رییسجمهور غنی طرح سهمرحلهای خود را با عنوان «چارچوب برای نقشه راه صلح» که قرار است در نشست ترکیه در مورد صلح افغانستان ارائه شود، رسانهای کرده است. این طرح سه مرحله دارد: مرحله اول، توافق سیاسی شامل توافق بر حالت مطلوب، توافق بر آتشبس و نظارت بینالمللی، توافق بر اصول حکومت صلح، حصول تضمین منطقهای و بینالمللی در راستای مبارزه با تروریزم که تأیید از جانب لویه جرگه میشود. مرحله دوم، حکومت صلح است که شامل ترتیب پلان تطبیقی برای رسیدن به حالت مطلوب، حاکمیت قانون اساسی، برنامههای حکومتداری و توسعه، امنیت، آتشبس و مبارزه با تروریزم و برگزاری انتخابات میشود. مرحله سوم، اعمار صلح، دولتسازی و ایجاد مارکیت است که چارچوب قانون اساسی، پیمان سیاسی، ادغام مجدد مهاجران و بیجاشدگان، امنیت و اولویتهای حکومت و اولویتهای انکشافی را شامل میشود.
آقای غنی در تشریح این چارچوب برای نقشه راه صلح روی نظام جمهوری، انتخابیبودن رهبری دولت، تداوم نهادهای امنیتی و پروژههای بزرگ اقتصادی، تمرکز قدرت در پایتخت، حفاظت از قانون اساسی و مرجع نهایی تأیید توافق صلح از سوی لویه جرگه تأکید کرد. رییسجمهور در جریان تشریح نقشه راه صلح، ضمن مخالفت با طرح پیشنهادی وزارت خارجه امریکا، به نوعی منتقدین درون نظام جمهوری را که مخالف ساختار متمرکز قدرت هستند نیز هدف قرار داد. آقای غنی در مورد نوعیت ساختار توزیع قدرت سیاسی گفت که «اینجا یک فرهنگ عظیم مشروعیت مرکز وجود دارد. این فرهنگ حداقل دوونیم هزار سال سابقه دارد». درحالیکه محافل سیاسی در هفتههای اخیر درگیر مباحثی جدی روی غیرتمرکزسازی ساختار توزیع قدرت در قالب نظامهای پارلمانی و فدرالی بوده است.
در همینحال شورای عالی مصالحه ملی که از چندی به اینسو روی توحید طرحهای ارائهشده در رابطه به نشست ترکیه کار میکند، در اعلامیهای از پایان کار کمیته تهیه و توحید پیشنویس طرح صلح خبر داده و نوشته است که «پس از پنج جلسه، کار تحلیل و توحید نظریات و دیدگاههای مطرحشده در طرحهایی را که از جانب احزاب سیاسی، حکومت، نهادهای جامعهی مدنی، رسانهها و شهروندان کشور به شورای عالی مصالحهی ملی رسیده بود، نهایی شد.» قرار است پس از آخرین نشست این کمیته، پیشنویس طرح صلح به رهبری شورای عالی مصالحه ملی ارائه شود. قبل از این شورای عالی مصالحه در اعلامیهای نوشته بود که دولت افغانستان در نشست ترکیه که قرار است به تاریخ ۱۶ اپریل، ۲۷ حمل در استانبول برگزار شود، با طرح واحد اشتراک خواهند کرد. بنابراین اکنون عملا چارچوب نقشه راه برای صلح که از سوی رییسجمهور غنی ارائه و تشریح شده، جدا از طرحی است که شورای عالی مصالحه روی آن کار میکند. با توجه به این مسأله اولین پرسشی که در این زمینه خلق میشود این است که آیا اشتراک دولت افغانستان با طرح واحد در نشست ترکیه ممکن است؟ اگر نه، چرا؟ پیامدهای چندصدایی برای افغانستان چیست؟ در نهایت چه نوع نظام سیاسی راه حل مشکل افغانستان است؟
افغانستان چندصدا
علی امیری، نویسنده و استاد دانشگاه در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید اشتراک دولت افغانستان در نشست ترکیه با طرح واحد ممکن نیست. چون دولت افغانستان از اقتدار لازم برخوردار نیست که بتواند گروههای سیاسی را همسو کند: «دولت افغانستان اقتدار و قدرت اقناع را ندارد که گروههای سیاسی را زیر یک چتر جمع کند، دیدگاههای آنها را توحید نماید و در نهایت خودش از آنها یک طرح واحد بسازد. دولت خودش برای بقا در قدرت تلاش میکند و گروههای سیاسی که در اینجا حضور دارند در تلاش زوال دولت هستند که در نتیجه امکان یک موضع مشترک وجود ندارد.»
دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر در مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک فرانسه در گفتوگو با اطلاعات روز، با اشاره به پیشینهی منازعه سیاسی و تقسیم قدرت میان رییسجمهور غنی و داکتر عبدالله پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۴م، میگوید که عملا در افغانستان دو قطب قدرت حکومتی وجود دارد که در اساسیترین مسائل افغانستان با هم وحدت نظر ندارند. بعد از توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان و فشار روزافزون امریکا تا سرحد تهدید به دولت افغانستان و خطر روزافزون همکاری پاکستان و طالبان با امریکا روی آینده افغانستان، این دو قطب قدرت باز هم نزدیک و همکار نشدند. بنابراین حالا در نشست ترکیه نیز امکان اشتراک این دو قطب قدرت با طرح واحد وجود ندارد: «از سخنان رییس، معاونین و اعضای شورای مصالحه فهمیده میشود که آنها با ایدهی حکومت موقت یا عبوری صلح مخالف نیستند. اما در طرح اشرف غنی نهتنها مخالفت صریح در این مورد وجود دارد، بلکه بخش اول این طرح سهمرحلهای در حال حاضر نهتنها با ایدهی اکثریت مردم که خواهان پایان جنگ هستند مخالف است، بلکه با طرح امریکا نیز ضدیت دارد». دکتر کریم پاکزاد میگوید طرح رییسجمهور غنی جنبه عملی ندارد، چرا که هیچ یک از طرفهای جنگ و صلح افغانستان حاضر نیستند در انتخاباتی شرکت کنند که زیر نظر غنی برگزار شود.
دکتر محمدموسا جعفری، نویسنده و استاد دانشگاه در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید که موضع دولت افغانستان با طرح واحد بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود، اما با درنظرداشت مطالبات متفاوت در میان رهبران سیاسی نمیتوان انتظار دستیابی به طرح مشترک را بهطور جدی مطرح کرد: «وقتی بهطور واضح از طرح رییسجمهور سخن به میان میآید به این معنا است که ایشان باوری به سهیمسازی دیگران در ارائه طرح ندارد و نقشه راه مستقل را پیشکش میکند. درحالیکه اعضای برجستهی شورای عالی مصالحه ملی مثل داکتر عبدالله عبدالله یا حامد کرزی دیدگاه و طرح متفاوت با رییسجمهور غنی دارند.»
کریم پاکزاد معتقد است که امریکاییها تمام سعی شان را خواهند کرد که از پراکندگی سیاسی و اشتراک دولت افغانستان با چندین طرح صلح جلوگیری کنند. چرا که امریکاییها تلاش دارند تا قبل از تاریخ خروج نیروهای امریکا و متحدین آنها طوریکه در توافقنامه دوحه آمده، در نشست ترکیه به توافقی دست یابند: «اما در این میان اشرف غنی حتا در برابر امریکا که حامی قدرتمند ساختار کنونی دولت افغانستان است، میخواهد مقاومت کند و قدرت را برای خود و اگر مجبور به استعفا شود، برای گروه خود حفظ کند. در این صورت ممکن است نشست ترکیه به شکست بینجامد؛ شکستی که عواقب دردناک خواهد داشت.»
کارگردان بیگانه
علی امیری در مورد پیامدهای شرکت دولت افغانستان در نشست ترکیه با چندین طرح و پراکندگی سیاسی حکومت، شورای مصالحه و دیگر جریانهای سیاسی میگوید که در آنصورت همهی جریانهای که از طرف دولت افغانستان شرکت میکنند بهطور منفعلانه ظاهر خواهند شد. بنابراین کارگردان و برنامهساز برای صلح کسانی دیگری خواهند بود: «آنها مطابق با علایق خودشان ساختار سیاسی آینده را دیزاین خواهند کرد. برخلاف شعارهای که مدیریت روند صلح با مالکیت افغانها باشد، کمترین تأثیر را طرفهای افغانی خواهند داشت.» بنابراین نتیجه همان خواهد شد که کارگردانهای خارجی درنظر دارند. در آنصورت نظام سیاسی آیندهی افغانستان را نیز طبق معمول خارجیها تعیین خواهند کرد که بدون شک برآیند آن ختم منازعه و پایان جنگ نخواهد بود.
آقای امیری در مورد نوعیت نظام سیاسی مطلوب در افغانستان معتقد است که نظام فدرالی با واقعیتهای سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی کشور ما بیشتر سازگار است: «یک نظام فدرال که قدرت را در سطوح دولتهای ایالتی تقسیم کند و یک رابطهی تعریفشده بین دولتهای ایالتی و دولت فدرال وجود داشته باشد، میتواند مشکل افغانستان را حل کند. افغانستان فدرال میتواند یک کشور مستقل و آزاد باشد.»
دکتر محمدموسا جعفری نیز نظام سیاسی فعلی را که ریاستی متمرکز است، ناکام میداند و میگوید نظام ریاستی و تمرکز قدرت چالش بزرگی برای کشور خلق کرده است: «توزیع عادلانهی قدرت و ثروت در کشور انجام نشده است. اما اکنون که طالبان نیز در نظام آینده سهم خواهند داشت و حساسیتها در این مورد بهشدت بالا گرفته است، سهم جامعه جهانی برای توحید طرحها بسیار مهم است و حمایت آنها از نظام سیاسی افغانستان ضامن بقای حکومتهای آتی خواهد بود.»