مصاحبهکنندگان: کَتی وورزر و جولیا فرانتس
در وضعیتی که جهان شاهد تهاجم روسیه به اوکراین است، بحران انسانی دیگری هزاران کیلومتر دورتر در افغانستان در حال عمیقتر شدن است.
از ماه آگست، زمانی که ایالات متحده آخرین نیروهای خود را از کشور خارج کرد و طالبان کنترل را دوباره به دست گرفتند، افغانستان غرق در فروپاشی اقتصادی شده است. تا ماه گذشته، سازمان ملل تخمین زد که ۹۵ درصد از جمعیت این کشور به اندازه کافی غذا نمیخورند.
راس ویلسون، اهل مینهسوتا، سفیر سابق ایالات متحده در افغانستان در زمان خروج، اطلاعات بیشتری در مورد وضعیت افغانستان ارائه میدهد.
من میخواهم از نقطهای شروع کنم که افغانستان در حال حاضر در آن قرار دارد. اقتصاد در حال سقوط آزاد است، دولت طالبان تحت تحریم است، بخش بزرگی از بودجه کشور به کمکهای خارجی وابسته است. آیا مقامات امریکایی در زمان خروج این بحران را پیشبینی میکردند؟
خوب، من فکر میکنم ما تا حدی امیدواری داشتیم که انتقال قدرت از سوی کسانی که جمهوری اسلامی افغانستان را رهبری میکردند، که پس از تهاجم به این کشور در سال ۲۰۰۱ به شکلگیری آن کمک کردهایم، به نتیجهای بهتری منجر شود که طالبان در آن شامل باشد، نه اینکه تحت سلطه طالبان باشد، و البته تنها منحصر به طالبان نباشد.
صحنه نسبتا ناگهانی و خشونتآمیز و پر هرجومرج در پایان، بهویژه که شامل فروپاشی دولت شد، فکر میکنم ما را شگفتزده کرد، بهویژه در آن لحظه خاص. ما امیدوار بودیم، برخی در ایالات متحده و جاهای دیگر، که [طالبان] شاید منطقیتر از دهه ۱۹۹۰ حکومت کنند، حالا ثابت شده چنین چیزی محقق نشده است. میتوان گفت که طالبان همان رویهی قبلی خود را در پیش گرفتهاند.
شما به آن صحنه آشفته اشاره کردید، چه احساسی داشتید؟ در مورد پروازی که برای خروج از کابل داشتید و دیگرانی که سعی داشتند خارج شوند، چه فکر میکنید؟ چیزی هست که در جریان آن هرجومرج و عقبنشینی از آن پشیمان باشید؟
صحنه میدان هوایی… میدانم که در تلویزیون امریکا وحشتناک به نظر میرسید، آنجا بدتر بود. انبوهی از جمعیت در یکی دو روز اول به میدان هوایی آمدند. پس از آن، ما با دهها هزار نفر مواجه شدیم و آنها را به معابر خفقانآوری هدایت کردیم که شبیه جریان رودی به پاییندست به نظر میآمد. از گیتها، دروازههای کنترل و بررسی گرفته تا ترمینالی که افراد برای سفر به ایالات متحده در آن بررسی میشوند، مکانهایی که در آن منتظر میماندند، تا هواپیماها، تا به اصطلاح پادگانهای پشتیبانی یا نقاط استراحت در کشورهای بین افغانستان و ایالات متحده، سپس در نهایت، در پایگاههای ایالات متحده. و کمبودها و تنگناها با توجه به نوع آژانسهایی که از پناهندگان از این دست را حمایت میکنند.
همچنین حجم غیرقابل تصوری از درخواستهای کمک که به آبشار نیاگارا شبیه بود؛ درخواستها برای بیرونکشیدن افراد یا گروههایی از افغانها از سفارتخانهها و سازمانهای دیگر و درخواست از جنرالهای سابق، رهبران سازمانهای غیردولتی، مدیران رسانهها، اعضای کنگره، صدها و صدها درخواست سرازیر شد. ایمیل، پیامک و تماس هر روزه. همه افراد با حسننیت، مستحق اما بسیار زیاد بودند، به طوری که مانع از خروج مردم شد و اجرای اولویتهای ما را بسیار دشوار کرد، به ویژه در رابطه با شهروندان امریکایی و گروه به اصطلاح «ویزای مهاجرتی ویژه» که نتوانستیم آنگونه که انتظار داشتیم به خوبی آن را پیش ببریم.
آیا فکر میکنید که شما و کارمندانتان در آن شرایط تمام تلاش خود را کردید؟
فکر میکنم تمام کسانی که آنجا بودیم بینهایت به آنچه انجام دادیم افتخار میکنیم؛ ۱۲۴ هزار نفر بیرون آمدند. آن نقلوانتقال به خاطر تلاشهای کارکنان وزارت خارجه ما تحقق یافت، اما مشخصا، به ویژه بهخاطر هزاران پرسنل نظامی که امنیت را تأمین کردند و مستقیما از آن تلاش تخلیه حمایت کردند. من معتقدم که این یک دستاورد بیسابقه است، و همهی ما به آن بسیار بسیار افتخار میکنیم. همه ما بابت کسانی که جا ماندند بسیار بسیار ناراحت هستیم.
من به وضعیت اوکراین فکر میکنم. رییسجمهور ماه گذشته متعهد شد که تا ۱۰۰ هزار پناهجو را که از آن جنگ گریختهاند، بپذیرد، اما تا ماه فبروری، ایالات متحده تنها حدود ۷۵ هزار تبعه افغانستان را اسکان داده است، از جمله کسانی که در طول جنگ برای ایالات متحده کار میکردند. به نظر شما، ایالات متحده در حال حاضر چه مسئولیتی در قبال مردم افغانستان دارد؟
فقط برای توضیح، از ۱۲۴ هزار نفری که ما از افغانستان خارج کردیم، حدود ۷۹ یا ۸۰ هزار نفر قرار بود به ایالات متحده بیایند، دیگران به کشورهای اروپایی رفتهاند، برای سفارتهای اروپایی کار میکردند، به مکانهای دیگر رفتهاند.
بنابراین اعداد کمی کمتر است. مطمئنم بیش از ۱۰ هزار نفر باقی مانده که هنوز به درستی در خارج از کمپها یا در ایالات متحده اسکان داده نشدهاند، یا تعداد نامحدودی از آنها هنوز در اروپا یا جاهای دیگر در مسیر کشور ما هستند.
من فکر میکنم بزرگترین تعهد ما در قبال آن دسته از شهروندان امریکایی است که در افغانستان میمانند، در قبال شهروندان دائم قانونی که به دلایلی در آنجا میمانند، نسبت به کسانی که برای ما بهعنوان مترجم، حامی کارکنان و گروه ویزای مهاجرتی ویژه کار کردهاند.
کار جریان دارد، من درگیر آن نیستم، اما در وزارت امور خارجه کارهایی برای بیرونکشیدن مردم در حال انجام است. آخرین باری که با مسئولان صحبت کردم، بیش از ۴ هزار نفر بعد از خروج نهایی ما در ۳۱ آگست خارج شده بودند. که عدد زیادی نیست، اما عدد خوبی است، و من از این بابت خوشحالم. و من آشکارا بر این باورم که ما خیلی مدیون کسانی هستیم که به ما کمک کردند و از ما حمایت کردند. و همهی ما که آنجا بودیم عمیقا به آنها اهمیت میدادیم.
آیا اینکه توجهها به آنچه در اوکراین اتفاق میافتد معطوف شده، اما آنچه در افغانستان رخ میدهد در صحنه جهانی اهمیت خود را از دست میدهد، موجب نگرانی شما نمیشود؟
شما کَتی را میشناسید، من میشناسم. بدیهی است که از نظر من یکی از دلایلی که رییسجمهور به خاطر آن تصمیم به عقبنشینی گرفت این است که نیازهای دیگری در جهان وجود دارد و باید به آنها رسیدگی شود.
او [جنگ] اوکراین را پیشبینی نمیکرد، اما به اندازه طلوع و غروب خورشید، بحرانهای بیشتری نیز در راه است و خواهد بود. من فکر میکنم برای ایالات متحده مهم است که با کسانی که خارج شدهاند همکاری کند و به آنها کمک کند. با کسانی که به ویژه آنهایی که برای ما و با ما کار میکردند، و البته شهروندان امریکایی، کار کند و به آنها کمک کند تا از آنجا خارج شوند. و من فکر میکنم میلیونها نفر دیگر نیز در آن کشور هست که ما به نحو احسن رویشان سرمایهگذاری کردهایم.
مراقبتهای صحی که ما در ارائه آن نقش داشتیم و مرگومیر نوزادان را به میزان چشمگیری کاهش داد و امید به زندگی را در آنجا بهبود بخشید. احتمالا میلیونها نفر اکنون در قید حیات هستند، که در صورت فقدان این کمکها نبودند. میلیونها پسر و دختر به خاطر سخاوت مالیاتدهندگان امریکایی و کسانی که در اروپا و جاهای دیگر بودند به مکتب رفتند. صدها هزار مرد و زن به دانشگاهها رفتند، صدها هزار نفر در برنامههای جامعه مدنی با ما فعالیت کردند و تاروپود یک کشور نسبتا آزاد و مستقل را شکل دادند.
متأسفانه، خوب یا بد، بیشتر این افراد در افغانستان باقی میمانند. و آنها میتوانند نیرویی در جهت تغییر باشند، به خصوص که طالبان ثابت کردهاند توان مقابله با مشکلاتی که کشور با آن روبهرو است را ندارند؛ به این دلیل که طالبان تقریبا مطلقا صلاحیت مقابله مؤثر با این مشکلات را ندارند. ایالات متحده باید آنجا باشد و باید راههایی برای حمایت از این افراد و حمایت از تغییر بیابد، زیرا چرخ سیاست در افغانستان میچرخد، همانگونه که در هر جای دیگر میچرخد. و من فکر میکنم ۴۰ میلیون نفر جمعیت آن به زندگی بهتر در آینده امیدواری دارند.
حالا یک سوال شخصی بپرسم. شما چندینبار از دوره بازنشستگی برای کمک به سرپرستی سفارتهای ایالات متحده فرا خوانده شدهاید. آیا برای رفتن به نقاط حساس برگزیده شدهاید؟ من معتقدم که همینطور است. میدانید، آدم هرگز نمیگوید هرگز. من خیلی تمایلی به رفتن به افغانستان نداشتم. صادقانه بگویم، بالاخره به این نتیجه رسیدم که وظیفه من است که بروم و این کار را انجام دهم. مشتاق نیستم دوباره این کار را انجام دهم.