمیع‌الله مهدی

دهلیز اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، گل سرسبد ابتکار کمربند و راه چین، که در اپریل ۲۰۱۵ معرفی شد، وعده‌ی سود اقتصادی دگرگون‌کننده را داد. پنج سال بعد، یک‌چهارم پروژه‌های اعلام‌شده عملی شده. درحالی‌که پروژه‌های انرژی بر فضا غالب‌اند، بر بنیاد آمار که مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) گردآوری کرده، تلاش‌ها برای زیربناسازی کُند پیش می‌رود.

یافته‌های کلیدی

اهدافی که برآورده نشده: از 122 پروژه‌ای که اعلام شده بود، تنها یک‌چهارم (32 پروژه) تکمیل شده‌اند. به عبارت دیگر، حدود 20 میلیارد دالر از مجموع 87 میلیارد دالر پیش‌بینی‌شده، تا کنون مصروف شده است. در عین حال که این مبلغ چشم‌گیر برای بخش‌های انرژی و ترانسپورت است، بیانگر خلاء موجود میان شمار پروژه‌های اعلام‌شده و عملی‌شده است.

بهای انرژی را محیط زیست می‌پردازد: پروژه‌های انرژی دو-سوم مجموع منابع پولی برای دهلیز اقتصادی چین و پاکستان را در بر می‌گیرد. به‌رغم نگرانی‌های موجود پیرامون هزینه‌ی بلند صحی آلودگی محیط زیست، نزدیک به 40 درصد تولید انرژی با زغال سنگ تأمین می‌شود.

گرفتاری در زنجیره‌ی ارزش: برخلاف وعده‌های که قرار بود پاکستان را مبدل به چهارراه صنایع با ارزش بلند کند، بخش اعظم حوزه‌های ویژه‌ی اقتصادی (SEZs) درون‌خالی‌اند و پروژه‌های فن‌آوری معلوماتی و ارتباطات (ICT) محدود باقی مانده‌اند.

اهداف برآورده‌نشده

از زمان اعلام رسمی دهلیز اقتصادی چین-پاکستان در 2015، مقام‌های چینایی و پاکستانی این پروژه را یک موفقیت خوانده‌اند. شی جینپنگ، در جریان سفرش در اپریل 2015، به پارلمان پاکستان گفت: «پیشرفت خوب در ساختن دهلیز اقتصادی چین-پاکستان به‌دست آمده است.» درحالی‌که تاریخچه‌ی بسیار کهنه‌تر دارد و شامل برنامه‌هایی می‌شود که پیش‌تر از این آغاز شده بودند، دیدار شی اعلام رسمی آن را رقم زد. سه سال پس، در یک اعلامیه‌ی مشترک آمده بود: «دهلیزی اقتصادی چین-پاکستان به‌عنوان پروژه‌ی برجسته‌ی ابتکار کمربند و راه، پیشرفت سریع در این پروژه نقش مهم در همکاری‌های کمربند و راه بازی کرده است. در مجمعِ پارسال کمربند و راه، نخست‌وزیر پاکستان، عمران خان، گفت: «دهلیز اقتصادی چین-پاکستان، به‌عنوان یکی از اجزای بزرگ کمربند و راه و یکی از نخستین مظاهر آن، پیشرفت بنیادی داشته است.»

با توجه به اهداف رسمی، دهلیز اقتصادی چین-پاکستان کم‌تر از انتظار پیشرفت داشته است. یک سند همکاری مشترک در 2017 وعده می‌داد که «تا 2020 … باید موانع بزرگ در اقتصاد و توسعه‌ی اقتصادی پاکستان به‌گونه‌ی اساسی برطرف شود، و در موازات آن CPEC باید شروع به تحرک اقتصاد هردو کشور کند.» اما، در 2018، پاکستان بار دیگر با میزان ناپایدار بدهکاری روبه‌رو بود و از چین، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی کمک خواست. پاکستان در 2019 از صندوق بین‌المللی پول کمک ورشکستگی دریافت کرد و به‌نظر می‌رسید که اقتصادش تقریبا حرکت معکوس دارد: رشد اقتصادی به 3.3 درصد پایین آمد، نرخ انفلاسیون به بلندترین سطح در پنج سال گذشته رسیده و کسر بودجه افزایش یافته است. بدون شک CPEC مسئول تمام مشکلات پاکستانی نیست، اما سبب تشدید چالش‌های کهنه شده است.

چگونگی پیشرفت عملی کار می‌تواند میزان موفقیت و شکست پروژه‌ها و همچنان اهداف برآورده‌نشده را نشان دهد. از 122 پروژه‌ی اعلام‌شده، تنها یک‌چهارم (32 پروژه) تکمیل شده که از مجموع 87 میلیارد دالر که در ابتدا در نظر داشتند، تنها 20 میلیارد دالر آن مصرف شده است. با لغو پروژه‌های بزرگ چون بند آّ‌ب‌گردان دیامر-باشا، خط لوله‌ی گاز پاکستان-ایران، و پروژه‌ی انرژی زغال مظفرگر، ارزش مجموعی CPEC به 67 میلیارد دالر کاهش می یابد.

پروژه‌های که تا کنون اعلام شده، غیر از پروژه‌های در سطح ملی و فرامرزی، تقریبا به‌گونه‌ی مساوی میان ولایت‌های پاکستان تقسیم شده‌اند، البته به استثنای منطقه‌ی بسیار توسعه‌‌یافته‌ی آزاد جمو و کشمیر (AJK) و دو منطقه‌ی کم‌تر توسعه‌‌یافته‌ی بلوچستان و مناطق قبایلی یاFATA . این موضوع با تکمیل‌نشدن هیچ پروژ‌ه‌ای در ولایت‌های کم‌تر توسعه‌یافته و پیشرفت پنجاه درصدی پروژه‌ها در ایالت‌های نسبتا توسعه‌یافته‌ی پنجاب و سند، چشم‌رس است. دوتا از سه ولایت، آزاد جمو و کشمیر و گلگیت بالتیستان، که هیچ پروژه‌ی به‌سر رسیده ندارند، در منطقه‌ی کشمیر مورد منازعه با هند قرار دارند. این دو منطقه هیچ نماینده‌ی در پارلمان پاکستان ندارند.

بلوچستان در‌حالی‌که هنوز پنجاب و سند عقب است، با کامل‌ساختن 24 درصد پروژه‌ها نسبت به سایر ولایت‌ها اندک در وضع بهتر قرار دارد. بلوچستان بندر گوادر، «لنگر» CPEC و محل بیش از نیم از پروژه‌های این ولایت و قوی‌ترین مخالفان CPEC را در خود جا داده است.

بهای تمرکز روی انرژی را محیط زیست می‌پردازد

در حال حاضر، پاکستان با کمبود سه‌هزار میگاوات انرژی مواجه است. حکومت‌های متعدد پاکستان از سال 2013 این موضوع به‌عنوان مهم‌ترین اولویت CPEC مطرح کرده‌اند. با وجودی که پروژه‌های انرژی به‌شمول نیروگاه‌های برق، پایپ‌لاین‌ها و پروژه‌های انتقال انرژی نزدیک به دو-سوم مبلغ اعلام‌شده برای CPEC را می‌سازند، اما بسیاری از آن‌ها متمرکز به پروژه‌های بزرگ‌اند که تا کنون به تعویق افتاده‌اند و یا هم از آن‌ها صرف نظر شده است.

تعطیل پروژه‌های بزرگ انرژی: پروژه‌های انرژی 14 پرژوه از 20 پروژه با بیش‌ترین هزینه را در بر می‌گیرند، اما بسیاری از آن‌ها تعطیل شده‌اند. درحالی‌که این رویه ممکن است در موارد که هزینه‌ی پروژه‌ها بیش‌تر از سود آن‌ها است، مفید باشد، اما سبب از دست‌رفتن شدید منابع مالی برای برخی از ولایات شده و در کل تنها 34 درصد پروژه‌های انرژی تکمیل شده‌اند. این موضوع در پنجاب و بلوچستان، که پروژه‌های انرژی حدود 60 درصد منابع مالی CPEC را در بر می‌گیرند، بیش‌تر از دیگر جاها صدق می‌کند. در هرکدام از این دو ولایت، دو پروژه‌ که تقریبا نیمی از مصارف را می‌سازند، تعطیل شده‌اند. تعطیل یک پروژه‌ی 14 میلیارد دالری نیروگاه آبی برق در گلگیت بالتیستان به معنای از دست‌دادن 98 درصد منابع مالی CPEC برای این ولایت بود.

طولانی‌شدن وابستگی به سوخت‌های فسیلی: با وجود انتقاد از جانب باشنده‌های محل و فعالین محیط زیست و وعده‌ی حکومت که «با هر قیمتی» نگرانی‌های زیست محیطی را با چین حل می‌کند، 38 درصد انرژی برای پروژه‌های فعال CPEC با زغال تولید می‌شود. باد و خورشید تنها 8 درصد ظرفیت تولید انرژی مرتبط به CPEC را تشکیل می‌دهد، درحالی‌که پروژه‌های برق آبی 54 درصد تولید را تشکیل می‌دهد. دست‌یابی به هدف پاکستان برای تولید 30 درصد انرژی با استفاده از باد و خورشید تا 2030، مستلزم تغییر چشم‌گیر در ترکیب انرژی CPEC است. به‌رغم نگرانی از تأثیرات منفی آلودگی روی صحت عامه در کشور که تولید انرژی زغالی نقش عمده در آن دارد، وضعیت به همین شکل باقی مانده است. سه آلوده‌ترین شهرهای جهان در پاکستان واقع شده‌ و آلودگی و تخمین‌ها نشان می‌دهند که آلودگی هوا سالانه سبب مرگ 12 هزار و 800 انسان می‌شود.

گرفتاری در زنجیر‌ه‌ی ارزش: حامیان CPEC ادعا می‌کنند که این پروژه‌ پاکستان را در مبدل‌شدن به مرکز تولید یاری می‌کند. یک سند برنامه‌ی مشترک [چین و پاکستان] ادعا می‌کند که «CPEC روند صنعتی‌شدن و شهرنشینی در پاکستان را تُند می‌کرده و این کشور را در مسیر مبدل‌شدن به یک کشور دارای توانایی رقابت در سطح جهانی و مرفه که بتواند برای شهروندان خود سطح بلند زندگی فراهم کند، کمک می‌کند.» درحالی‌که پروژه‌های انرژی و ترانسپورت برای تحول حیاتی‌اند، سرمایه‌گذاری روی حوزه‌های مهم چون تولید و فن‌آوری معلوماتی و ارتباطات عقب‌ مانده‌ است.

حوزه‌های ویژه‌ی اقتصادی و صنعتی خالی: عمران خان، از زمان انتخابش به‌عنوان نخست‌وزیر در 2018، روی اهمیت حوزه‌های ویژه‌ی اقتصادی و صنعتی تأکید کرده است، اما پیشرفت اندک انجام شده است. با وجودی که 11 حوزه ویژه‌ی اقتصادی و دیگر گونه‌های حوزه‌های صنعتی در حال حاضر به‌عنوان بخشی از CPEC برنامه‌ریزی شده، تنها یکی از آن‌ها (در گوادر) در عمل تکمیل شده و یکی دیگر در پنجاب زیر کار است. گوادر یگانه حوزه‌ی ویژه‌ی اقتصادی است که چین در آن از صلاحیت حقوقی برخوردار است؛ این موضوع می‌تواند به این معنا باشد که حکومت پاکستان مسئول عدم پیشرفت در دیگر حوزه‌های ویژه‌ی اقتصادی است.

نیاز شدید به فن‌آوری معلوماتی و ارتباطات: در سال 2017 تنها 15.5 درصد خانواده‌ها به انترنت دسترسی داشتند، اما فقط 8 پروژه‌ی CPEC به فن‌آوری معلوماتی و ارتباطات مرتبط‌اند. پروژه‌های چون خط فایبر نوری کاشغر-اسلام‌آباد و گسترش خدمات 3G و 4G در مسیر شاهراه قراقروم به‌گونه‌ی مستقیم به این نیاز می‌پردازد. گزار‌ش‌ها می‌رساند که برخی از پروژه‌های به‌سر رسیده‌ای فن‌آوری معلوماتی و ارتباطات در حد انتظار عمل نکرده‌اند.

انتظار می‌رود در سال‌های آینده به این مسایل رسیدگی شود. فاز دوم CPEC که در اواخر 2019 آغاز شد، وعده به رشد اقتصادی با تمرکز روی کشاورزی، صعنت و توسعه‌ی اجتماعی-اقتصادی می‌دهد. با توجه به محیط دشوار اقتصادی، ممکن است چین و پاکستان پروژه‌های بیش‌تر انرژی و ترانسپورتی را که پیش‌تر آغاز شده بودند در برابر تمرکز روی این حوزه‌ها، قربانی کنند. به سبب اهمیت نمادین CPEC در سیاست خارجی رییس‌جمهور شی، توقف پروژه‌های پرمصرف که ممکن است از لحاظ اقتصادی به صرفه باشد، از دید سیاسی چالش‌برانگیز خواهد بود. اما اگر پاکستان در جریان پنج سال آینده هدایت کشتی کمربند و راه را در اختیار نگیرد، خود را در حال تقلا برای قایق‌های نجات خواهد یافت.

چین، همسایه‌ی ما و یکی از دو قدرت بزرگ جهان، در حال گسترش نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود در حوزه‌های آسیای میانه و جنوب آسیا است. این کشور با راه‌اندازی پروژه‌ی بلندمدت کمربند و راه «BRI» و احیای راه باستانی ابریشم هوای تسلط بر شاهراه‌های اقتصادی ایروشیا، شرق میانه، افریقا، حوزه‌ی دریای جنوب چین و حتا امریکای جنوبی را در سر دارد. افغانستان، از لحاظ حغرافیایی در میان شاهراه‌ زمینی «کمربند» و بزرگ‌راه بحری «راه» افتاده است. با خروج زودرس نیروهای امریکایی و هم‌پیمانان غربی‌اش از افغانستان، نقش کشورهای منطقه، به‌ویژه چین، احتمالا تعیین‌کننده‌تر از هر زمانی دیگر می‌شود؛ اما شناخت حلقات دیپلماتیک، دانشگاهی، رسانه‌ها و افکار عامه‌ی افغانستان از این «ابرهمسایه» چیست؟ تا چه حد سیاست خارجی آن کشور پیرامون آسیای میانه و جنوب آسیا برای ما قابل فهم است؟

با ترجمه و نشر مقاله‌های اکادمیک که بیش‌تر در حوزه‌های دانشگاهی و یا مراکز معتبر پژوهش تولید شده‌اند، تلاش داریم روزنه‌‌ای برای مخاطبان در شناخت چین و برنامه‌های آن کشور برای منطقه و کشورما بگشاییم. ارزش علمی، تازگی، بی‌طرفی و عمق تحلیل مقاله‌ها، معیارهای انتخاب ماست. آقای سمیع مهدی، خبرنگار و استاد دانشگاه کابل، پذیرفته است که هفته‌ی یک مقاله برای نشر در این بخش به اطلاعات روز بفرستد. البته این کار پاک از اشتباه و کوتاهی نخواهد بود و در این مسیر نیاز به نقد و رهنمایی کسانی که این ستون را دنبال می‌کنند داریم.