وحیده پیکان
بهنظر میرسد زمان خداحافظی اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان با قدرت فرارسیده است. امریکا در ماه جاری میلادی بین ۱۶ تا ۲۶ ماه اپریل میکوشد نشست صلح استانبول را برگزار کند که سرنوشت افغانستان را یکسره کند تا پس از تقریبا دو دهه جنگِ خونین در این کشور سربازان خود را مسئولانه به خانه بازگرداند.
کشورهای بانفوذ منطقه، رهبران سیاسی افغان و گروه طالبان از توفان شتابان سیاسی بهوجودآمده در افغانستان که میتواند دولت اشرف غنی را برکنار کند، استقبال کردهاند. آقای غنی خود نیز این وضعیت را به خوبی درک کرده است که نمیتواند در برابر موج ایجادشده دوام بیاورد.
چنین است که او از موضع پیشترش که میگفت میخواهد ظرف پنج سال آینده طالبان را در نظام سیاسی مدغم و منحل کند، عقبنشینی کرده و حالا حاضر شده است که ظرف شش ماه آینده با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری پیشهنگام که در آن خودش حضور نداشته باشد، قدرت را انتقال دهد تا از این طریق نشان دهد که او نقش کلیدی در روند صلح ایفا کرده است.
اما هرچند آقای غنی نقش مهمی در تحولات سریع صلح کشورش دارد و در نهایت از جمله باید پای توافقنامه صلح با طالبان امضاء کند، واقعیت این است که این نقش آنقدر مهم هم نیست که طرفهای روند صلح مانند امریکا، طالبان و رهبران سیاسی کشور، برای سالها منتظر آن بماند. بنابراین خواسته یا نخواسته اشرف غنی جزء روند صلح به رهبری امریکا خواهد شد.
در ترسیم نقشهی راه سیاسی آینده کشور چند طرف نقش مهمی دارند؛ احزاب و نیروهای سیاسی کشور که زیر چتر نظام سیاسی و در چارچوب دولت و شورای عالی مصالحه ملی جمع شدهاند، طالبان، امریکا و کشورهای منطقه از جمله ایران و پاکستان.
به جز از دولت اشرف غنی، تقریبا همه بر این امر اتفاق نظر دارند که راهحل رسیدن به یک توافق سیاسی که زمینهساز آتشبس و ایجاد حکومت فراگیر ملی را فراهم کند، روی کار آمدن دولت جایگزین انتقالی برای مدت معین است که زمینه برگزاری انتخابات را مثلا بعد از دو سال فراهم کند.
این جوهر طرح صلح امریکا برای افغانستان است که مورد حمایت کشورهای منطقه و رهبران سیاسی افغان قرار گرفته است. تنها گروه طالبان با نشاندادن چراغ سبز گفته است که این طرح را مورد بررسی قرار میدهد و دولت اشرف غنی آنرا رد کرده و طرح جایگزین انتخابات پیشهنگام ارایه کرده است. از اینرو با برگزاری نشست استانبول و جهتگیری طالبان، پلهی ترازو به سود طرح امریکا سنگینی خواهد کرد و جدیترین طرح برای ترسیم نقشه راه آینده سیاسی کشور نیز در شکل انتقال قدرت از اشرف غنی به دولت انتقالی صلح ظاهر خواهد شد.
بازیگران سیاسی متعدد با تحلیل و ارزیابی مشابه از این وضعیت قد بلند کردهاند و منتظر توافق استانبول و ایفای نقش در صحنه سیاست افغانستان بعد از دوره غنی هستند. این سیاستمداران مورد نقد اشرف غنی نیز قرار گرفتهاند که در نشست چندی پیش آنها را به طعنه گفت که به هر در و دیوار نزنند و راه رسیدن به قدرت فقط صندوق رأی است. این خود نشانهی دیگر از نگرانی آقای غنی برای برچیدهشدن اقتدارش در نتیجه مذاکرات صلح با طالبان قلمداد میشود. هرچند در تئوری انتقال مشروع قدرت از مجرای انتخابات و صندوق رأی در نظام دموکراتیک یک اصل است، اما شرایط امنیتی افغانستان، تجربههای تلخ ناشی از تقلب گسترده در جریان رأی، بیکفایتی، ناتوانی و از همه مهمتر وابستگی کمیسیون انتخابات به ارگ اعتماد مردم به انتقال قدرت زیر نظر دولت کنونی را صدمه زده است و بعید به نظر میرسد که این طرح پشتیبان داخلی و خارجی داشته باشد چنانچه امریکا نیز در جریان انتخابات سال ۲۰۱۹ ابتدا بر تعویق انتخابات و روند صلح تأکید میکرد.
زمان برای دولت جو بایدن تنگتر میشود. امریکا با طالبان توافقنامه صلح دارد که تمام نیروهایش را تا اول ماه مه از افغانستان خارج کند. رسیدن به این توافقنامه تقریبا دو سال وقت و مذاکرات فشرده را در بر گرفت. نقض جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی میتواند به ازسرگیری حملات طالبان به امریکا بینجامد و تمام تلاشهای دیپلماتیک نقش برآب شود و سال خونین و جنگ بیشتر در افغانستان منجر شود که هیچ جناحی طرفدار آن نیست. امریکا فقط ۳۳ روز فرصت دارد تا یا توافقنامه صلحش با طالبان را نجات دهد یا با نادیدهگرفتن توافقات با طالبان حضورش را تمدید کند و یا هم آن زمان با برگزاری نشست استانبول به توافقات کلی بر سر نقشه راه آینده سیاسی افغانستان برسد که بر مبنای آن یک فرصت زمانی شش ماه دیگر برای اجرای روند خروج سربازانش حاصل شود.
اما شاید طالبان فقط در شرایطی حاضر به پذیرش تمدید کوتاهمدت حضور نیروهای خارجی در افغانستان مثلا تا آخر سال جاری میلادی شود که روی حکومت آینده و انتقال قدرت در نشست استانبول توافق شود و این پروسه تا اول ماه مه نهایی شود و قدرت ظرف دو-سه ماه آینده به حکومت انتقالی مورد قبول طرفها واگذار شود.