فرصت کافی برای بدبینی وجود دارد، اما پکن احتمالا قادر است پاکستان را دوباره به میز [مذاکره] بکشاند
دیپلمات/کاترینا پوتز
ترجمه: حمید مهدوی
بهقول اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، انتظار میرود که وانگیی، وزیر امور خارجهی چین، بهزودی از کابل دیدار کرده و احتمالا نقش میانجی بین افغانستان و پاکستان را اختیار کند. چین، متحد دیرینهی پاکستان، علاقهی فزایندهیی به مشاهدهی آرامش در روابط بین کابل و اسلامآباد دارد. طلوع نیوز گزارش داد که غنی ناوقت روز دوشنبه، در دیداری با فعالان حقوق زن گفت: «این اولینباری است که چین میخواهد واسطهیی در روند صلح افغانستان باشد و بهزودی وزیر خارجهی چین از کابل دیدار خواهد کرد. صلح با پاکستان خواست ما بود و این باید بین حکومت و حکومت حل شود».
این اولینبار نخواهد بود که چین در یک تلاش صلح در افغانستان شرکت میکند. گروه هماهنگی چهارجانبه – افغانستان، پاکستان، ایالات متحده و چین – برای اولینبار در ماه جنوری 2016 و برای پنجمین بار در ماه می 2016 دیدار کردند. این روند گرفتار مشکلاتی شد؛ نهتنها طالبان تمایلی به آمدن به میز مذاکره را نداشتند بلکه تندی در روابط کابل-اسلامآباد و چین دیدارهایی را بهشدت خستهکننده ساخت. شرکت چین، چانچه شانون تیززی پس از اولین نشست گروه هماهنگی چهارجانبه نوشت، «دخالت روبهرشد آن را در روند صلح افغانستان سیگنال داد». هر چهار کشور، «تاحدودی بهدلیل نفوذ چین بر پاکستان، برای حصول اطمینان از موفقیت هرگونه گفتوگوها با طالبان دارای اهمیت حیاتی بودند». در حقیقت، نقش چین در افغانستان در جریان 16 سال گذشته بهطور قابل توجهی تکامل یافته است. در عین زمان، روابط آن با پاکستان گسترش یافته است.
مشارکت روبهرشد چین در منطقه، رشد منافع اقتصادی و استراتژیک پکن، بهعنوان بخشی از ترفیع آن به موقف یک ابرقدرت، را انعکاس میدهد. چینِ 2001 از لحاظ اقتصادی با چینِ 2017 بسیار فاصله دارد. در سال 2001، وقتی جنگ ایالات متحده علیه طالبان آغاز شد، تولید ناخالص داخلی چین به 1.3 تریلیون دالر رشد کرده بود – در سال 2015، تولید ناخالص داخلی چین 10.87 تریلیون دالر برآورده شده بود.
استراتژی اقتصادی فعلی چین به «ابتکار عمل کمربند و جاده» بستگی دارد. توسعهی راهرو اقتصادی چین – پاکستان، مقام پیوند بین بخشهای زمینی و دریایی کمربند و جاده را یافته است. در حالیکه شرکتهای ساختمانی چین در سرتاسر پاکستان پخش میشوند و جادهها و راهآهنها اعمار میکنند، منافع امنیتی پکن در منطقه در کنار منافع اقتصادی آن رشد کرد.
در سال 2011، مسعود خان، سفیر آنوقت پاکستان به چین (که اتفاقا در سال 2016 رییسجمهور منطقهی آزاد جامو و کشمیر انتخاب شد)، رابطهی چین-پاکستان را بهشدت تحسین کرد: «ما میگوییم [روابط چین-پاکستان] بلندتر از کوهها، عمیقتر از اقیانوسها، قویتر از فولاد، عزیزتر از بینایی، شیرینتر از عسل و غیره است».
اما چنانچه سرمایه گذاریها و منافع چین در پاکستان رشد کرده است، خطرات نیز رشد کردهاند. خبرهای اخیر ربوده شدن دو معلم زبان چینی از کویته د ر ماه می که بر اساس گزارشها توسط ستیزهجویان دولت اسلامی کشته شدند، این پویایی را توضیح میدهد. هفتهی گذشته، چنانچه خبرها منتشر شد، هوا چونیین، سخنگوی وزارت خارجهی چین، گفت پکن «در ارتباط و هماهنگی نزدیک با پاکستان مانده است و از هیچ تلاشی برای نجات [این معلمان] دریغ نکردهاند».
احتمالا بهدلیل یادآور هشداردهندهی نگرانیهای امنیتی در منطقه است که کابل فشار بر پاکستان را دوبرابر میکند تا در پاک کردن یک مسیر قابل کار منتهی به صلح کمک کند. یکی از معاونان سخنگوی غنی، بهقول طلوع نیوز، گفت: «این بار نشست چهارجانبه که بین افغانستان، پاکستان، ایالات متحده و چین برگزار خواهد شد در مقایسه با نشستهای گذشته متفاوت خواهد بود. در این نشست، پاکستان باید از سیاست افغانستان در مورد جنگ با ستیزهجویان حمایت کند». روند صلح در افغانستان چندبعدی است و یک چیز واضح است: این روند باید با پاکستان پیش برده شود و کابل امیدوار است پکن بتواند اسلامآباد را کاملا به میز مذاکره بیاورد.