بیشتر از یک ماه پیش در ۱۱ سرطان امسال (۱۴۰۰) ریاست عمومی امنیت ملی از بازداشت فردی خبر داد که به گفتهی این ریاست قصد داشته هواپیمایی را که از هرات به مقصد کابل حرکت میکرده منفجر کند.
در اعلامیهای ریاست عمومی امنیت ملی که به رسانهها فرستاده شده بود از فرد متهم به اسم «سیدادریس فرزند رجبعلی» نام برده شد که تلاش داشته با آلهی موسیقی حاوی «مواد انفجاری RDX» هواپیمایی را که مسیر حرکتش از هرات به کابل بوده منفجر کند اما فرد متهم پیش از آنکه موفق به انجام این کار شود توسط افسران این نهاد دستگیر شد.
اعلامیهای ریاست عمومی امنیت ملی و به دنبال آن نشر عکسهای از «سیدادریس» در شبکههای اجتماعی، شایعات و خبرهای دستبهدست شد که او قبلا کارمند «سازمان داکتران بدون مرز» بوده است و در شفاخانه صد بستر برچی وظیفه اجرا میکرد اما ۱۵ روز پیش از حمله بر این شفاخانه از کارش استعفا کرده بود؛ سیدادریس سابقهی نزدیک به ۹ سال کار در سازمان داکتران بدون مرز دارد که نزدیک به هفت سال آنرا در شفاخانهی صد بستر برچی بهعنوان کارمند بخش لوژستیک گذرانده است.
از نظر کسانی که تا حالا با او همکار بوده و با هم رفتوآمد داشتهاند سیدادریس گرفتار یک توطئه شده است؛ دو همکار سابق سیدادریس در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگویند که سیدادریس، همکارشان «آوازخوان» نبوده و آلهی موسیقی [حاوی مواد انفجاری RDX] که همراه داشته را کسی دیگر به او داده بود تا به کابل ببرد.
«اطمینان داریم که او این کاره نیست»
طبق معلومات شناسنامه و پاسپورت سیدادریس از او به اسم «سیدادریسالله» نام برده شده و از ولایت لوگر است.
محمدحسین (مستعار) نزدیک به هفت سال با سیدادریسالله در «سازمان داکتران بدون مرز» همکار بوده و شریک شادیها و غمهای یکدیگر. محمدحسین سیدادریسالله را از سیدهای «شیعه» لوگر میداند؛ سال ۲۰۱۲ سیدادریسالله موفق میشود در دفتر مرکزی «سازمان داکتران بدون مرز» واقع در قلعه فتحاللهی شهر کابل در بخش لوژستیک صاحب شغل شود که محمدحسین هم در آن دفتر کار میکرد.
ادریس بعد از سه سال کار در دفتر مرکزی این سازمان، به پروژهی جدید «سازمان داکتران بدون مرز» میپیوندد؛ «سازمان داکتران بدون مرز» در سال ۲۰۱۴ طی یک پروژه حمایت از بخش نسایی ولادی شفاخانهی صد بستر برچی را به عهده گرفت و اعلان کرد که کارمند جدید استخدام میکند. محمدحسین میگوید این پروژه فرصتِ خوبی را برای کارمندان دفتر مرکزی این سازمان مهیا کرده بود که در بستهای بالا «آزادانه» و «داوطلبانه» کار کنند و او و سیدادریسالله برای کار در این پروژه درخواست دادند.
محمدحسین چهار سال در شفاخانهی صد بستر برچی که زیر نظر «سازمان داکتران بدون مرز» قرار داشت کار کرد و در ۲۰۱۸ با بهدست آوردن وظیفه بهتر از آن پروژه استعفا کرد؛ از قول محمدحسین، او در دفتر مرکزی «سازمان داکتران بدون مرز» با ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر همکار بود و سیدادریسالله هم یکی از آنها بود. سال ۲۰۱۴ محمدحسین و سیدادریسالله با بستهای بالاتر نسبت به زمانی که در دفتر مرکزی «سازمان داکتران بدون مرز» کار میکردند به پروژه دشت برچی این سازمان پیوستند. محمدحسین چهارسال بعدش در سال ۲۰۱۸ استعفا کرد و سیدادریسالله ماند تا اینکه یک روز پیش از دستگیرشدنش توسط امنیت ملی به «جرم» تلاش برای بمبگذاری در هواپیمای که از هرات به مقصد کابل حرکت میکرد در ۱۰ سرطان ۱۴۰۰ از «سازمان داکتران بدون مرز» استعفا کرد.
سال گذشته شهر کابل شاهد یک حملهی مهیب تروریستی بود؛ ۲۳ ثور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰ صبح، وزارت داخله از حملهی افراد مسلح به شفاخانهی صد بستر برچی خبر داد و یک روز بعد از آن، وزارت صحت عامه شمار تلفات ناشی از آن حمله را ۲۴ نفر اعلان کرد. «سازمان داکتران بدون مرز» که بخش نسایی ولادی این شفاخانه را حمایت میکرد یک ماه بعد از حمله، فعالیتش در این شفاخانه را پایان داد.
۱۱ سرطان امسال (۱۴۰۰) اندکی بعد از اعلامیهای ریاست عمومی امنیت ملی مبنی بر دستگیری «سیدادریسالله» که بنابه گفتهی این ریاست، قصد داشته رباب (آلهی موسیقی) مملو از «مواد انفجاری RDX» را در هواپیمای که از هرات به مقصد کابل حرکت میکرد جاسازی کرده و آنرا در جریان پرواز منفجر کند و نشر عکسهای «سیدادریسالله» در شبکههای اجتماعی، مردم او را به دستداشتن در حملهی تروریستی که بر شفاخانهی صد بستر برچی متهم کردند و گفتند که سیدادریس که آنزمان کارمند «سازمان داکتران بدون مرز» بوده و در شفاخانه صد بستر برچی وظیفه اجرا میکرد اما ۱۵ روز پیش از حمله بر این شفاخانه، از وظیفهاش استعفا کرده بود.
محمدحسین که نزدیک به هفت سال با سیدادریس همکار بوده و با هم رفتوآمد داشته است و چهارسال از هفت سال را در شفاخانهی صد بستر برچی با هم کار کردهاند، میگوید که ادریس زمان حمله بر این شفاخانه استعفا نداده بلکه کارمند برحال بود. به گفتهی محمدحسین بعد از آنکه «سازمان داکتران بدون مرز» فعالیتش را در شفاخانه صد بستر برچی – کابل متوقف کرد سیدادریس به سازمان داکتران بدون مرز در هرات پیوست: «فکر نکنم استعفا کرده باشد. بعد از بستهشدنِ پروژهی برچی خیلی کارمندان بیکار شدند و تعدادی با پیداشدنِ فرصت با داکتران بدون مرز به قندوز رفتند و ادریس را فکر کنم با داکتران بدون مرز به هرات رفت و آنجا کار میکرد.»
محمدحسین ادامه میدهد: «سال ۲۰۱۸ من از سازمان داکتران بدون مرز استعفا کردم. در دو سال با ادریس از طریق فیسبوک سلامعلیکی داشتم. فکر نکنم که ادریس آنطور یک بچه باشد. او پسر اجتماعی و خوبی بود در برنامهها و محافل هم از جمله عروسی خودش شرکت کردم در اتفاقی که برایش افتاده اطمینان دارم که در دسیسه گیر افتاده است. در هفت سالی که با او همکار بودم هیچ رفتار مشکوکی از ازش ندیدم و خبر دستگیری ادریس توسط امنیت ملی ما و همکاران را شوکه کرد. چون در هفت سال که در بخش خریداری و تدارکات بود از او خوبی دیدیم و کاستی نه.»
در اعلامیهی ریاست عمومی امنیت ملی از سیدادریسالله به نام «تروریستی در پوشش هنرمند» اسم برده شده بود که با آلات موسیقی مملو از مواد انفجاری RDX قصد منفجر کردنِ هواپیما را داشت. محمدحسین با سابقهی هفت سال آشنایی با سیدادریس، «هنرمند»بودنِ او را رد میکند: «ادریس آوازخوان نبود. من از رفقا و همکاران شنیدم که یک دختر وسایل موسیقی را به او داده بود تا آنرا کابل ببرد و بعد یک نفر دنبالش میآید. فرهنگ ما مردم همین است، وقتی کسی به سفر میرود باید سوغاتی کسی دیگه را هم با خود ببرد.»
محمدحسین اضافه میکند که برای واردشدن به سازمان داکتران بدون مرز به «تأیید» یا «ضمانت» هیچکسی نیاز نیست و امکان ندارد کسی بخواهد با «واسطه» در آن سازمان صاحب شغل شود.
اکبر (مستعار) از همکارانِ سابق سیدادریسالله است که سه سال با او در شفاخانهی صد بستر برچی کار کرده است. اکبر خبر دستگیری سیدادریسالله را شوکهکننده توصیف کرده و باور دارد که علیه او توطئه شده است. او میگوید که در سه سال کار همکاربودن با سیدادریسالله در شفاخانه صد بستر برچی او را آدمِ «شریف» یافته: «سه سال با ادریس کار کردم. آدمِ شریفی بود و به خیلی کشورها سفرهای هوایی داشت و از تدابیری امنیتی که در فرودگاهها گرفته میشود آگاهی کامل دارد. اگر ادریس قصد چنین عمل را میداشت از یک راه دیگر مواد انفجاری را وارد فرودگاه میکرد.»
اکبر اضافه میکند که سیدادریسالله یک روز پیش از دستگیریاش توسط امنیت ملی از سازمان داکتران بدون مرز استعفا کرد تا کابل پیش پدر و مادرِ پیر و خانوادهاش برود که گرفتار این توطئه شد: «معاشی که ادریس از سازمان داکتران بدون مرز – هرات میگرفت برایش کافی و رضایتبخش نبود خصوصا مصارف رفتوآمد از هرات تا کابل. ادریس در سازمان داکتران بدون مرز در هرات کار میکرد و به امید گیر آوردنِ یک پوزیشن خوبتر نزدیک به سال منتظر ماند اما فرصت مهیا نشد و او تصمیم گرفت استعفا بدهد.»
اکبر «آوازخوان»بودن و «هنرمند»بودن سیدادریس را رد میکند و آلات موسیقی مملو از مواد منفجره را که سیدادریسالله به ظن همراه داشتنِ آن توسط امنیت ملی دستگیر شد مال کسی دیگری میداند که از سیدادریس خواهان انتقال آن تا کابل شده بود: «نقلقول شنیدیم که یک نفر وسایل موسیقی را داده بود و یک نمبر تلفن را هم در بیناش مانده و برایش گفته بود که وقت کابل رسید به نمبر زنگ بزند نفر دنبالش میآید و آنرا میگیرد.»
به گفتهی اکبر، بعد از آنکه ویدیوهای از سیدادریسالله در شبکههای اجتماعی در ارتباط به حمل وسایل مملو از مواد منفجره توسط امنیت ملی نشر شد تعدادی از همکاران دشت برچیشان عصبانی شده بود و سیدادریسالله را عامل حمله تروریستی بر شفاخانه صد بستر برچی میدانستند اما بعدا فهمیدند که علیه سیدادریسالله توطئه شده است: «در جریانی که ما همراهش همکار بودیم رفتار مشکوکی از او ندیدیم که مرا متوجه خودش بسازد. آدم صادق، شوخطبع و بسیار رُک بود. ما و چند نفر از همکاران همرایش صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که این یک دسیسه بوده میتواند.»
براساس گفتههای اکبر کُل پروسهی استخدام کارمندان سازمان داکتران بدون مرز توسط خارجیهای پیش برده میشود و هیچ افغانی در آن دخیل نیست.
پاسخِ نهادهای مسئول
دفتر «سازمان داکتران بدون مرز» در ارتباط به پرسشهای روزنامه اطلاعات روز در مورد «سیدادریسالله» میگوید که تحقیقات در مورد کارمند سابق آنها در جریان است و این نهاد نمیتواند اطلاعات بیشتری در مورد «روابط گذشتهی خود با سیدادریسالله پرویز» ارائه کند.
با وجود تماسهای فراوان روزنامه اطلاعات روز موفق نشد دیدگاه ریاست عمومی امنیت ملی را در گزارش داشته باشد.