ناتوی عربی و نزدیکی با اسرائیل؛ موازنه علیه ایران

ناتوی عربی و نزدیکی با اسرائیل؛ موازنه علیه ایران

علی‌سجاد مولایی

ایده ناتوی عربی اولین‌بار توسط ایالات متحده طراحی شده بود و اهداف اصلی آن ایجاد همگرایی میان اعراب و مهار ایران بود. ایالات متحده می‌خواست از طریق نفوذ بیشتر در خاورمیانه رقبای خود را مهار کند. البته باید خاطرنشان کرد طراح اولیه ناتوی عربی به دلایل زیادی از جمله خروج مصر و اختلافات میان اعراب عقیم ماند و به عبارتی مرده به دنیا آمد. اما تحولات و پویش امنیتی جدید نشان‌دهنده این موضوع است که نسخه‌ای جدید ناتوی عربی این‌بار با محوریت اسرائیل در راه است.

وضعیت منطقه

بری بوزان خاورمیانه را ساختار همواره کشمکش‌زا می‌داند که اختلاف و منازعه جزء لاینفک و مشخصه بارز آن می‌باشد. خاورمیانه همواره محل آبستن تحولات مهم در سطح منطقه و بین‌الملل بوده است. به‌دلیل وجود اختلافات شدید میان بازی‌گران در این منطقه امکان رسیدن به همگرایی منطقه‌ای تقریبا بعید می‌باشد. جغرافیایی فعلی خاورمیانه اولین‌بار پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و معاهده سایکس – پیکو رونما گردید. مرحله دوم تکوین این منطقه به پایان جنگ جهانی دوم و شکل‌گیری دولت‌ملت‌های مستقل عربی و اسرائیل برمی‌گردد. در دهه‌های گذشته کشورهای حوزه ژئوپلیتیکی خاورمیانه تلاش به خرج داده‌اند تا ائتلاف‌های پایدار و فراگیر در زمینه همکاری و تعامل منطقه‌ای ایجاد کنند و از این رهگذر با تهدیدهای مشترک مقابله کنند. ائتلاف‌هايي مثل ناتوي اسلامي كه با هدف مقابله با نفوذ انديشه‌هاي ماركسيسم در منطقه طراحي شد و يا شوراي همكاري خليج فارس كه با هدف تأمین دسته‌جمعی امنیت خلیج فارس شكل گرفت و یا هم اتحادیه عرب که به منظور ایجاد همبستگی میان ملت عرب شکل گرفت، اما هيچ‌كدام نتوانست آن‌گونه كه بايد در مسير اهداف از پيش تعيين‌شده حركت كند.

اما سوال این است که چرا تا اکنون این ائتلاف‌ها شکننده بود و خیلی زود از هم پاشیده شد؟ ریشه اختلافات به کجا برمی‌گردد که مانع همکاری و تعامل در سطح منطقه شده است؟

موانع همگرایی منطقه‌ای در خاورمیانه

۱. اختلافات سرزمینی: شاید مهم‌ترین عامل منازعه در خاورمیانه به تقسیمات ارضی بر می‌گردد که متأثر از تقسیمات اراضی خلافت عثمانی است. در حال حاضر بیشتر ۲۰درصد اختلاف مرزی میان کشورهای خاورمیانه وجود دارد به‌طور مثال: ایران-امارات متحده عرب، عراق و کویت، کویت و عربستان سعودی، عربستان سعودی و قطر، بحرین و قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عمان و امارات متحده عربی، ایران و عراق، سودان و مصر، فلسطین و اسرائیل، مصر و اسرائیل، سوریه و اسرائیل، ترکیه و سوریه و در نهایت مسأله هویت‌طلبی کوردها که در داخل چهار کشور (ایران، سوریه، عراق و ترکیه) تقسیم شده اند همه نمودهای عینی منازعه سرزمینی در خاورمیانه است. البته باید خاطرنشان ساخت که بسیاری از مناطق مورد اختلاف عمدتا مناطق نفت‌خیز و استراتژیک هستند.

۲. اختلافات ایدئولوژیک: عامل دیگر که سبب واگرایی در منطقه شده است اختلافات ایدئولوژیک میان کشورهای خاورمیانه است. پادشاهی‌های مطلقه، جمهوری‌های استبدادی و نظامی‌های سوسیالیست نوع نظام‌های سیاسی در خاورمیانه است که ریشه در ایدئولوژی این کشورها دارد. مهم‌ترین اختلافات ایدئولوژیک در منطقه میان ایران و عربستان، ترکیه و عربستان، قطر و عربستان، مصر و عربستان در زمان حکومت جمال عبدالناصر و محمد مرسی، عربستان و عراق در زمان حکومت صدام حسین و پسا صدام، اسرائیل و لبنان و عربستان و سوریه می‌باشد که همگرایی منطقه متأثر از آن می‌باشد.

۳. اختلاف بر سر رهبری جهان عرب: در گذشته مصر و عربستان بر سر رهبری جهان عرب با هم رقابت می‌کردند و اکنون عربستان و قطر بر سر رهبری جهان عرب با هم رقابت می‌کنند. قطر با تکیه بر اندیشه اخوان‌المسلمین و عربستان سعودی نیز مروج اندیشه‌های محمد ابن عبدالوهاب در منطقه است.

۴. اختلاف بر سری رهبری جهان اسلام: در حال حاضر سه کشور (ایران، عربستان سعودی و ترکیه) خودشان را داعیه‌دار جهان اسلام و ام‌القری مسلمین می‌دانند و تلاش مضاعف بر گسترش نفوذ خود در خاورمیانه دارند. ایران در محور مقاومت در جنگ سوریه تمام قد از حکومت بشار اسد دفاع کرده است و در عراق نیز به تمویل مالی گروه تندرو شعیه‌ی ادامه می‌دهد، حزب الله لبنان شریک استراتژیک ایران در سواحل مدیترانه است و ایران در جنگ یمن نیز حامی حوثی بود. عربستان سعودی نیز در پی گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه است. حمایت از نیروهای مخالف دولت اسد در سوریه، کمک به جنرال السیسی برای کودتا علیه محمد مرسی و حملات راکتی بر یمن بیان‌گر همین موضوع است. ترکیه با روی کار آمدن دولت اسلام گرا رجب طیب اردوغان (حزب عدالت و توسعه) تلاش دارد تا نفوذ خود را در جهان اسلام بیشتر کند. اردوغان رویای احیای دوباره خلافت عثمانی را در سر می‌پروراند و در معادلات سیاسی – امنیتی خاورمیانه وارد شده است.

وجود اختلافات شدید در خاورمیانه باعث شده است تا منازعه و کشمکش بر همکاری و تعامل برتری داشته باشد. آنچه امروزه مایه‌ی نگرانی کشورهای عربی شده است و این کشورها را واداشته است تا به فکر ایجاد یک ائتلاف شوند قدرت‌گیری روزافزون ایران در منطقه است. طرح ناتوی عربی نیز به همین منظور طرح شده بود.

چگونگی شکل‌گیری و اهداف ناتوی عربی

طرح اولیه شکل‌گیری ناتوی عربی در سال ۲۰۱۷ با سفر دونالد ترمپ، رییس‌جمهور پیشین ایالات متحده به عربستان سعودی مطرح شد. اولین‌بار به‌صورت رسمی طرح ائتلاف استراتژیک خاورمیانه MESA شامل ایالات متحده، شورای همکاری‌های خلیج فارس به علاوه اردن و مصر در کنفرانس امنیتی منامه در سال ۲۰۱۸ مطرح شد. هدف اصلی این ائتلاف مبارزه با مخاطرات که منطقه را تهدید می‌کند و همکاری‌های بیشتر در عرصه اقتصادی و انرژی است. البته می‌توان تحلیل تکمیلی هم داشت و ناتوی عربی را در ذیل گسترش ناتو به شرق تفسیر کرد.

طرح نخست ناتوی عربی به شکست مواجه شد و نتوانست عرض‌اندام کند. پویش تازه امنیتی خاورمیانه و قدرت‌گیری روزافزون ایران باعث شده تا کشورهای حاشیه خلیج نگران شوند و به همین دلیل به سمت اسرائیل حرکت کرده‌اند تا در مقابل ایران موازنه کرده باشند. با توجه به این مورد امکان به‌وجودآمدن نسخه‌ای به‌روزشده‌ی ناتوی عربی با پشتیبانی اسرائیل شاید در راه باشد.

اهداف ناتوی عربی و گسترش روابط با اسرائیل

۱.مهار ایران: افزایش نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه به‌ویژه پس از تحولات موسوم به بهار عربی در سال ۲۰۱۱ به دغدغه و نگرانی کشورهای عربی مبدل شده است. عربستان سعودی ائتلاف عربی را در مقابل ایران رهبری می‌کند و تلاش عربستان سعودی و شهزاده محمد بن سلمان این است تا دست ایران را از سوریه، یمن و عراق کوتاه کند. استفان والت استاد دانشگاه هاروارد و نظریه‌پرداز برجسته‌ی واقع‌گرایی نوکلاسیک (تدافعی) نظریه موازنه قدرت کلاسیک که هانس مورگنتاو مطرح کرده بود را چالش می‌کشد و به‌جای آن موازنه تهدید را تجویز می‌کند. زمانی موازنه در دستور کار بازی‌گر دیگر قرار می‌گیرد که از سوی یک بازی‌گر مشخص، تهدیدی احساس شود. در چارچوب واقع‌گرایی تدافعی تهدید تعریف و اجزای خاص خودش را دارد. از نظر والت تهدید از قدرت کلی، نزدیکی جغرافیایی، قدرت تهاجمی و نیات تجاوزکارانه تشکیل می‌شود. اگر این مولفه‌ها کمرنگ باشند نیاز به موازنه‌‌سازی احساس نمی‌شود ولی در صورت وجود این مولفه‌ها در یک بازی‌گر، بازی‌گران دیگر باید دست به موازنه‌سازی بزنند تا در مقابل نیات تجاوزکارانه بازی‌گر تهدیدکننده، مبارزه کنند. به‌نظر در خاورمیانه وضعیت نیز به همین جهت در حال حرکت است. احساس تهدید از جانب ایران سبب شده تا کشورهای حاشیه خلیج دست به موازنه‌گری بزنند. عادی‌سازی روابط با اسرائیل و تلاش برای ایجاد ائتلاف استراتژیک خاورمیانه (مسا) یا همان ناتوی عربی دال بر همین موضوع است.

۲. جلوگیری از گسترش تروریسم و تسلیحات کشتار جمعی: اسلام پیکارجو و تروریسم درحال حاضر یک بازی‌گر درجه دوم در سیاست بین‌الملل و تهدید جدی برای کشورهای مجموعه امنیتی خاورمیانه است. سرایت پدیده اسلام پیکارجو بعد از خیزش‌های عربی به شکل دومینوار بوده و این پدیده در بیشتر کشورهای عربی در حال رخنه است. از سویی، کشورهای عربی دغدغه گسترش تسلیحات کشتار جمعی را نیز دارند. در آخرین مورد گزارش‌های در مورد استفاده از این دست تسلیحات در جنگ سوریه گزارش شد. باید خاطر نشان کرد که یکی از اهداف ناتو از گسترش به شرق نیز جلوگیری از گسترش تسلحیات هسته‌ای است.

۳. امنیت انرژی: خاورمیانه به‌طور عام و خلیج به‌طور خاص گلوگاه انرژی جهان است و آشوب در این مسیر تأثیر به‌سزایی بر اقتصاد سیاسی بین‌الملل و بازارهای جهان نفت خواهد. یکی از اهداف کشورهای عربی حوزه خلیج تأمین انرژی جهان بدون وقفه و سکته‌گی است.

موانع پیش‌روی تشکیل ناتوی عربی

۱.نهادگرایی اساسا در جهان عرب موفق نبوده است: تجربه نهادگرایی در جهان عرب همواره محکوم به نابودی و فروپاشی بوده است و هیچ نمونه‌ی از همگرایی موفق در خاورمیانه وجود ندارد. با این وصف ناتوی عربی راه طولانی و پر فراز و فرود را در پیش دارد.

۲. اختلافات میان کشورهای عربی: میان اعضا ناتوی عربی اختلافات شدید وجود دارد که مانع اصلی پیش‌روی این ائتلاف است.

۳. هراس از قدرت‌گیری عربستان سعودی: نگرانی کشورهای عضو از قدرت گیری بیش ار حد عربستان سعودی است. هراس از آن است که قدرت‌گیری عربستان زمینه را مداخله‌گیری بیشتر در امور داخلی کشورهای عضو فراهم خواهد کرد.

۴. ساختار ژئوپلتیکی منازعه‌خیز خاورمیانه: ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه به‌صورتی است که الگوهای رفتاری کشورهای این منطقه در خوشبینانه‌ترین حالت به منازعه و رقابت می‌رود. رقابت جنرال سیسی و بن سلمان بر سر رهبری ناتوی عربی نیز ریشه در همین الگوی رفتاری دارد که در نهایت باعث خروج مصر از ائتلاف شد.

۵. تشدید فرقه‌گرایی: این ائتلاف تشکیل شده از کشورهای سنی مذهب عربی است و این موضوع باعث حساسیت در میان شیعیان (عراق، شیعیان عربستان، سوریه و لبنان) می‌شود. احساس تهدید از ائتلاف سبب گسترش فرقه گرایی در خاورمیانه خواهد شد.

نتیجه گیری

آنچه مسلم است تشکیل ارتش عربی برای مواجهه با تهدید بیرونی نیست بلکه برای مقابله با تهدیدات درون منطقه‌ای است. ترس از قدرت‌گیری ایران و هراس از تکثیر گروه‌های تندرو نیز سبب شده است تا کشورهای حاشیه خلیج به فکر دفاع از خود برایند.

در نهایت کشورهای عضو باید موفق شوند که موانع فعلی را کنار بزنند و بتوانند ارتش عربی را با مصر یا بدون مصر شکل بدهند. اما آنچه شکل خواهد یافت با نسخه‌ای اصلی ناتو تفاوت اساسی خواهد داشت و برای فعلا این کشورها می‌توانند به ائتلاف در حد یک اتحاد نظامی بسنده کنند.