اپیدمیولوژی جنگ در مقابل اپیدمیولوژی صلح

اپیدمیولوژی جنگ در مقابل اپیدمیولوژی صلح

اپیدمیولوژی را می‌‌توان به‌عنوان «مطالعه توزیع و تعیین عوامل مرتبط با سلامتی یا حوادث در جمعیت‌های مشخص و کاربرد این مطالعه برای کنترل مشکلات سلامتی» تعریف کرد. بنابراین، اپیدمیولوژی را می‌توان به‌عنوان یک علم سلامت عمومی معتبر در نظر گرفت که هدف آن کنترل مشکلات سلامتی است. از جمله مهم‌ترین مشکلات سلامت عمومی «جنگ» است که دامنه آن به‌خصوص در دهه‌‌های اخیر بسیار رشد کرده است. اصطلاح جنگ هم شامل جنگ است که اغلب در مقیاس نسبتا وسیعی بین دو کشور رخ می-دهد و هم درگیری مسلحانه که معمولا در یک مقیاس نسبتا کوچک در یک کشور اتفاق می‌‌افتد.

تعریف و حوزه اپیدمیولوژی جنگ

اپیدمیولوژی جنگ را می‌‌توان چنین تعریف کرد، «مطالعه توزیع و عوامل تعیین‌‌کننده وقایع مربوط به جنگ در جمعیت‌‌های مشخص.» جهان نیازمند رشد و توسعه‌ی شاخه اپیدمیولوژی جنگ در میان سایر شاخه‌های اپیدمیولوژی است. در این شاخه، محققین به دنبال مشخص‌کردن اثرات مخرب جنگ و درگیری‌های نظامی و تأثیر آن بر سلامت مردم هستند. از این‌رو، دیدگاه پیش ‌رو در مطالعات اپیدمیولوژی جنگ، دیدگاهی منفی است و هدف نهایی چنین مطالعاتی، کنترل جنگ و درگیری‌های نظامی است. علاوه بر مرگ‌ومیرهای مربوط به جنگ، رویدادهای منفی مربوط به جنگ نیز وجود دارد. این تأثیرات نامطلوب را باید زیر چتر اپیدمیولوژی جنگ مطالعه کرد. تمام تأثیرات نامطلوب جنگ‌‌ها را می‌توان در سه زمینه زیر دسته‌بندی کرد:

۱. تأثیرات سلامتی، که شامل مرگ‌ومیر، معلولیت و بیماری از جمله اختلالات روانی و تجاوز جنسی، شکنجه و… می‌‌شود؛

۲. تأثیرات اقتصادی-اجتماعی شامل جابجایی جمعیت، فروپاشی هماهنگی و انسجام اجتماعی، عدم موفقیت خدمات و سیستم‌های اجتماعی، هدایت بودجه به هزینه‌‌های هزینه‌‌های نظامی و…؛

۳. تأثیرات زیست‌‌‌محیطی از جمله هوا، آب، خاک و آلودگی صوتی به علاوه استفاده اضافی از سوخت‌های فسیلی.

ضرورت مطالعات اپیدمیولوژیک جنگ

مطالعات اپیدمیولوژیکی هفت دلیل برای ضرورت مستندسازی اثرات مخرب جنگ‌‌ها بر سلامت جمعیت را ذکر می کنند:

• اطلاع‌رسانی به سیاست‌‌گذاران و مردم در مورد عواقب جنگ‌‌ها؛

• تعیین نیازهای فوری افراد آسیب‌دیده؛

• کاهش احتمال جنگ‌های آینده؛

• شناسایی موارد سوءاستفاده و نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه؛

• محافظت از حقوق بشر

• توقف استفاده از تسلیحات بی‌رویه مانند مین­های زمینی ضد نفر و توپخانه­های بیولوژیکی، هسته­ای و شیمیایی؛

• جلوگیری از کشتار جمعی.

درنتیجه، مطالعات اپیدمیولوژیکی مربوط به جنگ می‌‌تواند شواهد ارزشمندی را برای مستند‌‌سازی و به طور امیدبخشی کاهش پیامدهای نامطلوب جنگ‌‌ها فراهم کند. بنابراین، تشویق و ترویج مطالعات بیشتر اپیدمیولوژیکی مربوط به جنگ در مناطق آسیب‌دیده ضروری است.

جنگ تا چه حد از نظر اپیدمیولوژیک بررسی شده است؟

اگر ما فقط به مرگ‌ومیرهای مربوط به جنگ و نه سایر عواقب سلامت عمومی جنگ توجه کنیم، سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین می‌‌زند که در قرن هفدهم، نزدیک به ۷ میلیون نفر به‌دلیل آسیب‌‌های ناشی از جنگ جان خود را از دست دادند، درحالی‌که در قرن بیستم، با از دست‌دادن ۱۹۱ میلیون نفر، این رقم به‌شدت افزایش یافته است. علاوه بر این، تلفات غیرنظامیان از ۱۰ درصد در قرن ۱۹ به ۶۰ درصد در قرن ۲۰ افزایش یافته است.

این ارقام مربوط به مرگ‌ومیر مربوط به جنگ به‌وضوح نشان می‌‌دهد که جنگ یک مشکل سلامت عمومی بسیار مهم است. سازمان جهانی بهداشت تخمین می‌‌زند که فقط در سال ۲۰۰۰، جراحات مرتبط با جنگ، یازدهمین علت اصلی مرگ در منطقه افریقا و هجدهمین علت در منطقه مدیترانه شرقی بوده است. درحالی‌‌که در همان سال، صدمات ناشی از جنگ سی‌وچهارمین علت اصلی مرگ‌ومیر در منطقه اروپا و شصت‌ودومین مورد در منطقه امریکا بوده است.

بنابراین، براساس این ارقام، در سال‌‌های اخیر، مرگ‌‌های مرتبط با جنگ، باید به‌عنوان یک مشکل عاجل سلامت عمومی نه‌تنها در منطقه آفریقا و مدیترانه شرقی بلکه در اروپا و امریکا نیز در نظر گرفته ‌شود. بیشترین عواقب بهداشت عمومی مشکلات مربوط به جنگ در کشورهای آفریقا و خاورمیانه اتفاق می‌افتد.

برای درک کامل این معضل، یک مسأله دیگر وجود دارد که باید به آن توجه شود، این‌که کدام کشورها بیشترین سرمایه‌‌گذاری را در جنگ کردند؟ ۱۰ سرمایه‌گذار بزرگ به ترتیب ایالات متحده، چین، عربستان سعودی، هند، فرانسه، روسیه، انگلستان، جاپان، آلمان و کره جنوبی هستند. در سال ۲۰۱۷ میزان کل هزینه‌‌های نظامی جهانی ۶۸/۱ تریلیون دلار امریکا بوده است و ایالات متحده به تنهایی حدود ۳۵ درصد از این ارزش کل را هزینه کرده است. افریقا و مدیترانه بیشترین آسیب را از مرگ ناشی از جنگ متحمل شده‌‌اند، درحالی‌‌که اروپا و امریکا بیشترین سهم را در هزینه‌های نظامی داشته‌اند.

جنگ‌‌ها و درگیری‌های مسلحانه از مهم‌ترین چالش‌های متخصصان اپیدمیولوژیک در کشورهای دارای درآمد پایین و متوسط، به‌ویژه در آفریقا و مدیترانه شرقی است. طی سال‌‌های اخیر، افغانستان، سوریه، مصر، لیبی، تونس، یمن، بحرین، عراق، فلسطین و سومالی شاهد جنگ‌‌ها، درگیری‌‌های مسلحانه، اغتشاش و آشوب‌‌های داخلی بوده‌‌اند که منجر به موج‌‌های عمده مهاجرت‌‌ها شده است. تا پایان سال ۲۰۱۶، ۵/۵ میلیون نفر از مردم سوریه و ۵/۲ میلیون نفر از مردم افغانستان به‌طور عمده در منطقه به کشورهای دیگر پناه برده‌اند.

اپیدمیولوژی صلح

با تمرکز بر حوادث منفی مربوط به جنگ، به‌نظر می‌‌رسد که هدف نهایی اپیدمیولوژی جنگ کنترل پیامدهای سلامت عمومی جنگ معمولا با انجام فعالیت‌‌های پیش‌گیری ثانویه انجام می‌‌گیرد. به عبارت دیگر در اپیدمیولوژی جنگ، مطالعات اپیدمیولوژیک به محض جرقه‌خوردن جنگ انجام می‌‌شود. با این حال، به‌نظر می‌‌رسد برای پیش‌گیری اولیه و اساسی از جنگ یا حتا برای ریشه‌کن‌کردن این بیماری اجتماعی، می‌توان به شاخه‌ای جدید از مطالعات اپیدمیولوژی به‌عنوان «اپیدمیولوژی صلح» نیز توجه کرد. دیدگاه پیش ‌رو در مطالعات اپیدمیولوژی صلح، دیدگاهی مثبت است. هدف نهایی چنین مطالعاتی، تقویت و حمایت از صلح با نشان‌دادن این نکته است که چگونه صلح می‌تواند تأثیرات مثبت خود را بر سلامت و رشد جوامع در جهان ایفا کند. هدف نهایی اپیدمیولوژِی صلح می‌تواند تقویت صلح با جلوگیری اولیه و اساسی از جنگ، حتا با ریشه‌کن‌کردن جنگ باشد. مطالعات کمی در مورد تأثیر مثبت صلح بر سلامت عمومی وجود دارد. شاید به این علت که صلح یک مفهوم چند‌‌وجهی است که اندازه‌گیری آن در مقایسه با جنگ دشوارتر است.