جامعهی رسانهای در افغانستان با چالشهای گوناگونی روبهروست. مشکلات مالی رسانهها و تهدیدهای جانی خبرنگاران دو چالشیست که در طول یک سال گذشته بسیاری از خبرنگاران را خانهنشین یا مجبور به ترک افغانستان کرده است. رسانهها و خبرنگاران امسال در حالی سوم می، روز جهانی آزادی مطبوعات را پشت سر میگذارد که با آینده و سرنوشت نامعلومی مواجهند. بزرگترین نگرانی قربانیشدن آزادی بیان در جریان گفتوگوهای صلح است. وضعیت رسانهها و آزادی بیان همزمان با گرمشدن تلاشهای صلح در یکونیم سال گذشته پسترفت داشته است. در طول سالهای جنگ، بهویژه در یک سال گذشته بهطور آشکار طالبان دشمنی خود را با جامعهی رسانهای افغانستان به نمایش گذاشتهاند. همین حالا فرماندهان و جنگجویان گروه طالبان علیه جامعهی رسانهای در مناطق تحت کنترلشان و همچنان در کابل انواع مختلف تهدید، ارعاب و خشونت را بهکار بستهاند.
برای نشاندادن اینکه چگونه سایهی جنگ بر رسانههای افغانستان سنگینی میکند، کافی است به قربانیهای که جنگ بر رسانهها و خبرنگاران تحمیل کرده و وضعیت اکنون جامعه رسانهای، نظر کنیم. در ۲۰ سال اخیر در افغانستان ۱۳۳ خبرنگار و کارمند رسانه در نتیجهی جنگ و خشونت کشته و دهها تن دیگر زخمی شدهاند. برپایهی گزارشهای نهادهای ناظر هم اکنون کشتار هدفمند خبرنگاران از طرف طالبان، آزادی رسانهها را تهدید میکند. در حدود ۱۴ ماه گذشته دستکم ۱۰ خبرنگار و فعال رسانهای در کشور قربانی قتلهای هدفمند شدهاند. در ردهبندی جهانی افغانستان هنوز مرگبارترین کشور برای خبرنگاران است. بنابراین، رویکرد حذف در برابر جامعهی رسانهای افغانستان و ضدیت طالبان با رسانهها و آزادی بیان، رسانهها و خبرنگاران را با آیندهی تیره و تار مواجه کرده است.
همزمان با گفتوگو های صلح بهنظر میرسد بهطور سیستماتیک خبرنگاران و رسانهها در معرض تهدید بزرگتری برای خفهشدن آزادی بیان قرار گرفته است. در جنگ جاری رسانهها یک هدف عمده است. با این برداشت که اگر رسانهها زیر فشار تروریزم، حالت انفعالی به خودشان بگیرند، گروههای خشونتطلب و افراطگرا موفق شدهاند بزرگترین سد را از راه خود بردارند. بهطور مشخص طالبان امیدوارند که همزمان با مذاکرات صلح با خاموشکردن منتقدان از طریق تهدید و خشونت، بر جنایتهای گذشته و امروزشان سرپوش گذارند. درک طالبان این است که این گروه با حضور رسانههای آزاد و جامعه رسانهای منتقد هرگز نمیتواند در میان مردم و افکار عمومی جایگاه مناسب پیدا کند. طالبان آرزو دارند در نبود جامعهی رسانهای منتقد مثل گذشته در هر گوشهی کشور دست به جنایت بزنند و جنایاتشان هیچ بازتابی پیدا نکند و راه تبلیغات ضدطالبانی را سد کنند.
گذشته از این، عناد طالبان با آزادی بیان ریشهی عمیقتری دارد. در ایدیولوژی طالبان آزادی بیان و آزادی رسانهها امر مردود است. این گروه به آزادی بیان باور ندارد. در زمان طالبان فقط رادیو صدای شریعت فعال بود. این رادیو صرفا ابزاری برای پروپاگندای ایدیولوژیک طالبان بود. طالبان نهتنها به هیچ رسانهای آزاد فرصت فعالیت نمیدادند که با تمام ابزار آگاهیبخش و ابزار ارتباطی مخالف بودند. داشتن تلویزیون، ماهواره و حتا کست در زمان امارت اسلامی طالبان جرم بود. در نتیجهی اعمال سیاست «استبدادی رسانهای» طالبان در تمام افغانستان دست به جنایتهای بیشماری زدند که این جنایات هیچ بازتابی پیدا نکردند.
از رویکرد حذفی طالبان در برابر رسانهها و خبرنگاران اگر بگذریم، از نظر داخلی نیز رسانهها در کشور وضعیت خوبی ندارند. دشواری دسترسی به اطلاعات، خشونت علیه خبرنگاران، ناشنیدهماندن افشاگریهای رسانهها از فساد و فراموشی مطلق رسانههای آزاد در زمینهی حمایت مالی «مثنوی هفتاد من» است. بهعنوان نمونه در مواجهه با عاملان خشونت نیز کاری صورت نگرفته است و سیاست حکومت نسبت به جان خبرنگاران سیاست بی اعتنایی بوده است. سالهاست که خشونت و جنگ از خبرنگاران قربانی میگیرد، اما هرگز طرحی که بتواند برای خبرنگاران و فعالیتهای رسانهای مصونیت ایجاد کند، ساخته نشده است یا دستکم در حد حرف مانده است. عاملان خشونت علیه خبرنگاران بهطور شاید و باید مورد پیگرد قرار نگرفته است. برپایهی آمارهای رسمی به بیش از ۹۵ درصد پروندههای قتل خبرنگاران تا کنون رسیدگی نشده است.
ضدیت طالبان با آزادی بیان و بیپناهی داخلی رسانهها میدان خشونت برای کسانی که آزادی بیان را مخل منافع خود میدانند، بازتر کرده است. اگر رسانهها زیر فشار جنگ و ارعاب، حالت انفعالی به خودشان بگیرند، گروههای خشونتطلب و افراطگرا موفق شدهاند بزرگترین سد را از راه خود بردارند. بنابراین، حکومت افغانستان، جامعه جهانی و نهادهای حامی رسانهها نباید بگذارند صدای آزادی بیان در افغانستان خفه شود. برخورد قاطع با عاملان خشونت، بازتعریف مصونیت خبرنگاران، خواست محوری جامعهی رسانهای افغانستان است. انتظار خبرنگاران از جامعه جهانی به رسمیت شناختهشدن آزادی بیان بهعنوان یک اصل در گفتوگو با طالبان است. به طرفهای جنگ از جمله به طالبان باید تفهیم شود که کشتن خبرنگاران جنایت جنگی است، زیرا آنها طرف هیچ جنگی نیستند و تنها کارشان اطلاعرسانی و نقد وضعیتهای ناهنجار است. رسانهها و خبرنگاران در شرایط جنگی نگرش بیطرفانه دارد و براساس پروتکلهای جنگی مصونیت دارند.