سال گذشته در چنین روزی، ۱۰ حوت ۱۳۹۸ توافقنامه صلح امریکا و طالبان با عنوان «موافقتنامهی آوردن صلح به افغانستان» در شهر دوحه توسط زلمی خلیلزاد، نماینده ویژهی امریکا در امور صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر، معاون شورای رهبری و رییس دفتر سیاسی طالبان در قطر به امضا رسید. براساس این توافقنامه امریکاییها تعهد سپردند تا حکومت افغانستان را وادار کنند که پنجهزار زندانی طالبان را از زندانهای افغانستان آزاد کند و همچنان تا ماه می سال جاری میلادی نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند. در مقابل گروه طالبان تعهد سپرده بودند که خشونتها را در افغانستان کاهش دهند و مذاکرات صلح بینالافغانی را با دولت جمهوری اسلامی افغانستان آغاز کنند. اما با رویکارآمدن دولت جدید در امریکا به ریاستجمهوری جو بایدن از حزب دموکرات، دولت بایدن تصمیم گرفته است که توافقنامه دوحه را بازنگری کند.
براساس توافقنامه دوحه گروه طالبان باید خشونتها را کاهش میدادند، طوریکه این گروه خشونتها را در برابر نیروهای امریکایی و ناتو به صفر رساندند، اما در افغانستان بهطور کل و به طور خاص در برابر نیروهای امنیتی افغانستان حملاتشان را شدت بخشیدند. با شروع گفتوگوهای بینالافغانی باید دو طرف روی برقراری آتشبس به توافق میرسیدند، اما از آن زمان تاکنون نهتنها برقراری آتشبس ممکن نشد و خشونتها کاهش نیافت، بلکه براساس گزارش یوناما، پس از آغاز مذاکرات صلح بینالافغانی میزان کشته و زخمیشدن افرادی ملکی در افغانستان افزایش یافته است، طوریکه در جریان سال ۲۰۲۰م، به تعداد ۳۰۳۵ فرد ملکی کشته و ۵۷۸۵ فرد ملکی زخمی شدهاند که مسئول ۴۵ درصد تلفات ملکی در افغانستان گروه طالبان بوده است. با توجه به افزایش خشونتها از جمله انفجار بمبهای مقناطیسی در شهر کابل، عدم توافق دو طرف روی برقراری آتشبس و کُندی روند مذاکرات صلح بینالافغانی، نتیجهی توافقنامه دوحه در یک سال گذشته چه بوده است؟
کاغذپارهی ناکام
داکتر اورزلا نعمت، رییس واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان در گفتوگو با اطلاعات روز به سه دیدگاه (مردم افغانستان، امریکا و طالبان) در مورد توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان اشاره میکند و میگوید که از دیدگاه مردم این توافقنامه هیچ ربطی به صلح در افغانستان نداشته، چون نه نمایندگان واقعی مردم افغانستان در آنجا حضور داشتند، نه نظر آنها پرسیده شده و نه هم در مورد تضمین حفاظت آنها در این توافقنامه مسائل اساسی و بنیادی گنجانده شده است: «از سال گذشته به این طرف چیزی را که ما شاهد بودیم تشدید خشونتها از طرف طالبان بوده است. قتلها و کشتارهای هدفمند صورت گرفته، با وصف اینکه طالبان گفته که مسئولیت اینگونه حملات را بر عهده نمیگیرند. اما باز هم بهعنوان یک گروه نظامی مخالف دولت که در گذشته برنامههای محدود کاهش خشونت و آتشبس را عملی کردند، در پشت قتلهای هدفمند نقش داشتهاند. در نتیجه برای مردم افغانستان نهتنها دستاورد قابل ملاحظهای نداشته، بلکه باعث تشدید مشکلات امنیتی شده است.»
اورزلا نعمت باور دارد که نظر به دیدگاه دوم این توافقنامه برای امریکاییها یک دستاورد نسبتا خوب بهحساب میرود: «چون براساس آن امریکاییها خود را متعهد شده بودند که تا ماه می سال جاری از افغانستان خارج میشوند و در مقابل هیچ حملهای بر نهادهای که مربوط نیروهای بینالمللی در افغانستان میشود، صورت نگیرد. در این قسمت توافقنامه دوحه برای امریکاییها دستاورد داشته، چون در طول یک سال گذشته تلفات نیروهای بینالمللی تقریبا به صفر رسیده است.»
اورزلا نعمت دیدگاه سوم را مربوط به طالبان میداند و باور دارد که این توافقنامه در مراحل ابتدایی برای طالبان دستاورد بزرگ بهحساب میرفت، چرا که طالبان میخواستند تنها با امریکاییها این توافقنامه را به امضا برسانند: «براساس این توافقنامه طالبان ۵۶۰۰ زندانیشان را از زندانهای حکومت افغانستان در حالی آزاد کردند که حکومت افغانستان هیچگونه مسئولیت و تعهدی نداشت. طالبان بهطور ماهرانه از توافقنامه دوحه استفاده کردند. برخی از رهبران طالبان از لیست سیاه امریکا کشیده شد. فرصت سفرکردن به کشورهای مختلف را پیدا کردند. اما در قسمت مذاکرات بینالافغانی برخورد سطحی و تاکتیکی کردند. تا اینکه انتخابات ریاستجمهوری امریکا این پروسه را مختل ساخت و در نهایت به بنبست آن در شرایط کنونی منجر شد.»
چندی پیش شورای امنیت ملی افغانستان نیز در آستانه یکسالگی این توافق گفته است که توافق امریکا و طالبان نتیجه مثبت در پی نداشته و در روند صلح تأثیری نداشته است. رحمتالله اندر، سخنگوی شورای امنیت (روز یکشنبه سوم حوت) با انتشار پیام ویدیویی گفته بود که این توافقنامه نهتنها در روند صلح موثر نبوده بلکه خونریزی و جنگ را نیز در کشور پایان نداده است.
دکتر جعفر مهدوی، نماینده پیشین مردم کابل در مجلس نمایندگان در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید که احتمال دارد نیروهای بینالمللی تا ماه می افغانستان را ترک نکنند: «ممکن تا ۶ ماه دیگر حضور آنها در افغانستان تمدید شوند. با این استدلال که طالبان ۶ ماه در آغاز مذاکرات بینالافغانی تعلل کردند. اما طالبان به احتمال زیاد عملیات علیه نیروهای بینالمللی را شروع نخواهند کرد. ولی حملات نظامی طالبان علیه نیروهای امنیتی افغانستان شدت خواهد گرفت که به معنای جنگ گسترده و همهجانبه در سال جاری خواهد بود.»
آقای مهدوی با اشاره به اینکه جریان مذاکرات دوحه شکستخورده و ناکام است، صلح پایدار و عادلانه را در افغانستان زمانی امکانپذیر میداند که تمامی مؤلفههای داخلی و خارجی تأمین صلح پایدار و عادلانه در کشور فراهم شود. اما در شرایط کنونی هیچ یک از مؤلفههای صلح پایدار و عادلانه در افغانستان فراهم نیست: «در عرصهی داخلی شکاف عمیق و اختلاف گسترده میان حکومت و نیروهای سیاسی اپوزیسیون وجود دارد. در سطح منطقه شکافهای عمیق میان کشورهای همسایه افغانستان وجود دارد. در سطح جهانی نیز شاهد یک اجماع بینالمللی در ارتباط با پروسه صلح افغانستان نیستیم، یعنی میان اتحادیه اروپا و امریکا اختلاف جدی وجود دارد. روسیه دیدگاه متفاوت در رابطه به پروسه صلح افغانستان دارد. با چنین ناهماهنگی که در داخل افغانستان، منطقه و جهان وجود دارد، دشوار است که به این زودی شاهد تأمین صلح پایدار و عادلانه باشیم.»
سند صلح افغانستان
فریدون خوزون، سخنگوی شورای عالی مصالحه ملی در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید که در طول یک سال گذشته در رابطه به پروسه صلح افغانستان پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است. آقای خوزون آغاز مذاکرات میان دولت جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان را بهعنوان یک گام خوب و تاریخی بر مبنای توافقنامه امریکا و طالبان در دوحه، میداند: «اجماع ملی و جهانی در زمینه صلح گام مثبتی بود که در راستای صلح برداشته شد. ایجاد شورای عالی مصالحه ملی و کمیته رهبری شورای عالی مصالحه ملی که در حقیقت چتر کلان اجماع ملی است، ۵ هزار و ۶ صد طالب از زندانهای حکومت افغانستان برای صلح رها شدند. اما متأسفانه هنوز پس از یک سال جنگ ادامه دارد. با آغاز مذاکرات صلح و بهخصوص با آغاز دور دوم مذاکرات صلح بینالافغانی نهتنها خشونتها کاهش نیافت، بلکه بیشتر شد.»
آقای خوزون در خصوص طالبان میگوید که این گروه هنوز هم مذاکرات صلح را جدی نگرفتهاند و آن را دوامدار دنبال نمیکنند. طوریکه در دور دوم هیأت جمهوری اسلامی افغانستان از یکونیم ماه به اینسو منتظر است که هیأت طالبان سر میز مذاکرات حاضر شوند، اما به جز یکیدو نشست مقدماتی، هیچ پیشرفتی نداشته است: «خروج نیروهای خارجی از افغانستان شروع شده، اما طالبان هنوز به برقراری آتشبس موافقت نکرده که این یکی دیگر از مشکلات جدی است. از همه اولتر ما به یک آتشبس دایمی در افغانستان نیاز داریم که گفتوگوها به پیش برده شود، اما متأسفانه طالبان به توافقنامه دوحه پابند نبوده است.»
پس از امضای توافقنامه دوحه، حکومت افغانستان در نخست در برابر آزادی زندانیان طالبان مقاومت کرد، اما در نهایت ۵ هزار زندانی طالب را آزاد کرد و برعلاوه ۶ صد زندانی خطرناک طالبان را نیز با برگزاری لویه جرگه مشورتی صلح و براساس فیصله این جرگه آزاد کرد. بر مبنای توافقنامه دوحه بخشی از نیروهایی امریکایی از افغانستان خارج شدند و گفتوگوهای بینالافغانی نیز آغاز شد. اما در همان شروع مذاکرات بینالافغانی توافقنامه دوحه خود تبدیل به چالش اصلی مذاکرات صلح شد، طوریکه طالبان خواستار آن شدند تا مبنای مذاکرات بینالافغانی توافقنامه دوحه باشد، اما هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان برخلاف طالبان استدلال میکردند که در توافقنامه دوحه دولت افغانستان نقش نداشته، بنابراین هیچ تعهدی در قبال آن ندارد.
لطیف آرش، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با اطلاعات روز، میگوید که نخستین نتیجهی توافقنامه دوحه شروع مذاکرات صلح بینالافغانی میان دولت افغانستان و گروه طالبان بوده است: «توافقنامه دوحه باعث شد تا حملات پیچیده و گروهی انتحاری در کابل و شهرهای بزرگ انجام نشود و عدم وقوع این حملات باعث کاهش تلفات غیرنظامیان شده است.»
آقای آرش معتقد است که حالا سرنوشت توافقنامه دوحه بستگی به مسأله خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تا ماه می سال جاری دارد. اما اگر امریکا در مدت زمان تعیینشده از افغانستان بیرون نشوند، سه سناریو قابل پیشبینی است: «سناریوی اول اینکه ممکن است طالبان و امریکا روی جدول زمانی جدید توافق کنند و این مسأله باعث مذاکرات جدید میان امریکا و طالبان خواهد شد و مذاکرات بین الافغانی به تعویق خواهد افتاد. سناریوی دوم اینکه ممکن است طالبان با حضور امریکا توافق کنند و این مسأله گروه طالبان را به دو بخش موافق و مخالف تقسیم خواهد کرد و باعث انشعاب در میان این گروه خواهد شد. سناریوی سوم اینکه گروه طالبان با ادامه حضور امریکا توافق نکنند، جنگ علیه نیروهای امریکایی از سر گرفته شود و احتمال لغو قرارداد دوحه نیز در این سناریو وجود دارد.»