شماری از رهبران جهادی، عبدالرب رسول سیاف، محمداسماعیل خان، عبدالهادی ارغندیوال، بسمالله محمدی و… در مراسمی که به روز دوشنبه به مناسبت 26 دلو، سالروز خروج نیروهای ارتش شوروی از افغانستان در تالار خیمهی لویه جرگه برگزار شده بود، سخنرانی کردند و هریک از آنها در سخنرانیهایشان از دستآورهای جهاد یادآوری کردند و گفتند که نقش مجاهدین در دولت نادیده گرفته میشود. عبدالرب رسول سیاف گفت به مجاهدین در حکومت سهم داده نمیشود و به جای آنها کسانی را که در دوران جهاد به خارج فرار کرده بودند، ترجیج میدهند و مجاهدین را که از عزت و ناموس مردم دفاع کردند و از تحصیل و زندگی خویش گذشتند، نامتعهد تلقی میکنند. هریک از این رهبران جهادی از رهبران دولت وحدت ملی خواستند که از تجارب مجاهدین برای آوردن صلح در کشور و حکومتداری استفاده کنند. عبدالرب رسول سیاف در این مراسم گفت که مجاهدین بعد از این زیر یک چتر واحد جمع خواهند شد و هماهنگ تصمیم خواهند گرفت. صلاحالدین ربانی، وزیر خارجه و رییس حزب جمعیت اسلامی گفت که در هیچ معاملهای در افغانستان، مجاهدین نباید نادیده گرفته شوند.
این نگرانیها در حالی از جانب این چهرههای جهادی مطرح میشوند که تعدادی از آنها، از جمله عبدالرب رسول سیاف، در انتخابات ریاست جمهوری نامزد ریاست جمهوری بود و نتوانست در انتخابات رای قابل ملاحظهای را از مردم بگیرد و نتیجهی انتخابات نشان داد که رهبران تندرو جهادی چنان که توقع دارند، از اعتبار سیاسی نزد مردم برخوردار نیستند.
در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، عبدالرب رسول سیاف به تیم انتخاباتی عبدالله که بیشترین چهرههای جهادی شامل آن بودند، پیوست و از او حمایت کرد.
در ترکیب رهبری حکومت جدید، عبدالرب رسول سیاف و محمداسماعیل خان که هرکدام ادعای نمایندگی از مجاهدین را میکنند، به طور مستقیم نقش ندارند و به خاطری که از متن حاکمیت به دور ماندهاند، ناراض اند. اسماعیل خان پیش از این دو دور به عنوان وزیر انرژی و آب و والی هرات در دورهی حکومت حامد کرزی ایفای وظیفه نموده است. عبدالرب رسول سیاف در طول سیزده سال گذشته نزد رهبری نظام از احترام خاصی برخوردار بوده است. این دو چهرهی جهادی اکنون به خاطر محروم بودنشان از مقامهای بلند سیاسی شکایت دارند. آنان از اینکه به طور مستقیم در قدرت سهیم نیستند، میگویند که مجاهدین از تصمیمگیریهای سیاسی و دولتی کنار زده شدهاند. این در حالی است که در سطح رهبری دولت، رییس اجرایی و معاونانش و معاونان رییس جمهور، هرکدام از رهبران مطرح جهادی میباشند. در جمع وزیرانی که از پارلمان رای اعتماد گرفتهاند، صلاحالدین ربانی و سید حسین عالمی بلخی از چهرههای جهادی هستند. اگر نفوذ مجاهدین را در بدنهی حاکمیت بررسی کنیم، هنوز هم نقش مجاهدین در رهبری و ساختار دولت قابل توجه است.
بر علاوهی اینها، در طول سیزده سال گذشته رهبران جهادی، فرزندان و افراد وابستهیشان از بیشترین امتیاز سیاسی برخورددار بودهاند و بیکارهترین آنها به عنوان مشاور رییس جمهور در بدنهی نظام نقش داشتهاند و از امتیازهای سیاسی و مادی قابل توجهی برخوردار بودهاند. همچنین فرزندان آنها توانستهاند در ردههای بالای حکومتی وظیفه بگیرند و اکثرا برای تحصیل به خارج از کشور فرستاده شدهاند.
پیش از دورهی جدید، این رهبران جهادی بودند که به نام دین و جهاد سرمایههای هنگفتی اندوختند و اکنون هریک از آنها دارای شبکهی تلویزیونی، دانشگاه، شهرکها و ساختمانهای مجلل هستند.
با وجود امتیازهایی که نصیب این رهبران جهادی شدهاند و به نام جهاد و خدا از خون و امکانات جامعه به موقف و سرمایههای بزرگ دست یافتهاند، هرباری که منافع و موقفشان کمرنگ شده، با طرح این موضوع که مجاهدین احترام نمیشوند و از حوزهی تصمیمگیری سیاسی کشور به حاشیه رانده میشوند، میخواهند در همهی عرصههای مدیریتی کشور به آنها سهم بیشتر داده شود.
آنچه که این رهبران جهادی از آن دم میزنند و آن را تجربه تلقی میکنند، چیست؟
آنها در دورهی قدرتشان بعد از سقوط حکومت داکتر نجیبالله، نتوانستند کشور را مدیریت کنند و کسانی بودند که باعث جنگهای قومی و مذهبی شدند و شیرازهی نظام سیاسی و اجتماعی کشور را بههم ریختند. مجاهدین با این کارشان زمینهی ظهور طالبان را به عنوان یک جریان ضدمدنیت در جامعهی افغانستان آماده کردند.
اگر حدود و زمان اقتدار رهبران جهادی را بررسی کنیم، آنها بیشتر از هر جریان و طیفهای سیاسی و اجتماعی دیگر، برای رهبری جامعه فرصت داشتند و اما از مدیریت جامعه و دولت ناتوان بودهاند و تا توانستهاند از امکانات جامعه و دولت بهره بردهاند و به نام جهاد و خدا، به سرمایههای هنگفتی دست یافتهاند. هم اکنون آنها بیشتر از تکنوکراتها و تحصیلکردگان، از امتیازهای مادی و سیاسی قابل ملاحظهای برخوردار میباشند.
اگر هدف این باشد که کشور ترقی کند، اکنون زمان آنست، کسانی که توانمندی مدیریت بهتر جامعه را دارند و از دانش و تجربهی لازم برخورددار میباشند، در موقف اداری و رهبری کشور قرار بگیرند.