تقلا برای تغییر؛ روایت زنی که با مردسالاری، فساد و طالب مبارزه می‌کند

تقلا برای تغییر؛ روایت زنی که با مردسالاری، فساد و طالب مبارزه می‌کند

با دامن بلند پر از گل‌های سرخ و زمینه‌ی سفید و با روسریی که زیر گلو محکم گره زده از پشت عینک آفتابی با کلاشنیکف روسی دشمن را نشانه رفته یا در کنار مردان مسلح شبه نظامی روی کوهی بلند نشسته و با دوربین شکاری دشمن را می‌پاید. این جزئیات عکس‌های سلیمه مزاری است. بیش‌تر کاربران شبکه‌های اجتماعی افغانستان از طریق همین عکس‌هایش او را می‌شناسند. حاکم زنی که به جنگ طالبان می‌رود، با فساد مبارزه می‌کند و برای توسعه ولسوالی چهارکنت بلخ نقشه‌هایی در سر دارد.

در برابر مردسالاری

روزی که از مزار شریف حدود 40 کیلومتر به‌سمت جنوب رفت و به «شرشر» رسید، نه خودش حس خوبی داشت و نه مردانی که قرار بود همکارش باشند. گذر از جاده‌های خاکی و پرسنگ‌وچال، دیدن خانه‌های گلی بدون آب و برق، مردم محروم و دورافتاده‌ی محصور در کوه‌های بلند و دفتری که دیوارهایش داشت فرو می‌ریخت، برای سلیمه مزاری جایی برای حس خوب باقی نمی‌گذاشت. همین‌طور کارکردن در کنار زنی که آمده بود حاکم چهارکنت باشد به ‌دماغ مسئولان محلی آن خوش نمی‌خورد. آن‌ها نگاه «حقیرانه»‌ای به خانم مزاری داشتند. اولا فکر می‌کردند که او یک زن است. دوما فکر می‌کردند که او یک زن بی‌تجربه است و در جایی که همه چیزش در چنگ مردان است، کاری از پیش برده نخواهد توانست. خودش هم تحت فشار روانی، حس یأس و ناامیدی داشت. فکر نمی‌کرد در چنین جایی دوام بیاورد. نه این‌که نتواند از پس کار بر بیاید، برای این‌که آن‌جا هیچ چیز در جای خودش قرار نداشت. همه چیز به‌هم ریخته بود. کارمندان ولسوالی هفته یک روز برای امضاکردن حاضری به ‌دفترشان حاضر می‌شدند و بقیه روزها دروازه‌ی ولسوالی بسته بود. او باید از صفر شروع می‌کرد. وقتی کارش را آغاز کرد، در همان یکی‌-دو روز اول بدون این‌که همکارانش کمکی کنند، با کارهای مرسوم نظام بروکراسی اداری افغانستان آشنا شد. از آن‌جایی که همکارانش نه با او همکاری می‌کردند و نه هم مسئولیت خودشان را انجام می‌دادند، خانم مزاری به ‌اضافه کار خودش، کار آن‌ها را هم انجام می‌داد. رفته‌رفته یکی-دو همکارش فعال‌تر شدند و بقیه تا حالا هم با او سازگاری ندارند.

«وقتی من کار را شروع کردم از من عقب ماندند. آن‌ها از این لحاظ هم ناراحت بودند و زیاد همکاری نمی‌کردند. بعد از آن من خود را با آن‌ها اصلا مواجه نکردم. مثلا وقتی آن‌ها کار نمی‌کردند من چیزی نمی‌گفتم و کار آن‌ها را هم خودم انجام می‌دادم».

خانم مزاری وقتی در سال 1390 خورشیدی از ایران به افغانستان برگشت، به شهر مزار شریف رفت و مشغول شغل‌های مدیریتی در یکی-دو مکتب و دانشگاه خصوصی شد. در سال 1397 زمانی که روی مطالعات اجتماعی پروژه‌ی آمودریا کار می‌کرد و سروکارش با اداری‌های دولتی افتاد، با تشویق یکی از مدیران دولتی، برای درخواست شغل دولتی به کمیسیون اصلاحات اداری مراجعه کرد. از قضا بست 9 ولسوالی بلخ به اعلام گذاشته شده بود. سلیمه مزاری وقتی اسم ولسوالی چهارکنت را در آن فهرست دید با خودش گفت که «چه بهتر آدم به ‌جایی خدمت کند که به آن تعلق دارد.» او فرزند پدر و مادر چهارکنتی است که در سال 1360 در تهران متولد شده است. در دانشگاه خوارزمی تهران در رشته‌ی جامعه شناسی گرایش پژوهش‌گری تحصیل کرده است. پس از تحصیلات ازدواج کرده و سه فرزند دارد.

سلیمه مزاری تنها زنی بود که برای سمت ولسوالی چهار کنت با 29 نفر رقابت کرد و موفق شد – عکس ارسالی به اطلاعات روز

خانم مزاری وقتی برای رقابت در سمت ولسوالی چهارکنت نام‌نویسی کرد، این بست چندین بار حذف شد و دوباره به اعلام گذاشته شد. هر بار او هم کوتاه نیامد و دوباره اسم‌نویسی کرد. در نهایت 145 نفر برای 9 ولسوالی باهم رقابت کردند، از جمله 29 نفر تنها برای ولسوالی چهارکنت. او تمام آزمون‌ها را با گرفتن امتیازهای بیش‌تر از رقیبان، موفقانه سپری کرد. می‌گوید از وقتی که برای این سمت درخواست فرستاد تا موقع اعلام نتیجه تمام تلاشش این بود که او را حذف نکنند. به‌ گفته‌ی خودش تعدادی سعی می‌کردند با واسطه و پول در قدم نخست خودشان این سمت را به‌دست بیاورند و در قدم بعدی تلاش می‌کردند با دادن پول، دیگری را از روند حذف کنند.

«حتا وقتی رییس‌جمهور حکم معرفی مرا امضا کرد، 15 روز مرا معطل گذاشتند و معرفی نکردند. خیلی تلاش کردم که مرا معرفی کنند ولی نمی‌کردند. خوشبختانه در همان روزها رییس‌جمهور به بلخ سفر داشت. من به ولایت رفتم و گفتم اگر مرا معرفی نکنید این مسأله را با رییس‌جمهور در میان می‌گذارم. به خاطر همین فشارها بود که مرا یک روز قبل از سفر رییس‌جمهور به مزار، معرفی کردند».

مبارزه با فساد

سلیمه مزاری وقتی روی کرسی ولسوالی چهارکنت نشست، رو به همه‌ی مسئولان محلی آن گفت تا حالا هر آنچه کرده‌اند به او ربطی ندارد، اما پس از این همه باید مسئولیت‌شان را درست انجام دهند. او می‌گوید که فساد اداری در همه‌ی بخش‌های این ولسوالی از پولیس و امنیت گرفته تا معارف و صحت جریان داشت. وقتی او مبارزه علیه فساد را آغاز می‌کند، دیگر مسئولان آن‌جا طوری به او می‌نگریسته‌اند که انگار او کار غیرعادی انجام می‌دهد.

رشوه‌گرفتن، سوءاستفاده از موقعیت شغلی و امکانات دولتی و اختلاس مزد کارمندان دولتی یک مسأله‌ی عادی بوده است. معاش پولیس‌ها پرداخت نمی‌شده و از سوی فرماندهان‌شان اختلاس می‌شده است. مواد سوخت موترها و جنراتورها غارت می‌شده است. به مشکلات مردم رسیدگی نمی‌شده است. از وقتی او رفته تا حالا سه بار فرمانده‌ی پولیس و مدیر امنیت آن‌جا تبدیل شده و پرونده‌های‌شان به دادستانی فرستاده، شده اما مسئولان بالادست بدون رسیدگی به‌پرونده‌های‌شان، آن‌ها را از یک ولسوالی به ولسوالی دیگر منتقل کرده‌اند. در بخش معارف بیش‌تر مکتب‌ها غیرفعال بوده، اما معاش آموزگاران پرداخت می‌شده است. آمار آموزگاران و دانش‌آموزان خیالی زیاد بوده است. او می‌گوید تازه موفق شده که مدیر معارف چهارکنت را تبدیل کند و افرادی را که فساد کرده بودند به دادستانی معرفی کرده است.

ولسوال چهارکنت می‌خواهد از طریق مدیریت آب و فراهم‌سازی شرایط برای توریستان، اقتصاد خانواده‌ها را تقویت کند – عکس ارسالی به اطلاعات روز

خانم مزاری می‌گوید اکنون وضعیت خدمات‌رسانی اداره‌های دولتی چهارکنت بهتر شده و مردم این ولسوالی حالا اعتماد بیش‌تری دارند. او پس از مبارزه با فساد برای توسعه‌ی اقتصادی چهارکنت، بررسی‌ای را برای یافتن نقاط قوت و ضعف آن انجام می‌دهد. مردم این ولسوالی خوش آب‌وهوای بلخ مشغول کشاورزی و دام‌داری هستند. پس از انجام بررسی، خانم مزاری به این نتیجه می‌رسد که برای رشد اقتصاد خانواده‌ها دو راه بیش‌تر در اختیار ندارد؛ مدیریت آب‌های چهارکنت برای کشاورزی و باغ‌داری و توریستی‌کردن آن برای جذب سرمایه و راه‌اندازی کسب و کارهای کوچک. به گفته‌ی خانم مزاری تا اکنون برای جلوگیری از هدررفتن آب‌ها، کار ساخت‌وساز حدود 12 بند آب‌گردان را روی دست گرفته و سعی دارد که با ساختن جاده و آوردن برق زمینه‌ی سفر توریست‌ها و درآمدزایی مردم را فراهم کند.

جنگ با طالبان

گروه طالبان در ماه حمل 1398 نقشه‌ی‌شان را برای گسترش فعالیت این گروه در تمام ولسوالی‌های بلخ به اجرا گذاشتند. افراد این گروه به‌شدت روی بزرگان و متنفذان روستاها کار می‌کردند تا در قریه‌های‌شان نفوذ کنند. تا جایی که می‌توانستند از تشویق استفاده می‌کردند و در صورتی که موفق نمی‌شدند از گزینه‌ی تهدید کار می‌گرفتند. در نخست به بزرگان یک روستا تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که ما به روستای‌تان رفت‌وآمد می‌کنیم، نه شما به ما کاری داشته باشید و نه ما به شما کاری داریم. بیش‌تر مردم این درخواست طالبان را پذیرفته بودند. به همین شیوه حدود 70 درصد از مناطق چهارکنت تحت کنترل طالبان درآمده بود.

وقتی افراد طالبان به قریه‌‎ها راه‎‌ یافتند به مردم گفتند که عشر و ذکات بدهند. قریه‌های که این امر را نپذیرفته بودند با حمله جنگ‌جویان طالبان مواجه می‌شدند. پس از این اتفاق‌ها بود که آهسته‌آهسته اعتراض مردم بالا می‌گیرد. آن‌ها به خانم مزاری و دیگر مسئولان محلی چهارکنت تماس می‌گیرند که طالبان نمی‌گذارد آب خوش از گلوی‌شان پایین برود: «به ما زنگ می‌زدند که طالبان آمده گوسفند فلانی را برده، تفنگ فلان کس را گرفته و کسی را لت‌وکوب کرده. قبل از آن، این مسأله را با ما شریک نساخته بودند. متأسفانه در طول این مسأله، بخش امنیت ما هیچ کاری از پیش نبرده بودند و در مقابل این کار راکد بودند و هیچ کاری نمی‌کردند.»

سلیمه‌ مزاری می‌گوید به هیچ‌ قیمتی اجازه نمی‌دهد ولسوالی چهارکنت ناامن شود – عکس: شبکه‌های اجتماعی

خانم مزاری می‌گوید که پس از این اتفاق، مردم با دولت همکاری خود را آغاز کردند اما دولت در مقابل حملات طالبان همکاری نمی‌کرد. به گفته‌ی او دولت هم کسی جز فرماندهی پولیس و مدیریت امنیت چهارکنت، نبود. در نهایت او به مردم می‌گوید که خودتان در مقابل طالبان بایستید و به آن‌ها فرصت ندهید که در روستای‌تان حکومت کند. مردم علیه طالبان متحد می‌شوند و برای مقابله با آن‌ها سنگر درست می‌کنند. وقتی مردم در نخستین حملات طالبان دو کشته می‌دهند، بیش‌تر مصمم می‌شوند که ایستادگی کنند.

در اوج تهدید و حملات طالبان، دامن‌زدن مسأله‌ای بیش‌تر مردم را تحت فشار روانی قرار می دهد: «شمار طالبان زیاد است و مسئولان محلی بلخ از شما حمایت نمی‌کنند.» در همین اثنا خانم مزاری برای حمایت و روحیه‌دادن به مردم یک هفته را در سنگرها می‌گذارند: «در مقابل تمام فشاری که طالبان می‌آوردند ما مردم را حمایت می‌کردیم و می‌گفتیم که ایستاد می‌شویم و جنگ می‌کنیم. و شما طالب را اجازه ندهید که به منطقه‌تان بیاید. و این طور بود که مردم را به سختی و مشکلات در مقابل طالبان ایستاد کردیم. در آن مرحله دولت هیچ گونه همکاری با ما نداشت.»

در طول سال گذشته ولسوالی چهارکنت، از سه جهت مورد حمله و هجوم طالبان قرار داشته است. در جریان جنگ‌های پراکنده سال گذشته، مردم حدود 20 نفر کشته دادند اما نگذاشتند که مناطق‌شان به دست طالبان بیفتد. هرباری که جنگ‌جویان طالبان سعی کردند سنگر مردم را درهم بشکنند، مردم دفاع کردند و در نهایت از چهارکنت دست کشیدند و سراغ ولسوالی‌های کشنده و زاری رفتند.

سلیمه مزاری می‌گوید در روز معرفی‌اش به‌عنوان ولسوال چهارکنت از وضعیت آن‌جا ناامید شده بود، اما به‌دلیل این‌که مردم از او خوب استقبال کردند و به او امید بسته بودند، انگیزه بیش‌تری برای کار پیدا کرد – عکس: ارسالی به اطلاعات روز

گاهی عکس‌های سلیمه مزاری در شبکه‌های اجتماعی توجه کاربران را جلب می‌کند. این عکس‌ها نشان می‌دهد که خانم مزاری با تفنگ و دوربین شکاری در سنگر در کنار نیروهای خیزش مردمی ایستاده و دشمن را می‌پاید. بیش‌تر کاربران برای این جسارتش او را تحسین می‌کنند. خودش اما حرف‌های دیگری دارد: «مهم‌ترین مسأله برای من مدیریت ولسوالی بود. چه از لحاظ امنیتی و چه از لحاظ انکشافی. بخش‌های امنیتی با ما همکار نبودند، من مجبور شدم به سنگرها بروم واگرنه علاقه‌ای به این کار ندارم. ایجاب هم نمی‌کند که یک ولسوال به سنگر برود. وقتی که قومندانت نرود، مدیر امنیتت نرود، مجبور هستی که بروی و در خط مقدم ایستاد شوی تا بقیه مردم دنبالت بیایند. تا اکنون به همین شیوه توانستیم ولسوالی را حفظ کنیم. حالا شاید30 درصد ولسوالی در دست طالبان باشد و 70 درصد در دست ما است درحالی‌که در دیگر ولسوالی ها شاید 10 درصد هم در دست دولت نباشد.»

خانم مزاری می‌گوید که از 14 ولسوالی بلخ، تنها وضعیت امنیتی خلم و مارمل مناسب است و دیگر ولسوالی‌ها وضع خوبی ندارند. به گفته‌ی او ولسوالی‌های زاری، دولت‌آباد، چهاربولک و چمتال در آستانه‌ی سقوط قرار دارد و فقط ساختمان آن در دست نیروهای دولتی است.

حاکم چهارکنت می‌گوید که بعد از یک سال با تلاش‌های زیاد و پی‌گیری توانسته آهسته‌آهسته کمک‌های دولت را جلب کند. حالا در این ولسوالی ارتش محلی با نیروی خیزش مردمی امنیت آن را تأمین می‌کنند. هرچند طالبان امسال حمله‌ای به چهارکنت نداشته، اما به گفته‌ی ولسوال آن تهدیدها همچنان بالا است و سنگرهای مردم برقرار. می‌گوید که به هیچ قیمت اجازه نمی‌دهد چهارکنت ناامن شود: «بارها برای من می‌گفتند که یک جریان در بلخ آمده که تو به‌عنوان یک ولسوال تنها در مقابل این جریان نمی‌توانی بایستی. من گفتم من به این حرف‌ها کاری ندارم که کی چه می‌خواهد و نمی‎‌دانم قدرت‌های جهانی چه می‌خواهند. همین ولسوالی که در دست من است، اجازه نمی‌دهم ناامن شود ولو هرکسی هرچیزی بگوید یا بخواهد.»