در افغانستان به دلیل ساختار اجتماعی سنتی در تصمیمگیریهای اجتماعی معمول این است که از سطح گذر گرفته تا محله و روستا مردان حرف اول و آخر را بزنند. فرقی نمیکند برگزاری جشن عروسی باشد، مراسم فاتحه یا طرح بهسازی محله و کوچه. به تبع همین سنت دیرپا ملک قوم، کلان قریه و وکیل گذر اکثر مردان هستند. اما شهلا سیف، زن 48 ساله این سنت دیر پا را شکسته است. او به تازگی بهعنوان وکیل گذر بیستوسوم افشار دارلامان در ناحیه ششم کابل انتخاب شده است. دستکم قرار است در بهسازی کوچه و محله پس از این او حرف اول و آخر را بزند.
پیروزی قاطع
رییسجمهور غنی در نیمههای سال گذشته فرمان داد که انتخابات وکلای گذر برگزار شود و در هر ناحیه دست کم دو وکیل گذر زن انتخاب شوند. از ناحیه ششم، شهلا سیف برای وکالت گذر بیستسوم افشار درالامان نامزد شده بود. قرار بود انتخابات مدتی پس از صدور حکم رییسجمهور برگزار شود، اما شیوع ویروس کرونا این روند را مدتها به تاخیر انداخت. سرانجام این انتخابات حدود دو هفته پیش برگزار شد.
در بیستویک میزان از میان حدود 600 مرد و زنی که در مسجد منطقه حضور داشتند، همه به جز سه یا چهار نفر دستشان را به نشانهی تأیید وکالت خانم سیف بالا کردند. با آنکه در روز انتخابات، همه مواد برای یک انتخابات سری آماده بود، ولی مردم محل، تصمیم گرفتند که رأیگیری به صورت علنی برگزار شود.
شهلا سیف پس از آن رأی اکثریت را کسب کرد برای مردم در محل برگزاری انتخابات سخنرانی کرد. پیش از آن به گفتهی خانم سیف، وکیل قبلی و دار و دستهاش آمده بودند که انتخابات را به چالش بکشند و نگذارند که او رأی بگیرد. اما سخنرانی انگیزشی خانم سیف حتا نظر مخالفانش را نیز تغییر داد و در نهایت به جز سه یا چهار نفر، همه وکالت او را تأیید کردند.
«مخالفان میگفتند که نمیخواهند یک زن وکیل گذر شود. میگفتند که آنان ننگ و ناموس دارند و ننگ است که از منطقهی شان یک زن وکیل گذر شود. اما من گفتم که شما باید افتخار کنید، یک زن آمده است دوشادوش برادران خود برای خدمت در جامعه کار کند. یک زن آمده میخواهد که منطقه را آباد و شگوفا کند. چرا یک زن کار نکند. در نهایت همه به جز یک چند نفر دست شان را بالا کردند و از من حمایت کردند.»
هشت ماه استدلال
از حدود هشت ماه به این سو که بحث وکیلشدن خانم سیف مطرح بود، او بارها با وکیل گذر قبلی و اکثر بزرگان محل روی این موضوع که در سطح منطقه وکیلشدن یک خانم هیچ عیبی ندارد، صحبت و استدلال کرده است. خانم سیف در نهایت در میان باشندگان افشار درالامان این باور را خلق کرد که او میتواند بهتر از هر کسی دیگری برای محلهاش کار کند.
قاری احمدذبیح طاهری، عالم دین و از بزرگان منطقهی افشار درالامان معقتد است که یک زن میتواند دوشادوش مردان در اجتماع کار کنند: «یک زن میتواند فرض مثال به عنوان رییس، وزیر، قاضی در اجتماع دوشادوش مردان کار کند. در نتیجهی کارهای فرهنگی خانم سیف، تحولات فرهنگی مثبت در منطقه افشار درالامان به میان آمده است.»
خانم سیف میگوید، برنامههای خوبی برای گذر بیستوسوم افشار دارلامان روی دست دارد. اولویتش اما، صفایی و پاکی این گذر است. او میخواهد برنامهی حشر عمومی راه بیاندازد و آن را ادامه دهد: «مُهرم را که گرفتم بخیر در نظر دارم هفتهی آیندهاش یک حشر عمومی در تمام افشار درالامان راه بیاندازم. زیرا، بینظافتی باعث انواع و اقسام بیماری در منطقه میشود.»
از کجا تا به اینجا؟
خانم سیف در آخرین سال حاکمیت حزب دموکراتیک خلق در دانشکدهی زراعت دانشگاه کابل راه یافت. او یک سمستر درس خوانده بود که جنگهای داخلی آغاز شد و نتوانست ادامه تحصیل دهد. آتش جنگ که شعلهور شد، شهلا سیف همراه با خانواده به پاکستان مهاجر شد.
او در دیار مهاجرت هم آرام ننشست و مرکزی را تحت عنوان «کانون فرهنگی سید جمالالدین» تأسیس و زمینهی آموزش را برای مهاجران افغان فراهم کرد:«در آنجا فعالیتهای فرهنگی کردیم و مکتب درست کردیم. در حد توان نگذاشتیم که فرزندان سرزمین ما در ملک غربت، از نعمت سواد بیبهره بمانند.»
خانم سیف پس از سقوط حاکمیت طالبان و رویکارآمدن نظام جدید، دوباره به کشور برگشت. پس از برگشت به افغانستان برای دو سال آموزگار بود اما بهدلیل بیماری که عاید حال پدر و مادرش شد نتوانست آموزگاری را ادامه دهد. او اما کم نیاورد و با شور و اشتیاقی که به خدمت به زنان جامعهاش داشت پیش آمد و حالا به زن قابل احترام و جسوری در میان باشندگان منطقه افشار دارالامان شهره شده است.
خانم سیف وقتی که حدود 16 سال قبل به منطقه افشار دارالامان تغییر مکان کرد، با همکاری همسرش و شماری از بزرگان منطقه یک کانون فرهنگی – آموزشی ویژهی زنان را بنا نهاد. او از آن زمان تا کنون برای زنان منطقهاش کلاسهای سوادآموزی برگزار میکند. از سه سال به این سو برنامهی ورزش صبحگاهی را نیز برای زنان منطقه راهاندازی کرده که به گفتهی خودش با استقبال مردم محل روبهرو شده است: «برای خانمهای منطقه در سالن فاتحهخوانی برنامه ورزشی راهاندازی کردهام. خانمها از اینکه ورزش میکنند بسیار خوشحالند.»
انتظار بیشتر
حدود 40 زن هر روز ساعت شش صبح در سالن فاتحهخوانی گذر بیستوسوم افشار درالامان جمع میشوند و با رهنمایی خانم سیف ورزش میکنند. این برنامه از سه سال به این سو – به جز از روزهای که کابل در قرنطین بود – ادامه داشته است. شماری از این زنان میگویند که برنامهی ورزش صبحگاهی به آنان کمک کرده که از شر بیماریهای مثل کمردردی و حتی سکتهی مغزی خلاص شوند.
مرجان صحابی، 46 ساله یکی از زنانی است که از همان روزهای نخست که برنامهی ورزشی آغاز شد تا حالا ورزش میکند. این برنامه به او کمک کرده است درد کمرش خوب شود: «من تکلیف کمر داشتم. پیش داکتر زیاد رفتم. دارو و دوا زیاد داد ولی هیچ نتیجه نداد. ولی پس از آنکه ورزش را شروع کردم فضل خدا کمرم خوب شده. من از ساعت 6 صبح میآیم و تا 8 ورزش میکنم.»
کبرا یعقوبی، 50 ساله هم از نخسیتن زنانی بوده که شامل برنامهی وزشی خانم سیف شده است: «از روزی که ورزش میکنم، پایدردی و کمردردیم بیخی جور شده. من خودم سکته کرده بودم ولی از روزی که ورزش را شروع کردم، صحتمند شدهام.»
خانم کبرا اما از مکان ورزشیاش راضی نیست و ابراز امیدواری میکند که خانم سیف در دوران وکالتش یک سالن ورزشی بهتر از سالن فاتحهخوانی برای آنان بسازد: «فعلا جای و مکان خوب نیست. بهخاطر که اینجا زیارت است. امیدواریم بخیر که با وکیل شدن خانم سیف یگان جای ورزشی بهتر هم برای ما جور شود.»
خانم سیف میگوید، مردان محله وقتی او را میبیند به خاطر تلاشهایش از او سپاسگزاری میکنند: «بعضی روزها که از راه میگذرم شماری از مردان منطقه مرا ایستاد میکنند و میگویند خانم سیف خیر ببینی، خانمم از وقتی که ورزش میکند درد کمر و پایش خوب شده و مرا از فیس 5000 داکتر بی نیاز کردی.»
صبح روز چهارشنبهی هفتهی گذشته وقتی با همکارم، به محل ورزش زنان گذر و بیستوسوم افشار دارالامان رفتیم، زنان زیادی در بنای یکطبقهای حدوداً 100 مترمربع که برای مراسم مذهبی و فاتحهخوانی استفاده میشود، مشغول ورزش بودند.
16 سال کار فرهنگی و فعالیتهای آموزشی خانم سیف او را به زن قابل احترامی در افشار درالامان مبدل کرده است. فامیل و شوهر خانم سیف از همان ابتدا حامی او بودهاند.
ذکریا سیف، شوهر خانم سیف میگوید همواره مشوق خانمش بوده و در صورت نیاز هزینهی کارهای فرهنگی و آموزشی او را پرداخته است: «عقیدهی من این است که باید زن و مرد کار کنیم تا این ملت از این بیچارگی خلاص شود و به جایی برسد.»
آقای سیف در وزارت معارف افغانستان کار میکند. او میگوید، کاری که همسرش میکند در راستای کاری است که او خودش انجام میدهد: «چون رشتهی من تعلیموتربیه است، خوشحالم که خانمم هم کارهای تربیتی میکند. او کار ما را آسان میکند. همکار ما است. چون کاری که ما در آن مداخله کرده نمیتوانیم، توسط او انجام میشود. باعث افتخار من است.»
«من یک زن مبارز هستم»
تلاشهای اجتماعی- فرهنگی شهلا سیف به یکی دو مورد خلاصه نمیشود. کاری دیگری که او به کانون فرهنگیاش انجام میدهد، برگزاری محالف عروسی گروهی است. طوری که این کانون برای حدود 12 عروس و داماد در یک روز جشن عروسی برگزار میکند. به گفتهی خانم سیف تمام مصارف از سوی کانون پرداخت میشود: «از گل جیب داماد گرفته تا کیک عروسی و تمام مصارف عروسی از طرف کانون پرداخت می شود. خلاصه تمام چیزهای که برای شروع زندگی مشترک نیاز است را میدهیم.»
دیدگاه خانم سیف را در مورد گفتوگوهای صلح و احتمال برگشت طالبان پرسیدم. در پاسخ گفت: «در مورد صلح خوشبینم. فکر میکنم اگر طالبان هم بیاید دوران سابق تکرار نمیشود؛ دوران که خانم ها زیر چادری بودند و لتوکوب میشدند.» او خندید و ادامه داد اگر طالبان بخواهند که دوباره آن محدودیتهای گذشته را وضع کند، در برابرش مبارزه میکند: «من یک زن مبارز هستم. من از روزی که در این منطقه آمدهام مبارزه کردهام تا وکیل گذر شدم. همینجا که حالا ما ورزش میکنیم هر جمعه مردان جمع میشدند و در مورد من صحبت میکردند. میگفتند که ما مردم چهاردیزمین هستیم. میگفتند از برای خدا امکان دارد در میان مردم چهاردیزمین یک زن بیاید وکیل گذر شود. اما من مبارزه کردم و تمام این حرفها را نادیده گرفتم. چون مبارزهام حق بود، در نهایت وکیل گذر شدم.»