می گویند وقتی که ابیلهب در جنگی زخم برداشت و افتاد و یکی از جنگجویان مسلمان بر سینهی او نشست که سرش را ببرد، ابیلهب که به غرور جاهلی خود شهره بود، از آن جنگجو خواست که گردن او را خوب از بیخ بزند تا سر او در میان سرهای بریدهی دیگران بلندتر باشد. اینطوری میخواست نپذیرد که ذلیل شده است. قصهی حکومت وحدت ملی ما نیز با این داستان ابیلهب زیاد بیشباهت نیست. هر روز در تلویزیونها میبینیم و در خبرنامههای رسمی و گزارشهای انترنیتی میخوانیم که شورشیان/مهاجمان مسلح/دشمنان مردم افغانستان/مزدوران بیگانه بر جایی حمله کردند و حملهی شان دفع شد. وقتی که میشنویم حمله دفع شده، خوشحال میشویم. البته آنقدر هم خوش خیال نیستیم که نفهمیم حملههای دیگر در راهاند. حال یک قطعهی دیگر را بر این تصویر بیفزایید تا من بتوانم آن خصوصیت ابیلهبیِ این دولت را به شما نشان بدهم: میگویند حملهی دشمنان زبون افغانستان دفع شد و مهاجمان عقب نشینی کردند. این جملهی آخری را دوباره بخوانید. مهاجمان عقب نشینی میکنند. همان مهاجمان زبونی که حمله کرده بودند! اگر این مهاجمان زبوناند، چهگونه است که هر روز بر جایی هجوم میآورند؟ و اگر عقب نشینی میکنند، به کجا میروند و در کجا عقب مینشینند؟ آن خاصیت ابیلهبی دولت وحدت ملی را حالا دیدید؟ نمیپذیرد که ذلیل است؛ نمیپذیرد که هر روز سرش حمله میشود. نمیپذیرد که دشمن نامدار ِ مشخصی دارد به نام «طالبان» و این طالبان عرصه را بر این دولت بسیار تنگ کرده است و نزدیک است بر سینهاش بنشیند و گردناش را بزند. میخواهد حتا در اعماق ذلت و خواری هنوز گردن فرازی کند.
در ماجرای تلخ قندوز، به ما میگویند که شهر از وجود مخالفان مسلح (اسم شان طالبان است!) پاکسازی شده و آن مخالفان به پایگاههای خود در بیرون از شهر گریختهاند. گریخته اند؟ به پایگاه خود؟ در بیرون از شهر؟ حتا میگویند که طالبان به غارت و چپاول اموال مردم و دولت دست زدهاند و وسایل نقلیه و سلاحهای دولت را به مراکز نظامی و پایگاههای خود انتقال دادهاند. یعنی میگویید که طالبان در بیرون از شهر کندز پایگاه دارند و حتا میتوانند اموال غارت شده را به آن پایگاهها انتقال بدهند؟ در جریان جنگ کندز، ماجرا از این حد هم وحشتناکتر شد. میگفتند نیروهای کمکی طالبان از ولایتهای دیگر به کمک طالبان میروند. یکی نیست بپرسد چهطور؟ چهگونه ممکن است طالبان برای همراهان خود در قندوز از جاهای دیگر نیروی کمکی بفرستند؟ از دو حالت خارج نیست: یا دولت با طالبان است (چیزی که دولت آن را اتهامی بیاساس میداند)، یا دولت ضعیف است و واقعا با حریفی سخت سر و قدرتمند بنام طالبان رو بهروست. این دومی را هم دولت و طرفداران دولت نمیپذیرند. این که اشرف غنی گفت «کندز تحت مدیریت است»، اگر از فریب کاری نمیآمد، لاجرم از غرور جاهلی رییس دولتی میآمد که به جای به رسمیت شناختن طالبان به عنوان یک خطر بزرگ، بیشتر نگران آن است که پرستیژ شخصی خودش به عنوان یک رییس جمهور خدشه بر ندارد. رییس جمهوری که میخواهد گردناش را بلندتر بزنند، تا غرور جاهلی ابیلهبیاش دست نخورد.