کار با دست خالی؛ چگونه مهاجران افغانستان در اندونزیا در دل محدودیت، خلاقیت به خرج می‌دهند؟

کار با دست خالی؛ چگونه مهاجران افغانستان در اندونزیا در دل محدودیت، خلاقیت به خرج می‌دهند؟

عابر شایگان و فریضه عالمی

حدود ۸ هزار پناهجوی اهل افغانستان سال‌هاست که بی‌سرنوشت در جزیره‌های اندونزیا گیر افتاده‌اند. نه پای رفتن دارند و نه راه برگشتن. خودشان این وضعیت را «جهنم سبز» توصیف می‌کنند و می‌گویند سال‌های خوب عمرشان بیهوده از کف می‌رود. با این‌که آن‌ها حق آموزش، اشتغال و فعالیت ندارند، تعدادی از آن‌ها این محدودیت‌ها را کنار می‌زنند و برای وضعیت بهتر دست به کارهای خلاقانه و امیدبخش می‌زنند. از آموزش و به نمایش گذاشتن هنرهای رزمی گرفته تا ایجاد مکتب خودگردان و ساختن فیلم مستند از انتظارهای مرگبار، رنج‌های درون کمپ و کلافگی‌های ناتمام خودشان.

در این گزارش داستان زندگی پناهجویانی را می‌خوانید که با دست خالی، دستاوردهای خوبی داشته‌اند.

باشگاه کاراته‌ی مینا

وقتی هنوز دختر کوچکی در پاکستان بود، با دیدن برادر بزرگ‌تر که صبح و شام با لباس ورزشی به باشگاه می‌رفت، شوق ورزش در دلش افتاد. اما او مثل برادرش اجازه‌ی رفتن به باشگاه را نداشت. همین شد که با برادرش تمرین در خانه را شروع کرد. ۱۶ سال پس از آن هنوز مینا اسدی ورزش می‌کند و حالا در قدوقامت یک مربی کاراته در کمپ مهاجران افغانستان در اندونزیا محدودیت‌ها را کنار زده و به دیگر مهاجران آموزش می‌دهد.

در سال ۲۰۰۵ زمانی که خانواده‌ی مینا اسدی در کویته پاکستان مهاجر بودند، او رو به ورزش آورد و با محدودیت و مشکلات زیاد مبارزه کرد تا به عضویت تیم ملی کاراته پاکستان رسید و برای این کشور مدال طلا آورد.

یک روز که مسابقه‌ای در جریان بود و پدر مینا اسدی نیز از تماشاگران آن بود، یکباره اسم او را خواندند و به رینگ مبارزه خواستند. پدر از ورزش دختر هنوز خبر نداشت اما دختر یک سال پنهان از چشم خانواده به بهانه‌ی رفتن به آموزشگاه به یک باشگاه کاراته می‌رفت و برای قهرمانی عرق می‌ریخت. وقتی در آن مسابقه مقام گرفت و مدال آورد، در وجود پدر حس متضاد خوشی و خشم نهفته بود. خوشی برای قهرمانی و خشم از ورزشی که او اجازه‌اش را نداده بود: «وقتی به خانه آمدم پدرم گفت دخترم تا حالا که بدون اجازه‌ی من رفتی پس از این حق نداری برای ورزش‌کردن برون بروی. تو دختر هستی چه نیاز داری که ورزش کنی؟»

به همین سبب او برای چند مدت از رفتن باشگاه محروم شد. پس از آن مینا پا پیش‌کشیدن بهانه‌های مختلف سعی می‌کرد خانواده‌اش را راضی کند که به او اجازه‌ی بدهد ورزش کند. یک بار او بهانه آورد که اگر ورزش نکند پاهایش درد شدیدی می‌کشد و او تاب تحمل این درد را نخواهد داشت. سرانجام به لطف این بهانه اجازه یافت که دوباره به باشگاه برود اما مردم با قصه‌های من‌درآورده آن‌ها را به حال خودشان نمی‌گذاشتند.

«یک شب پدرم گفت یا ورزش را انتخاب کن یا خانه را. من هم چند دست لباس را در کوله‌پشتی‌ام گذاشتم و از خانه بیرون شدم.  وقتی در انتهای کوچه رسیدم پدرم آمد و مرا در آغوش گرفت و گفت ترا امتحان می‌کردم. اگر می‌خواهی ورزش کنی باید به من وعده بدهی که پس از این تمام تمرکزت روی ورزش باشد. وعده بدهی که همیشه اول می‌شوی و سر بلندم می‌کنی».

مینا قولی را که آن شب به پدرش داد، تا آخر به آن پابند ماند و به‌زودی به موفقیت‌های خوبی در ورزش دست یافت. در سال ۲۰۰۶ او در اولین مسابقه‌ی ملی خود در شهر کراچی پاکستان اشتراک کرد و در جایگاه نخست ایستاد. سپس به خاطر این موفقیت، عضویت تیم ملی کاراته پاکستان را به‌دست آورد. در سال ۲۰۱۰ برای مسابقه به بنگلادش رفت و برای پاکستان سه مدال آورد. مینا اسدی خودش شناسنامه نداشت و با اسم شخص دیگری در این مسابقات اشتراک می‌کرد و در کل ۳۰ مدال به دست آورد.

خانم اسدی با پولی که از مسابقات بنگلادش به دست آورده بود، در سال ۲۰۱۱ در کابل اولین باشگاه ورزشی زنانه را تاسیس کرد. کاری که هنوز در آن فضا و شرایط برای مردم کابل عادی نبود و برای مینا ریسک و چالش به همراه می‌آورد: «خواستم که این هنر را که من یاد دارم، به دختران سرزمینم هم یاد بدهم. روزهای اول که باشگاه را در غرب کابل آغاز کردم به خاطر این که من یک زن بودم و برای اولین بار در افغانستان باشگاه برای زنان ایجاد کردم با مشکلات زیادی روبه‌رو شدم. اما تمام مشکلات را نادیده گرفتم و به فعالیت‌هایم ادامه دادم.»

مینا اسدی، مربی باشگاه کارته‌ای در اندونیزیا است که خودش برای پناهجویان ایجاد کرده است.  عکس ارسالی به اطلاعات روز
مینا اسدی، مربی باشگاه کارته‌ای در اندونیزیا است که خودش برای پناهجویان ایجاد کرده است. عکس ارسالی به اطلاعات روز

خانم اسدی بعدا عضویت تیم ملی کاراته‌ی افغانستان را به دست آورد و در سال ۲۰۱۲ و پس از آن که از طرف افغانستان در مسابقات هند و ازبکستان اشتراک کرد و برای کشورش مدال آورد. او اما می‌گوید که مسوولان تیم ملی برایش اجازه‌ی اشتراک در مسابقات را نمی‌دادند و این مساله او را از عضویت در تیم ملی کاراته افغانستان ناامید کرد.

او سرانجام در سال ۲۰۱۵ دوباره راه مهاجرت را در پیش گرفت و حالا شش سال است که به‌عنوان پناهجو با شوهر، مادرشوهر و دو فرزندش در اندونزیا زندگی می‌کند. بعدا در آنجا با چند شاگرد کابلی‌اش بر می‌خورد و باهم جایی را برای تمرین پیدا می‌کنند. خانم اسدی با کمک اطرافیانش یک باشگاه ورزشی را برای مهاجران در اندونزیا ایجاد کرده و به عنوان مربی با آن‌ها کار می‌کند. تعداد شاگردانش که زنان و مردان پناهجوی اهل افغانستان هستند به ۴۰ تن می‌رسد و به علت نبود جای نمی‌تواند تعداد بیشتر آن‌ها را بپذیرد. حالا برای پناهجویانی که ورزش دوست دارند، تمرین با او هم سرگرمی است و هم سلامتی و آموختن یک هنر.

مینا اسدی در دوران مهاجرت در پاکستان شناسنامه نداشت و با اسم کسی دیگر برای این کشور مقام و مدال طلا آورد. عکس ارسالی به اطلاعات روز
مینا اسدی در دوران مهاجرت در پاکستان شناسنامه نداشت و با اسم کسی دیگر برای این کشور مقام و مدال طلا آورد. عکس ارسالی به اطلاعات روز

مینا اسدی، ۲۸ ساله سفر ورزشی خود از مهاجرت آغاز کرد و حالا در مهاجرت ادامه می‌دهد. افتادن از دنیای مهاجرت به دنیای مهاجرت دیگر، و نامهربانی دیدن و سرزنش‌شدن در کشور خود او را از خیلی آرزوها و اهدافی که برای آن زحمت کشیده بود، بازداشته است: «برای من واقعا سخت می‌گذرد. به آرزو و آرمانی که داشتم نرسیدم. نتوانستم که به مسابقات بین‌المللی اشتراک کنم. از این‌که نتوانستم پیشرفت کنم ناراحتم. تحملش بیشتر از این برایم سخت است.»

مکتب خودگردان «امید»

پناهندگان و مهاجران در اندونیزیا از حق آموزش، اشتغال و فعالیت محروم‌اند. به همین دلیل فرزندان آن‌ها که یا در همان‌جا متولد شده‌اند و یا وقتی کوچک بوده‌اند با خانواده‌ی خود به آن‎‌جا رفته‌اند در معرض بی‌سوادی و محرومیت از آموزش قرار دارند. نگرانی محرومیت از آموزش و بی‌سواد ماندن این مهاجران را بر آن کرده که خودشان آستین بالا بزنند و با ابتکار جمعی یا فردی مکتب‌های خودگردان را تاسیس و برای فرزندان شان زمینه‌ی آموزش را فراهم کنند.

گروهی از مهاجران افغان در شهری در ۷۰ کیلومتری جاکارتا پایتختت اندونزیا، یک مکتب خودگردان را در سال ۲۰۱۷ تاسیس کرده‌اند. این مکتب با نام مرکز آموزشی امید (HLC) فعالیت می‌کند و ۱۵۱ دانش‌آموز دارد. ۱۸ استاد آن که همه مهاجر هستند از افغانستان، پاکستان، ایران، عراق و کشورهای دیگر هستند.

گروهی از مهاجران افغان در اندونیزیا برای فرزندان شان که از حق آموزش محرومند، مکتب خودگردان ایجاد کرده‌اند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
گروهی از مهاجران افغان در اندونیزیا برای فرزندان شان که از حق آموزش محرومند، مکتب خودگردان ایجاد کرده‌اند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

نوید آیین، ۳۴ ساله مدیر این مکتب در سال ۲۰۱۵ همراه با خانواده‌اش به دلیل تهدیدهای امنیتی افغانستان را ترک کرده است. او در زمان حضورش در افغانستنان در چند رسانه‌ی داخلی به عنوان مجری و گوینده کار کرده است. حالا حدود شش سال است که با همسر و دو پسر ۷ ساله و ۳ ساله‌اش در اندونزیا منتظر تایید پناهندگی‌شان در کشور سومی هستند.

مکتب خودگردانی که او مدیریتش را به عهده دارد، دانش‌آموزانش همه فرزندان پناهجویان و مهاجران هستند و در یک ساختمان ۹ اتاقه به زبان انگلیسی درس می‌خوانند. مواد آموزشی این مکتب برگرفته از مواد و سیستم درسی دولت سنگاپور است. به گفته‌ی آقای آیین، رویکرد آموزشی این مکتب بیشتر نظری و کمتر عملی است، زیرا به اندازه‌ی کافی امکانات و لوازم آموزشی در اختیار ندارند.   

نوید آیین، پناهجوی اهل افغانستان مدیر این مکتب خودگردان مهاجران در اندونزیا است. عکس ارسال به اطلاعات روز
نوید آیین، پناهجوی اهل افغانستان مدیر این مکتب خودگردان مهاجران در اندونزیا است. عکس ارسال به اطلاعات روز

مستندسازی علی

علی فروغی، نزدیک به هشت سال می‌شود که در شهر مکاسار در اندونزیا، در یک اتاق دو در سه متر که سازمان بین‌المللی مهاجرت در اختیارش قرار داده بی‌سرنوشت و بلاتکلیف زندگی می‌کند. او در طول سال‌های اقامتش در این کشور، سختی‌های زیادی کشیده است.

علی فروغی، به علت نبود جای مناسب، در آشپزخانه نقاشی و مستندسازی می‌کند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
علی فروغی، به علت نبود جای مناسب، در آشپزخانه نقاشی و مستندسازی می‌کند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

علی فروغی، از روزی که در این کشور پناهنده شده است در کنار فشار روانی، ناهنجاری‌های زندگی پناهجویی و بلاتکلیفی، نقاشی می‌کند و همچنین از  وضعیت زندگی پناهجویان در این کشور مستند‌ می‌سازد. او جای مناسب برای نقاشی و ایدیت عکس‌ها و فیلم‌هایش ندارد. شب‌ها تا دیر وقت منتظر می‌ماند تا همه‌ی پناهجویان خواب کنند و او بتواند روی نقاشی و یا فیلم‌هایش در آشپزخانه کار کند. او برای به تصویرکشیدن رنج پناهجویی، انتظار و بلاتکلیفی پناهجویان در اندونیزیا، از سال ۲۰۱۶ به بعد اقدام به ساخت چندین فیلم مستند کرده است. در اوایل او برای یک سال با دوربین موبایل خود عکس و ویدیو می‌گرفته و مستند می‌ساخته است. بعدا که کارش بهتر می‌شود، از دوستان خود دوربین عکاسی امانت می‌گرفته و بعدا با پول قرض، برای خود دوربین حرفه‌ای می‌خرد. او تا اکنون چندین مستند ساخته و آن را در کانال یوتیوب خود منتشر کرده است. یکی از مستندهای او با عنوان «روی دیگر سکه» در مورد خودکشی پناهجویان در این کشور است. انتظارهای فرساینده و طولانی، بی‌سرنوشتی و آینده‌ی مبهم سبب شده که تعدادی از پناهجویان و مهاجران دست به خودکشی بزنند. براساس آخرین گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که در ماه نوامبر ۲۰۲۰ منتشر شده، در مجموع ۱۳ مورد خودکشی در بین تمام مهاجران و پناهجویان در اندونیزیا ثبت شده که ۱۲ نفر آن‌ها اهل افغانستان بوده‌اند. طبق این گزارش بیشترین رقم این خودکشی‌ها از سال ۲۰۲۰ به بعد اتفاق افتاده است.

علی فروغی می‌گوید: «با گرفتن هر عکس و فیلم با پناهجویان درد می‌کشم. از وضعیت زندگی‌شان رنج می‌برم. فکر می‌کنم بیشتر از دیگر پناهجویان رنج می‌برم. از یک طرف مشکل بی‌سرنوشتی خودم و از طرف دیگر با به تصویر کشیدن زندگی دیگر پناهجویان رنج می‌برم».

او به علاوه نقاشی، مستندسازی هم می‌کند. یکی از کارهای او مستندی در مورد خودکشی پناهجویان در اندونزیا است. عکس ارسالی به اطلاعات روز
او به علاوه نقاشی، مستندسازی هم می‌کند. یکی از کارهای او مستندی در مورد خودکشی پناهجویان در اندونزیا است. عکس ارسالی به اطلاعات روز

حدود ۸ هزار پناهجو و مهاجر افغان از سال‌های پیش به اندونیزیا رفته و برای درخواست و پذیرش پناهندگی‌شان در کشور سوم در وضعیت بی‌سرنوشتی به‌سر می‌برند. بسیاری از آن‌ها حدود یک دهه است که در این کشور انتظار می‎‌کشند. این انتظار طولانی و فرساینده آن‌قدر برای این پناهجویان و مهاجران سنگین است که برخی از آن‌ها خود را حلق‌آویز می‌کنند و تعداد زیادشان درگیر بیماری‌های روانی می‌شوند.

اندونیزیا از جمله کشورهایی است که کنوانسیون رسیدگی به وضعیت پناهندگان را امضا نکرده و به همین سبب پناهجویان و مهاجران حق اشتغال ندارند و نمی‌توانند هزینه خدمات درمانی و آموزشی را پرداخت کنند.

بر پایه گزارش ماه نوامبر ۲۰۲۰ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، ۱۳ هزار و ۷۴۵ پناهنده به ترتیب از کشورهای افغانستان، سومالیا، میانمار، عراق و سودان در ۱۳ کمپ در شهرهای مختف اندونیزیا زندگی می‌کنند و منتظر دریافت پناهندگی از چهار کشور آسترالیا، امریکا، نیوزلند و کانادا هستند. در طی دو سال گذشته روند پذیرش پناهندگی و اسکان مجدد در آسترالیا و نیوزلند خیلی کم شده است، طوری‌که در سال ۲۰۲۰ فقط ۴۱ نفر به استرالیا اسکان مجدد شده‌اند.