US protests; When the knife reaches the bone

اعتراض‌های امریکا؛ وقتی کارد به استخوان می‌رسد

تایم ـ شارلوت آلتر
مترجم: جلیل پژواک

بچه‌های خانواده «سیمونز» خانه نبودند و از وقت خواب‌شان گذشته بود. «فردریک» 11 ساله و خواهرش «ملیحه» هشت ساله همراه پدر و مادر و خواهر دو ساله‌ی خود «نیلا» به پل «منهتن» رفته بودند؛ جایی که تظاهرات‌کنندگان در اعتراض به قتل «جورج فلوید» توسط مأموران پولیس شهر «مینیاپولیس» جمع شده بودند. پلاکاردهایی که بچه‌ها در دست داشتند تقریبا به اندازه‌ی قدشان بود. جمله «پولیس بد است» با دست‌خط یک دانش‌آموز صنف سه مکتب بر روی پلاکاردی که ملیحه در دست داشت، نوشته شده بود. او و فردریک ماسک‌های کوچکی را که مادرشان مخصوص آن‌ها سفارش داده بود، پوشیده بودند. از فردریک علامت بیسبال داشت و بر روی ماسک ملیحه شخصیت‌های فیلم «ترولز» چاپ شده بود.

آن‌ها حدود ده متر از صفی که پولیس جلوی معترضان تشکیل داده بود، فاصله داشتند و با کمرویی [به ما خبرنگاران] توضیح می‌دادند که چرا در جمع معترضان ایستاده‌اند. ملیحه گفت: «علیه نژادپرستی.» فردریک گفت: «این [اشاره به تظاهرات] ترسناک است، اما آدم باید برای حق خود بایستد.» نیلای دو ساله که درون ساکِ حمل کودک از گردن پدر روی قفسه‌ سینه‌ی وی ویزان بود، نیز پلاکاردی در دست داشت که تقریبا سه‌برابر خودش بزرگ بود و جمله‌ی «نه به پولیس نژادپرست» بر روی آن نوشته شده بود.

آن‌ها ایستاده بودند که ناگهان اوضاع به هم خورد. معترضان در حال فرار بودند -زیرا پولیس یا از اسپری فلفل یا گاز اشک‌آور کار گرفته بود- و بچه‌های خانواده سیمونز برای لحظه‌ی کوتاهی ازهم جدا شدند. وقتی دوباره یک‌جا شدند، پدر و مادر خانواده به بچه‌های دستورالعمل‌ جدیدی دادند: این‌که دفعه بعد باید بدوند و به سمت دیوار بروند و قاطی جمع نشوند تا والدین‌شان بتوانند سریع آن‌ها را پیدا کنند.

«کنیاتا رید»، مادر خانواده بعدا گفت که آن لحظه، احساس سیاه‌پوست‌بودن در امریکا را بازتاب داد: «فکر می‌کنی که در امان هستی و اوضاع خوب است ولی یک دقیقه بعد همه‌چیز به هم می‌ریزد و تو مورد حمله قرار می‌گیری.»

برای بسیاری از امریکایی‌های سیاه‌پوست که این‌روزها در چندین شهر ایالات متحده به خیابان‌ها ریخته‌اند، قتل جورج فلوید تازه‌ترین مورد از تحقیر و توهین سیاه‌پوست‌ها در سالی است که مرگ و نومیدی آن ‌را به‌صورت فزاینده‌ای غیرقابل‌تحمل ساخته است. دنیاگیری ویروس کرونا امریکایی‌های ‌آفریقایی‌‌تبار را بیش‌تر از دیگران تحت تأثیر قرار داده است و آن‌ها بیش‌تر از همتایان سفیدپوست خود در معرض ابتلا به بیماری کووید 19 و مرگ بر اثر آن قرار دارند. سیاه‌پوستان امریکا فقط 12 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، اما طبق آمار «مرکز کنترل و پیش‌گیری از بیماری‌ها»ی ایالات متحده، بیش از 29 درصد موارد ابتلا به کووید19 و 23 درصد مرگ ناشی از آن، در میان جمعیت سیاه‌پوست امریکا به ثبت رسیده است. یک پژوهش نشان می‌دهد تقریبا نیمی از کل موارد ابتلا به ویروس کرونا و بیش از 60 درصد مرگ بر اثر آن در بخش‌های عمدتا سیاه‌پوست‌نشین ایالات متحده به ثبت رسیده است.

تأثیر اقتصادی کرونا و تلاش‌ها برای مقابله با آن نیز جوامع سیاه‌پوست امریکا را بیش‌تر از سایر جوامع متأثر کرده است: براساس گزارش «مرکز تحقیقات پیو»، 44 درصد از سیاه‌پوستان امریکا می‌گویند که کسی از خانواده‌‌ی آن‌ها به‌دلیل دنیاگیری ویروس کرونا شغل خود را از دست داده یا دست‌مزدش کاهش یافته است و 73 درصد می‌گویند که پول یا کمک‌هزینه‌ای برای روز بد و شرایط اضطراری ندارند. این در حالی است که به گزارش «اداره کنترل» شهر نیویورک، اکثر «کارمندان ضروری» که جان خود را برای نجات این شهر به خطر انداختند، مردمان رنگین‌پوست هستند.

رشته قتل‌های اخیر امریکایی‌های سیاه‌پوست، بی‌عدالتی نژادی گسترده در ایالات متحده را حادتر کرده است؛ «احمد آربری»، در حال دویدن در «جورجیا» به ضرب گلوله‌ی یک سفیدپوست کشته شد، «برونا تیلور»، تکنسین اتاق عاجل شفاخانه، در آپارتمان خود در «کنتاکی» هشت بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت؛ چون پولیس با حکمی که به آن‌ها اجازه می‌دهد بدون هشدار قبلی وارد خانه‌ی یک مظنون شوند، نیمه‌شب وارد خانه‌اش شده بود. و این‌بار هم جورج فلوید پس از آن مُرد که یک مأمور پولیس شهر مینیاپولیس بیش از 8 دقیقه روی گردن او زانو زد.

«پریسیلا بورکر»، مددکار اجتماعی 31 ساله که روز جمعه به جمع معترضان در بروکلین پیوست، می‌گوید: «ما را یا کرونا می‌کشد، یا پولیس یا مشکل اقتصادی. مردمان رنگین‌پوست به هر گوشه که رو می‌کنند، رانده می‌شوند.»

اعتراض‌های جاری پس از ماه‌ها قرنطینه و رعایت فاصله‌گیری اجتماعی برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا، نشان می‌دهد که برای سیاه‌پوست‌ها کارد به استخوان رسیده است. معترضان با راه‌اندازی گردهمایی‌های شلوغ که در آن امکان فاصله‌گیری اجتماعی وجود ندارد، نه‌تنها خطر مواجهه با خشونت پولیس را به گردن می‌گیرند بلکه سلامت خودشان را نیز به خطر می‌اندازند. آن‌ها این دو خطر را می‌پذیرند تا صدای مردمی را بلند کنند که خواستار پایان خشونت نژادپرستانه هستند.

«اوززی لامپکین» 30 ساله که شغلش مدیریت فروشات است و برای ادای احترام به احمد آربری به اعتراض‌ها پیوسته است، می‌گوید: «من بیش‌تر از کرونا، از مأمور پولیس می‌ترسم.» لامپکین که 75 تا 100 مایل در هفته می‌دود، می‌گوید: «من به دوش به‌عنوان آزادی نگاه می‌کنم. وقتی او [احمد آربری] کشته شد، احساس کردم بخشی از آزادی‌ام از من گرفته شده است.»

پریسیلا بورکر می‌گوید: «وقتی به پولیسی فکر می‌کنی که روی گردن فلوید زانو زده بود، فکر می‌کنی که امریکا روی گردن مردمان رنگین‌پوست زانو زده است. پس ما چه در خانه بمانیم و چه درباره‌ی خطر بیرون‌آمدن از خانه به‌دلیل بحران کرونا فکر کنیم، در هر دو صورت جان ما در خطر است. بنابراین از خطرِ بیرون آمدن از خانه باکی نداریم.»

اما برخی از کنش‌گران می‌گویند که حس می‌کنند پس از سال‌ها اعتراض علیه قتل سیاه‌پوست‌هایی چون «مایکل براون»، «اریک گارنر»، «فیلیاندو کاستیل» و هزاران نفر دیگر به دست پولیس، اوضاع تغییر چندانی نکرده است. جیمز تالتون، مربی 32 ساله فیتنس که روز جمعه در بروکلین به معترضان پیوست، می‌گوید: «می‌دانم این‌که تو را زنگی صدا کنند چه حسی دارد.» او می‌گوید که قصه‌هایی درباره‌ی مبارزات پدرش علیه جدایی جنوب شنیده است و احساس می‌کند که او هنوز با همان وضعیت گندی دست‌وپنجه نرم می‌کند که پدرش در گذشته روبه‌رو بود.

تالتون می‌گوید که به همین دلیل او غارت و چپاول در جریان اعتراض را نمی‌پذیرد، اما می‌فهمد که چرا معترضان خشم‌گین، اموال و املاک را نابود می‌کنند. او می‌گوید: «ما برای این‌که صدای‌مان شنیده شود مجبوریم چیزی را آتش بزنیم. زیرا به‌‌نظر می‌رسد کسی به ما توجه نمی‌کند. من از زندگی در امریکا می‌ترسم. خلاص.»

رهبران معترضان می‌گویند که این‌بار اعتراض‌ها فرق می‌کند: بین خسارات اقتصادی ناشی از کرونا، سرکوب شدید معترضان توسط پولیس در این آخرهفته و تویت‌های رییس‌جمهور که کنش‌گران را «اراذل و اوباش» می‌خواند و آن‌ها را با «سگ‌های شریر» تهدید می‌کند، تنش‌های نژادی به نقطه شکست خود رسیده است.

«آلیشیا گارزا»، فعال عدالت نژادی و بنیان‌گذار آزمایشگاه «Black Futures» و کسی که به ابداع عبارت «Black Lives Matter» یا «جان‌ سیاه‌پوستان مهم است» کمک کرده است، می‌گوید: «به معنای واقعی کلمه یک جنگ داخلی در شرف وقوع است.» گارزا می‌گوید که نظامی‌شدن پولیس، گزارش‌ها از نفوذ آشوب‌گران سفیدپوست به درون اعتراض‌های مسالمت‌آمیز و ظهور آشکار ناسیونالیسم سفیدپوست، مبارزه را تغییر داده است. او می‌گوید: «برترپنداران نژاد سفید اکنون روی زمین و در روز روشن فعالیت می‌کنند و توسط رییس‌جمهور ما و کاخ سفید مورد تشویق قرار می‌گیرند.»

گارزا با اشاره به این‌که او اکنون نسبت به سال 2013 سفیدپوستان بیش‌تری را در جمع معترضان و به‌عنوان متحد آن‌ها در خیابان‌ها می‌بیند، می‌گوید: «بحث ما دیگر آن بحث “تمام جان‌ها مهم است” نیست، بلکه تغییر کرده.» اما با این‌که احساسات عمومی (مخصوصا در بین جوانان امریکا) طرف معترضان را گرفته، اما واکنش رسمی، همان واکنش سابق است و تغییری نکرده است. گارزا می‌گوید: «کجا هستند مقاماتی که از اعتراض‌ها به‌عنوان فرصتی برای اعلام یک تغییر سیاسی، تغییر قوانینی که سیاه‌پوست‌ها را ناامن نگه می‌دارد، استفاده کرده‌اند؟»

خانواده‌ی سیمونز پس از این‌که یکدیگر را پیدا کردند، در محل تظاهرات ماندند. نیلا گریه نمی‌کرد و فردریک و ملیحه ترسیده بودند اما دلسرد نه. آن‌ها از پای پل منهتن حدود یک مایل راه رفتند تا به «مرکز بارکلیز» برسند، جایی که کنش‌گران همچنان در حال تظاهرات بودند. همان‌طور که راه می‌رفتند، فردریک پلاکارد خود را با دست روی سر گرفته بود. بر روی پلاکارد، با دست‌خط یک پسربچه‌ی صنف ابتدایی نوشته شده بود: «آیا من نفر بعدی هستم؟»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *