دشمن اشتباهی – 95

امریکا در افغانستان 2001 – 2014

نویسنده: کارلوتا گال

برگردان: جواد زاولستانی

بخش نود و پنجم

12

یورش اوباما

ثبات در قندهار که در حدود 1.2 میلیون نفر در آن زندگی می‌کنند، برای ثبات در سراسر جنوب افغانستان مهم بود. کانادایی‌ها فقط با داشتن دو هزار سرباز، از سال 2006 بدین‌سو، از کنترول شورش در این ولایت ناکام مانده بودند. واحدهای اضافی سربازان بریتانیایی و امریکایی از آن به بعد،‌ فقط کمک‌های مقطعی فراهم کرده بودند. برنامه‌ی مک‌کریستال برای مبارزه با شورش‌،‌ در کل برای یک سطح متفاوت شورش‌گری بود. او تعداد نیروهای ائتلاف در جنوب را به 24 هزار تن افزایش داد و حضور نیروهای ارتش افغانستان را سه برابر کرد. تعداد سربازان پولیس در شهر قندهار برای کنترول راه‌های ورود به شهر و بازرسی محله‌های اطراف شهر برای کاهش رویدادهای قتل و حمله‌های انتحاری، پنج برابر شد. سربازان امریکایی در تابستان سال 2010 به ولسوالی‌های اطراف شهر قندهار یورش بردند: به طرف شمال به ولسوالی ارغنداب، به طرف غرب به ولسوالی ژیری،‌ و به طرف جنوب‌شرق به ولسوالی دند. سربازان کانادایی فرصت یافتند که از از آن‌جاها پا پس بکشند و بر ولسوالی پنجوایی تمرکز کنند. برای نخستین‌بار، در قندهار نیروی کافی برای انجام عملیات همزمان در چندین ولسوالی اطراف شهر و قطع کردن راه‌های نفوذ طالبان وجود داشت. طالبان یاد گرفته بودند که چطور با فرار کردن به یک منطقه‌ی دیگر، خود را از ساحه‌ی زیر عملیات بیرون بکشند. آنان مانند بالون (پوقانه) که از یک طرف زیر فشار قرار می‌گرفتند، از طرف دیگر سر بر می‌آوردند عمل می‌کردند. اما این بار، طالبان احساس می‌کردند که از هر طرف زیر فشار قرار گرفته اند و مسیرهای تدارکاتی‌شان بسته شده‌اند.

نگهبابان مرزی عبدالرازق برای انجام عملیات در ولسوالی‌ها پیشگام بودند. در ماه سپتامبر در ارغنداب بر طالبان تاختند و در ماه اکتوبر، بر ولسوالی غربی. اما او برای عملیات‌های درازمدت نمی‌توانست تاب بیاورد. هر بار، پس از چند روز نیروهایش را بیرون می‌کشید. دشواری خُردکننده‌ی مبارزه با شورش که عبارت از تأمین امنیت و حفظ ولسوالی‌ها از قرارگاه‌های کوچک و گشت‌زنی بی‌باکانه بود،‌ به دوش سربازان امریکایی و واحدهای کوچک ارتش ملی افغانستان می‌ماند.

در اواخر تابستان، سربازان هنگ (غند) هفتادوپنجم زرهی که بخشی از تیم نبرد لوای دوم فرقه‌ی 101ام هوایی بود، یک مانور آهسته و سنجیده‌شده در ولسوالی ژیری انجام داد. این ولسوالی در غرب شهر قندهار واقع شده است. حضور طالبان در این ولسوالی قوی بود و کاروان‌ها و گشت‌های نیروهای ائتلاف همواره از سوی آنان با کمین مواجه می‌شدند. انجام عملیات قسما به خاطر بی‌میلی کرزی دو ماه به تأخیر انداخته شده بود. اما تأخیر به نیروهای ائتلاف فرصت داده بود تا به نیروهای امنیتی افغانستان بیش‌تر آموزش دهند، جغرافیای زیر پوشش عملیات و حرکات طالبان را بیش‌تر مطالعه کنند. وقتی که آنان درماه سپتامبر وارد اقدام شدند، یکی از مثال‌زدنی‌ترین عملیات‌های ضدشورش در تمام دوران این جنگ را به اجرا در آوردند و پناه‌گاه‌های طالبان را که توسط معلومات تجسسی‌شان شناسایی کرده بودند، هدف گرفتند و در جریان چند روز، نصف ولسوالی را پاک‌سازی کردند. تخریب‌ ساختمانی این عملیات زیاد بود،‌ اما به غیرنظامیان آسیبی نرسید،‌ چون آنان ساحه را ترک کرده بودند.

ژیری از شاهراه اصلی غرب قندهار به سمت جنوب در امتداد کناره‌ی غربی رودخانه‌ی ارغنداب گسترده است و زمین‌های آن توسط باغ‌های دیواربندی‌شده‌ی میوه پوشیده شده اند. روستای سنگسار، جایی که ملا عمر در آنجا درس خواند و طالبان در آنجا شکل گرفتند و برای رسیدن به قدرت جنگ را آغاز کردند، در این ولسوالی واقع شده است.

به‌زودی پس از نبردهای سنگین در سال 2006، طالبان به این ولسوالی برگشته بودند و در جریان چهار سال اخیر، از آزادی کامل برای فرستادن جنگ‌جویان به طرف شمال این ولسوالی و به داخل شهر، استفاده کرده بودند. اکثر باشندگان آن، خانه‌های‌شان را ترک کرده بودند. فقط فقیرترین خانواده‌ها که روی زمین‌های دیگران دهقانی می‌کردند، در ساحه مانده بودند. طالبان با ساختن قرارگاه‌های فرماندهی، انبار اسلحه و خانه‌های امن برای انجام کمین در امتداد شاهراه اصلی، در سراسر ژیری یک سیستم دفاعی پیچیده ایجاد کرده بودند.

ژیری پر از جنگ‌جویان طالبان بود. نیروهای کانادایی در پشمول یک پاسگاه داشتند، اما همین که از آن بیرون می‌شدند و یا از بیرون به آنجا می‌آمدند، مورد حمله قرار می‌گرفتند. با پیشروی آنان به طرف جنوبِ شاهراه و ساختن پاسگاه‌های جنگی، گشت‌های امریکایی در تبادل آتش مداوم با آنان قرار گرفتند. کاپیتان ماتیو کراوفورد، یک افسر استخباراتی فرقه‌ی 101 ام به من گفت: «اگر شما گلوله‌باری را متوقف می‌کردید، در ظرف پنج دقیقه آنان می‌آمدند و حمله می‌کردند.» طالبان در همه‌ جا مأمور اکتشافی داشتند و جنگ‌جویان ماهر بودند. او گفت: «آنان یک سیستم هشداردهنده‌ی خیلی سریع داشتند،‌ امکان نداشت که از دید آنان پنهان کار کنیم. آنان موقعیت‌های جنگی خوب داشتند و به شکل غیرقابل باوری، در بیرون کشیدن زخمی‌های‌شان سریع عمل می‌کردند.»

طالبان از ویژگی‌های طبیعی زمین‌های آنجا، زیرکانه استفاده می‌کردند. آنان سیستم دفاعی چندین لایه‌ای ساخته بودند و می‌توانستند از مواضع جنگی‌شان در باغستان‌ها و تاکستان‌ها عقب‌نشینی کنند و از آنجا به یک مخفی‌گاه می‌رفتند. اسلحه‌ی‌شان را در مخفی‌گاه می گذاشتند و از آنجا به خانه‌ی امن‌تری می‌رفتند. اما فرقه‌ی 101 ام برای هفته‌ها آنان را نظاره کرده بود و همزمان از شاهراه اصلی که به طرف غرب می رود با آنان جنگ کرده آمده بودند، خانه‌های امن و راه‌های فرار طالبان را مورد حمله قرار داده بودند.

در جریان چند روز،‌ کمین‌گاه‌های که در امتداد شاهراه ایجاد شده بودند، زیر کنترل آمدند و رفت‌وآمد در این شاهراه وارد مرحله‌ی جدیدی شده بود. در اواسط ماه اکتوبر، سربازان امریکایی و ارتش ملی افغانستان،‌ یک حمله هوایی را بر دورترین نقطه‌ی پنجوایی انجام دادند. این نقطه در جنوب ژیری و در جوار صحرا قرار داشت و طالبان از آن به حیث پایگاه عقب میدان نبرد استفاده می‌کردند. رازق و نگهبانان مرزی اش بر آخرین پایگاه تدارکاتی طالبان در بند تیمور، در گوشه‌ی صحرای ریگستان، حمله کردند. زندان طالبان را باز کردند و زندانیان و اختطاف‌شدگان را آزاد کردند. بعد از یک ماه جنگ، طالبان کاملا از منطقه بیرون رانده شدند و به طرف پاکستان گریختند و منطقه را به امریکایی‌ها رها کردند. آنان به باشندگان محل گفته بودند که منتظر خواهند ماند تا حمله و فشار فروکش کند و آنان بتوانند بار دیگر جنگ‌جویان‌شان را وارد کنند.

با این حال، نیروهای امریکایی سناریوی متفاوتی را برنامه ریزی کرده بودند. برای نخستین بار آنان وارد ولسوالی‌های قندهار شده بودند و تصمیم داشتند که این ولسوالی‌ها را توسط شمار زیاد نیروهای امنیتی در کنترول‌شان حفظ کنند. برنامه‌ی آنان این بود که با ایجاد سلسله‌ای از پاسگاه‌های جنگی در امتداد دره‌ی رودخانه و مناطق پر جمعیت، حضور‌شان را دایمی بسازند و نیروهای ارتش ملی و پولیس را تقویت کنند تا امنیت منطقه را به آنان بسپارند. جنرال مک‌کریستال استدلال می‌کرد که با ویران کردن پایگاه‌ها و مخفی‌گاه‌های سلاح طالبان،‌ گماشتن پولیس و ارتش و تقویه‌ی حکومت، نیروهای ایالات متحده و نیروهای امنیتی افغانستان،‌ منطقه را برای بازگشت طالبان نامناسب خواهند ساخت.