اوضاع در افغانستان به سرعت رو به وخامت میرود. با آغاز روند خروج نیروهای امریکایی و شرکای بینالمللی واشنگتن از افغانستان طی چند ماه گذشته، قلمرو تحت کنترل طالبان تقریبا سهبرابر شده است. اگر ایالات متحده و متحدانش فورا اقدام نکنند، جهان شاهد یک فاجعه خواهد بود.
برپایه گزارش تحلیلگران بنیاد دفاع از دموکراسیها، طالبان و متحدان این گروه طی دو ماه گذشته بیش از ۱۴۵ ولسوالی را تحت کنترل خود درآوردهاند. نیمی از مراکز ولایات افغانستان زیر تهدید طالبان است. حملات طالبان در شمال افغانستان بهویژه از این جهت مهم است که این تهاجم برای برچیدن پایگاه قدرت حکومت افغانستان و جلوگیری از شکلگیری مجدد «اتحادشمال» ضد طالبان طراحی شده است. مسأله روشن است: طالبان قصد دارند حکومت را در کابل محاصره و سرنگون کنند.
یک اولویت امریکا باید جلوگیری از سقوط حکومت افغانستان باشد تا مبادا شرکای طالبان از جمله القاعده و سایر تروریستهای جهانی دوباره در این کشور برای برنامهریزی و راهاندازی حمله علیه ایالات متحده، متحدان امریکا و سایر مردمانی که تفسیر منحرف این گروهها از اسلام را نمیپذیرند، پا بگیرند. برعلاوه، هدف امریکا باید محدودکردن فاجعه انسانی و اطمینان از حفظ دستاوردهای ۲۰ ساله مردم افغانستان، بهویژه دستاوردهای زنان و دختران این کشور باشد.
کوتاهی در کمک به افغانهایی که نفرت و خشونت طالبانی را رد میکنند، به بحران مهاجرت غیرقابلکنترل و در نتیجه بیثباتی همسایه مجهز به سلاح هستهای افغانستان منجر خواهد شد. مهاجران افغانستان به آن سوی آسیای مرکزی و جنوبی، تا اروپا و فراتر از آن آواره خواهند شد.
هدف از اشاره در اینجا به اوضاع وخیم افغانستان و تهدیدی که از این ناحیه متوجه منافع امریکاست، این نیست که از رییسجمهور جو بایدن بخواهیم از تصمیم ۱۴ اپریل خود مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان بازگردد. اما وضعیت امروز افغانستان از نادرستبودن و غیرواقعبینانهبودن پیشفرضهایی که تصمیم بایدن بر آنها استوار بود، پرده برداشته است. واقعیت امروز از ایالات متحده میطلبد که مجموعه جدیدی از اقدامات و تدابیر را برای تأمین امنیت و محافظت از منافع خود روی دست گیرد.
ایالات متحده بهعنوان اولین قدم باید ظرفیت و منابع پشتیبانی هوایی مستقیم خود را در افغانستان مستقر کند و این مسأله را واضح کند که امریکا برای نیروهای افغانستان پشتیبانی هوایی فراهم میکند. امریکا با پایاندادن به پشتیبانی هوایی خود از نیروهای افغانستان، روحیه شرکای ما را ـ که از قبل هم بار سنگین نبرد را بر دوش میکشیدند ـ پایین آورده و طالبان را قادر ساخته به پیروزیهای بیپیشینه دست یابند. بسیاری از سربازان افغان با این فرض که در صورت لزوم پشتیبانی هوایی دریافت خواهند کرد، در میدان میجنگیدند و حتا کشته میشدند. از سال ۲۰۰۱ دهها هزار نیروی افغانستان این کار را که حد اعلای فداکاری است انجام دادهاند. پایان ناگهانی این پشتیبانی، ضمن تشجیع طالبان، روحیه بسیاری از نیروهای افغانستان را پایین آورده است.
ایالات متحده با استقرار منابع و ظرفیت پشتیبانی هوایی خود در افغانستان باید به نیروهای افغانستان در دفاع از کابل و مراکز ولایات و همچنین در حمله به نیروهای طالبان ـ که غیرنظامیان را هدف قرار میدهند یا تلاش میکنند از مهمات تازه به دست آمده خود برای حمله به مراکز پرجمعیت استفاده کنند ـ کمک کند.
برخی شاید با استناد به توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ طالبان و ایالات متحده مخالف این اقدام استدلال کنند. اما میدانیم که طالبان با ادامه همکاری نزدیک خود با القاعده و افزایش کشتار غیرنظامیان افغانستان هرگز به این توافقنامه احترام نگذاشتند. چرا ایالات متحده باید به توافقی پابند بماند که طرف مقابلش آن را از قبل زیرپا کرده است؟
بهعنوان گام دوم، ایالات متحده و متحدانش باید اطمینان حاصل کنند که قوای هوایی افغانستان از پشتیبانی لجستیکی و همکاری جامع پیمانکاران مستقر در افغانستان برخوردار باشد. قوای هوایی افغانستان حکومت را در برابر دشمنی که تاکتیک اصلیاش کشتار غیرنظامیان است، از مزیت بزرگ برخوردار میکند. ظرفیت پشتیبانی هوایی نزدیک، تأمین هوایی و تخلیه هوایی قوای هوایی افغانستان تنها با هواپیماهای بال ثابت و بال متحرک ـ که خوب حفظ و مراقبت شود ـ امکانپذیر است.
بهعنوان گام سوم، ایالات متحده و شرکایش باید به صورت گسترده در زمینه اطلاعاتی، نظارتی و اکتشافی با نیروهای امنیتی افغانستان همکاری کنند. جنگجویان طالبان با حمله به مناطق متعدد و مجبورکردن نیروهای افغانستان به «دفاع از همه جا» تلاش میکنند ارتش افغانستان را پراکنده کنند. ارائه اطلاعات درباره مواضع و هماهنگیهای طالبان برای حمله به یک منطقه، میتواند به نیروهای افغانستان کمک کند تا نیروی کافی را علیه دشمن مستقر کنند.
و در نهایت، واشنگتن باید از اقداماتی که موجب تقویت طالبان و تضعیف حکومت افغانستان و نیروهای امنیتی این کشور میشود دست بردارد. برای مثال، حکومت افغانستان در پاسخ به فشارهای واشنگتن مجبور شد ۵ هزار زندانی طالب را طبق توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ واشنگتن و طالبان آزاد کند. تعداد زیادی در میان این ۵ هزار نفر عضو گروه القاعده بودند.
آزادکردن زندانیان بیشتر، طالبان و القاعده را از نیروی انسانی بیشتری برخوردار میکند. لازم به یادآوری است که در سال ۲۰۱۱ این تروریستهای القاعده در عراق بودند که به تأسیس دولت اسلامی (داعش) کمک کردند. و پس از آنکه دولت اسلامی قلمروی به اندازه بریتانیا برای خود دست و پا کرد، نیروهای ایالات متحده و متحدانش برای جلوگیری از فاجعه انسانی، بازپسگیری مناطق و اطمینان از شکست همیشگی آنچه که به مخربترین سازمان تروریستی تاریخ تبدیل شده بود، در عراق و سوریه مستقر شدند.
اقدامات فوقالذکر شاید برای متوقفکردن تهاجم وحشیانه طالبان ناکافی باشد. اما بدون این اقدامات، آنچه احتمالا رخ خواهد داد فروپاشی در افغانستان است. امری که دشمنان همهی مردم متمدن جهان را تشجیع کرده و باعث مداخلهای به مراتب پرهزینهتر در آینده خواهد شد.
آقای مکماستر دگرجنرال بازنشسته ارتش ایالات متحده است. او از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود. آقای مکماستر عضو ارشد مؤسسه هوور و رییس «مرکز قدرت نظامی و سیاسی» بنیاد دفاع از دموکراسیها است. آقای بومن مدیر ارشد این مرکز است.