محمدموسا شفق
یکی از حاشیههای پررنگ آغاز گفتوگوهای حکومت و طالبان در دوحه، نقش کمرنگ رییسجمهور غنی بود. آقای غنی چه در موقف رییسجمهور و چه در نقش کاندید ریاستجمهوری تکت انتخاباتی دولتساز، خود را منادی و مدافع اصلی جمهوریت معرفی میکرد و سخت تلاش میکرد تا این داعیه را در داخل و خارج افغانستان گسترش بدهد.
گرچند شعار جمهوریت، در ابتدا بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی داشت و به مرور زمان، در گفتمان رییسجمهور غنی جا افتاد. ولی تیم ایشان تلاش میکرد تا محتوای آن را به نفع یک مجموعه مصادره کند. حال آنکه ارزشهای جمهوریت، دستآورد 20 سال اخیر دولتداری در افغانستان است. حتا تنها دولتهای دو دههی اخیر در تحقق این ارزشها نقش نداشتهاند، بلکه در کنار آن، نهادهای مدنی، رسانهها، گروههای مدافع حقوق بشر، نهادهای دانشگاهی، مراکز آموزشی خصوصی و دولتی و کلیت مردم، هرکدام سهم خود را داشتهاند.
اگر جمهوریت را از مرحلهی شعاری و مقطع انتخاباتی بیرون کنیم، در دوران حکومت رییسجمهور غنی، بیشتر آسیب دید تا اینکه نهادینه شده باشد. در دورهی پنجسالهی حکومت وحدت ملی، آزادی رسانهها به گونهی محسوسی محدود شد؛ فعالیتهای مدنی و راهپیماییهای مسالمتآمیز به خاک و خون کشیده شد؛ کانکور سهمیهبندی شد؛ نحوهی استخدام در ادارات حکومتی، به سرعت روند تکقومی و حالت باندبازی را به خود گرفت؛ اقوام، احزاب و چهرههای منتقد وضعیت موجود، مورد خشونت قرار گرفت و حتا در گردهماییهای آنان حملاتی صورت گرفت که مردم حکومت را مقصر میدانست. هیچ یک از عاملان این فجایع، مورد پیگرد قرار نگرفت و به میز محاکمه کشانده نشد. فساد، سیر صعودی پیمود. در دو انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری، تقلب بیسابقه و گسترده صورت گرفت.
مجموع موارد فوق، اتفاقهای ناگواری بود که بر علیه ارزشهای جمهوریت از طرف حکومت اشرف غنی اتفاق افتاد. همچنان در پیوند به گفتوگوهای میانافغانی، رییسجمهور غنی گام به گام از موضع خود عقبنشینی کرد. در حقیقت، آقای غنی از کارتهای انتخابات، رهایی انسحقانی، رهایی چهارصد زندانی خطرناک طالبان در سایهی توجیه جرگهی مشورتی صلح، برای بقای خودش در قدرت استفاده کرد تا ابقای جمهوریت.
اما شروع گفتوگوهای حکومت و طالبان، و گذشت نزدیک به یک هفته از آن، رییسجمهور غنی را بهشدت منزوی کرده است و تا حالا رقیب انتخاباتی او آقای عبدالله در قاموس رییس شورای عالی مصالحه، نقش محوری را بازی کرده است. آقای عبدالله از روز رفتن به دوحه، با افتتاح مذاکرات، ملاقات با مایک پمپئو وزیر خارجهی امریکا و پس از بازگشت به افغانستان و نشستهایی مرتبط با گفتوگوهای صلح با رسانهها و دیگر گروههای اجتماعی، رییسجمهور غنی را حاشیهنشین سفرهی دفاع از جمهوریت و گفتوگوهای صلح کرده است.
از طرف دیگر، در غیبت رییسجمهور غنی، گفتمان جمهوریت متکثر شد. آغاز مذاکرات و روزهای پس از آن، نشان داد که جمهوریت یک کلیت متکثرشونده است و هرکس از آن میتواند سخن بگوید و از ارزشهای آن دفاع کند. از شهروند عادی گرفته تا اعضای تیم مذاکرهکننده و رییس شورای عالی مصالحه. حالت تکثرشوندگی ارزشهای جمهوریت، ثابت کرد که وقتی شعار جمهوریت از فضای داغ انتخاباتی بیرون شود، در واقع از انحصار یک فرد و تیم بیرون میشود. این انحصارشکنی از پیرامون جمهوریت، او را قابل فهم برای همه کرده و همه شهروندان افغانستان با آن احساس مأنوسیت میکند. حالا جمهوریت، مجموع ارزشهای زیستنی است که در حیات انسان امروزی، اجتنابناپذیر است، نه شعار داغ انتخاباتی.
در طول چند روز گذشته، اگر دیدار رییسجمهور غنی، با قومندان ستاد فرماندهی مرکزی امریکا، جنرال مککینزی نبود، ارگ تقریبا هیچ تیتری در ارتباط با گفتوگوهای صلح نداشت. شاید یکی از علتهای جلسهگرفتن ارگ برای معرفی نامزدوزیران تیم ثباتوهمگرایی و بردن آنان تا دفتر کارشان، ریشه در حاشیهماندن ارگ در گفتوگوهای صلح داشته باشد.
روزهای آینده، روشن خواهد شد که در گفتوگوهای صلح دوحه، رییسجمهور غنی همچنان حاشیهنشین باقی خواهد ماند یا راهی برای حضور در صحنه پیدا خواهد کرد. همچنان در صورت پیشرفت مذاکرات و بحث روی نحوهی سهیمساختن طالبان در قدرت، حکومت فعلی در کجای معادله قرار خواهد گرفت.