توهینهای مشهور افراد معروف
از زینالدین زیدان تا سیلویو برلوسکنی
قول فلاسفه و حکماست که فصل انسان با دیگر موجودات «قوهی نطق» است. به عبارت سادهتر، آنچه باعث میشود انسان از مقام حیوان به انسان ترقی کند، این است که او میتواند اندیشه کند و اندیشهی خود را با ادای کلمات یا نگارش آن به دیگران بفهماند.
مسلم است آدمی با دو قوهی شر و خیر قوی خود از این نعمت خداوندی هم استفادهای دوگانه میکند، هم آن را در طریق خیر به کار میگیرد، درس میدهد و درس میخواند، با شعر و ادبیات انس میگیرد، دعا میکند و به دیگران دلداری میدهد و هم این که از زبان و بیان خود برای زدن طعنه و نیش به دیگران یا غیبت و تهمت بهره(!) میجوید. بدزبانی و ناسزاگویی هم بهرهی نادرست دیگری است که برخی آدمیان از زبان خود میبرند.
اگر چه آمار کاملا دقیقی از میزان بدزبانی در میان مردم وجود ندارد؛ اما مشاهدهی عینی نشاندهندهی این است که تقریبا همهی افراد جامعهـ به میزان کم یا زیادـ درگیر این خصیصهاند. در این میان، بدزبانی افراد مشهور میتواند تبعاتی ماورای یک کلام داشته باشد.
حرف که در فرهنگ عامه به «باد هوا» تعبیر میشود، در این موارد میتواند توفانی به پا کند و دامن گوینده، شنونده و حتا جامعه را بگیرد. در فهرستی که تهیه شده، تلاش بر این بوده که معروفترین و مهمترین بدزبانیهای افراد معروف جمعآوری شود.
توهین جنسی سرکوزی
نیکولا سرکوزی، با آن حواشی تمامنشدهاش در زمینهی فحاشی نیز ید طولایی دارد. سرکوزی مردی بود که بسیاری از او در گروه رهبران لمپن یاد میکردند. رهبرانی که شان جایگاه خود را نمیدانستند. او در یک نشست خبری زمانی که از پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران حاضر ناتوان شد، به ناسزاگویی و توهین بسیار زننده اقدام کرد. داستان از حاشیهی نشست ناتو شروع شد: سرکوزی در جواب یک خبرنگار در مورد پروندهی قربانیان بمبگذاری کراچی و احتمال دخالت او در پرداخت رشوه گفت: «اتهامزدن آسان است. این ادعا به همان اندازه بیاساس و محتواست که انگار من بگویم شما… هستید!» (فردی که با افراد زیر سن قانونی رابطهی جنسی برقرار میکند). رسانههای فرانسه در آن زمان میگفتند سرکوزی عادت کرده به خبرنگارهایی که از وی پرسشهای چالشی میکنند، اهانتهای بدی کند؛ اما این دشنام از آنجا بسیار بد تلقی شده که علاوه بر تحقیر طرف مقابل باعث میشود به او یک نسبت مجرمانه هم داده شود. در اغلب جوامع غربی با وجود این که روابط جنسی در اغلب موارد محدودیت قانونی و حتا عرفی ندارد، رابطهی جنسی با فرد زیر 18 سال ولو با رضایت وی ممنوع است. البته هردو ناسزاگوییهای سرکوزی و برلوسکنی از این زاویه هم مهم بود که اقدامی علیه رسانهها به شمار میرفت.
رسانههایی که به عنوان چشم و گوش جامعه و نمایندگان افکار عمومی مطرحاند و از این زاویه هرفشار یا توهینی علیه آنان به عنوان فشار یا توهین علیه جامعه مطرح میشود.
ضربهکاری به ماتاراتزی
در عالم ورزش که مشهور به حاشیههایی از جنس فحاشی و توهین است، شاید هیچناسزاگوییای به اندازهی فاینل جام جهانی 2006 مشهور نشده باشد. دقیقهی 110 بازی ایتالیا و فرانسه بود که ناگهان زینالدین زیدان به سمت ماتاراتزی، مدافع تیم فوتبال ایتالیا رفت و ضربهی محکمی با سر به سینهی او زد. داور این خطا را ندید؛ اما با اشارهی کمک داور، زیدان را از ادامهی آخرین بازی فوتبالش محروم کرد. این که ماتاراتزی چه به زیدان گفت، همواره به شکل یک راز باقی ماند. ماتاراتزی گفت، توهینی معمولی به او کرده؛ اما زیدان معتقد بود، اهانت به خواهر و مادرش معمولی نیست. لبخوانیها هم معلوم کردند احتمالا ماتاراتزی او را فرزند یک بدکاره خوانده است. زیدان بعد از بازی از کار خود عذرخواهی کرد؛ اما گفت پشیمان نیست. جالب این که افکار عمومی دنیا و بهخصوص فرانسه هم او را سرزنش نکردند و حتا در بازگشت به وطن مورد استقبال شدید هم قرار گرفت. یا مردم نمیخواستند هنگام خداحافظی کام او را تلخ کنند، یا این که واقعا حق را به زیزو میدادند. جا دارد وقتی یادی از نسبت ورزش و ناسزاگویی میشود، نام مارک کیوین، صاحب یکی از تیمهای باسکتبال آمریکا هم بیاید که به داشتن زبانی تند و بد مشهور است. مردی که تاکنون حدود دو میلیون یورو از طرف اتحادیهی باسکتبال آمریکا به خاطر بدزبانیهایش جریمه شده است. این مطلب کامل نمیشود، مگر این که سخنی از وین رونی شود؛ مهاجم بدزبان منچستریونایتد که تا به حال چندبار به خاطر ناسزاگویی خود با واکنش مسئولان فوتبال انگلستان روبهرو شده است.
برلوسکنی و ماجراهای ادامهدارش
شکی نیست هرجا سخن از رسوایی اخلاقی است، نام سیلویو برلوسکنی، نخستوزیر ایتالیا میدرخشد. نخستوزیری که به هیچعنوان در زندگی خصوصی خود در قامت یک نخستوزیر، آن هم نخستوزیر کشوری چون ایتالیا با آن سابقهی تمدنی که ادعا میشود، نبوده است. ماجراهای مالی، ناکارآمدی و فساد اخلاقی او بر سر زبانهاست و البته میل پایانناپذیرش به قدرت حتا در آستانهی هشتاد سالگی؛ اما این مرد قدرتمند ایتالیایی وقتی به دلیل بدزبانی خود معروف شد که با یک شبکهی تلویزیونی این کشور به صورت زنده گفتوگو میکرد. او در این گفتوگو که با برنامهی «La7 Live» بود، کنترل اعصابش را از دست داد و با فریادهای خود از این برنامه تحت عنوان «خانهی فحشای تلویزیونی تهوعآور» یاد کرد و بهویژه خطاب به گاد لرنر، مجری این برنامهی تلویزیونی گفت: «من شاهد یک برنامهی تلویزیونی مسخره با مجریگری فردی بیادب، تنفرآور و تهوعآور هستم.» البته مجری هم جواب برلوسکنی را داد و خطاب به او گفت، وی نخستوزیری از طبقهی «پرولتاریا» و تربیت نشده و همینطور گستاخ و بیادب است.