با فرارسیدن فصل زمستان، کوچیها که پس از حدود ۲۰ سال در تمامی مناطق ولسوالی ناور غزنی سرازیر شده بودند، در حال بستن بندوبساطشان اند تا آنجا را ترک کنند. ساکنان این ولسوالی هزارهنشین مدعی اند که کوچیها در فصلهای بهار و تابستان هرچه در توانشان گشتند، کشتوکار مردم را «تخریب» و اموالشان را «غارت و چور» کردند.
آنان تأکید میکنند که گروه طالبان نیز از این اقدامات کوچیها حمایت میکردند.
افزون بر این، طالبان ساکنان ولسوالی ناور را در تنگنا قرار داده و از آنان به بهانههای مختلف باج گرفتهاند. بسیاری از این اقدامات طالبان با خشونت، بازداشت و شکنجه همراه بوده است. در روزهای اخیر، فشار این گروه بر مردم بهمنظور باجگیری و جمعآوری عُشر تشدید یافته است.
با این حال، ساکنان ناور میگویند که فصل سرمای سخت و دشوار در پیش رو دارند و هرچه که برای این فصل انباشته بودند، مجبور شدند به کوچیها و طالبان بدهند. بلایای طبیعی از جمله سیلاب و خشکسالی و عدم دریافت کمکهای بشردوستانه نیز به این مشکلات آنان افزوده است. ساکنان ناور میافزایند که در سرمای امسال، یا باید بمانند و از گرسنگی بمیرند یا هم باید خانههایشان را ترک کنند.
باجگیری کوچیها
تسلط گروه طالبان بر کشور بهعنوان یک گروه تکقومی باعث شد تا کوچیها امسال در نقاط حاصلخیز هزارهجات از جمله ناور سرازیر شوند. در سالهای گذشته نیز کوچیها بر مناطق هزارهجات و بهویژه ناور هجوم میبردند، اما با مقاومت مردم مواجه میشدند. همه ساله در فصل بهار و تابستان این ولسوالی شاهد درگیریها میان طالبان و مردم بومی هزاره بود.
اما بهار امسال کوچیها بدون مقاومت و درگیری در حالی به ناور سرازیر شدند که زمینهی مقاومت در برابر آنان، بهخاطر تسلط طالبان و تشدید فشارهای این گروه بر مردم هزاره وجود نداشت. کوچیها با هجوم و لشکرکشی بر ناور، ادعای مالکیت بر چراگاهها را نیز مطرح کردند.
این ادعا، یک ادعای جمعیتی-هویتی است. به همین خاطر در حکومتهای گذشته به این معضل رسیدگی نشده است. از جانبی هم، بهخاطر اشتراک قومی کوچیها با طالبان، این ادعا در سالهای گذشته مطرح میشد که نیروهای این گروه در صف کوچیها در مناطق هزارهجات علیه نیروهای مقاومت مردمی میجنگیدند. در اوایل سال جاری نیز طالبان هیأتی برای حل معضل کوچیها و هزارهها در بامیان و میدانوردک تعیین کردند، اما این هیأت به راه حلی دست نیافت. افزون بر آن، این ادعا مطرح شد که طالبان در سال جاری از هجوم کوچیها بر هزارهجات در این ولایات حمایت نظامی و سیاسی میکنند.
در بهار امسال که کوچیها به ناور سرازیر شدند، دست به اقدامات انتقامجویانه زدند. کوچیها با اتکا به زور طالبان علیه مردم اقامهی دعوا از سالهای دور را کردند؛ حتا به همین خاطر شورای حل دعوا به پیشنهاد کوچیها با عضویت اعضای طالبان ایجاد شد. ریاست این شورا نیز به ملا تور، از بزرگان کوچیها داده شد. کوچیها بهخاطر تسلط بر این شورا تقریبا همهی دعواها را به نفع خودشان تغییر دادهاند. ساکنان ناور میگویند که حکم این شورا با زور تفنگ طالبان اجرا میشود.
یک ساکن ناور که نخواست هویتش فاش شود، به روزنامه اطلاعات روز گفت که امسال براساس درخواست کوچیها، نتوانسته علوفهی «پشت جوی» را درو و جمعآوری کند و یا هم بچراند. او افزود که حکم در این مورد، در تمامی نقاط ولسوالی ناور اجرا شده است. قبلا منابعی گفته بود که کوچیها در هنگام مطرحکردن این موضوع به مردم، در روستاهای مختلف هشدار داده بودند که اگر این مورد را نقض کنند با برخورد افراد مسلحشان و طالبان مواجه میشوند. کوچیها به مردم ناور خاطرنشان کردهاند که از جوی آب زمین زراعتی به بالا، «زمین سلطانی» (دولتی) است و مالک آن نیز کوچیها اند.
افزون بر این موارد، ساکنان منطقه «بهایی» این ولسوالی بهخاطر یک دختر کوچی در حدود ۲۰ سال پیش مکلف شدند، مبلغ ۱۰ میلیون افغانی به کوچیها پرداخت کنند. ساکنان این روستا مجبور شدند که برای جمعآوری این مبلغ پول از مسافرین در خارج از کشور کمک بطلبند. گفته شده است که کوچیها بخشی از این مبلغ را از مردم با زور طالبان گرفتهاند. همچنین شورای حل دعوا، باشندگان روستاهای «اورچغو» و «واغ» را نیز بهخاطر ادعای زخمیشدن یک زن کوچی در این مناطق، به پرداخت دو میلیون افغانی مکلف کردند. طالبان بهخاطر اخذ این مبلغ از مردم، تعدادی از آنان را گروگان گرفتند و بخشی از این مبلغ را با زور گرفتند.
افراد کوچی حدود یک ماه پیش نیز بهخاطر گمشدن پنج رأس بُز شان در منطقه «برجگی» از اعضای سه خانواده به ولسوالی طالبان در ناور شکایت میکنند. طالبان نیز سه مرد از اعضای این خانوادهها را به فرماندهی امنیه خود در ناور جلب و توقیف میکنند.
بهدنبال زندانیشدن این افراد، شورای حل دعوا جلسه میگیرد و در این جلسه از کوچیها درخواست اسناد مبنی بر دستداشتن اعضای این سه خانواده در گمشدن پنج رأس بز میشود. کوچیها در پاسخ گفته که «چون پس از گمشدن بزها، نشانی از لاشههای آنها نیافته پس اعضای این سه خانواده بهدلیل نزدیکی با خیمههای کوچیها، متهم اند». اعضای این شورا که اغلب کوچیها و طالبان اند، فیصله میکنند که این سه خانواده نصف قیمت مجموعی بزها را به کوچیها بپردازند. در این نشست طالبان هشدار میدهند تا هنگام پرداخت کامل این مبلغ، افراد توقیفشده را آزاد نمیکنند.
این سه خانواده مجبور میشوند که «مبلغ ۲۵ هزار کلدار پاکستانی را به کوچیها در ازای گمشدن پنج رأس بز در منطقهیشان» بدهند؛ یعنی نصف قیمت هر رأس بز در این شورا، پنج هزار کلدار تخمین زده شده بود. یک ساکن ناور گفت که این فیصله برای آنان بدین معنا است: «ما مکلفیم تا به کوچی در ناور نان دهیم، به مواشیشان علف و چراگاه دهیم و همچنین از کوچیها، مواشی و اموالشان حفاظت کنیم.»
حدود دو ماه پیش نیز یک فرد کوچی در روستای «جاغهشیو» علیه یک پسر ۲۳ ساله در فرماندهی امنیه طالبان در ناور اقامه دعوا میکند. فرد کوچی مدعی میشود که این پسر جوان حدود ۲۰ سال پیش یک کرهی اسپش را کشته است. به ادعای فرد کوچی، این کرهاسپ مادیان بوده و در جریان این ۲۰ سال میتوانسته ۲۰ رأس اسپ دیگر بزاید. به همین دلیل این فرد کوچی خواستار پرداخت تاوان ۲۰ رأس اسپ از این پسر ۲۳ ساله شده بود.
قیمت هر رأس اسپ هم ۷۰ هزار کلدار از سوی فرد کوچی تخمین زده میشود.
طالبان فرد متهم را به فرماندهی امنیه طالبان جلب میکنند و حلوفصل دعوا را هم به شورا ارجاع میدهند. در این شورا نزدیکان این پسر ۲۳ ساله این اتهام را ابتدا رد کرده، میگویند که در آن هنگام پسرشان در سنوسالی نبوده که بتواند اسپ را بکشد. اما این استدلال مورد تأیید اعضای شورا قرار نمیگیرد. بعدا اعضای خانوادهی متهم شناسنامهی او را به اعضای شورا نشان میدهند. سپس اعضای این شورا با این استدلال که این فرد در آن هنگام کودک سه ساله بوده و یک کودک نمیتواند اسپ را بکشد، موافقت میکنند و فرد متهم را برائت میدهند.
بهگفته منابع، این موارد مشت نمونهی خروار از باجستانی و زورگویی کوچیها و طالبان در ناور است.
افزون بر اینها، قبلا منابع از تخریب مزارع ساکنان ناور، باجستانی از طریق اقامهی دعاوی در گذشته و حتا خیالی، ایجاد ایستهای بازرسی برای دزدی اموال مسافران و جمعآوری عشر از مردم در این ولسوالی توسط کوچیها نیز خبر داده بودند. اکنون منابع تأکید میکنند که کوچیها به این اقدامات خود هنوز ادامه داده و به شکایات آنان رسیدگی نشده است.
ضمنا منابع مدعی شدند که روند توزیع کمک جامعه جهانی به نیازمندان نیز بهدلیل مدنظرنگرفتن سهم کوچیها در آن، به تعویق افتاده است. منابع گفتند که این کمکها برای مدتی از سوی مؤسسات همکار سازمانهای کمککننده به حالت تعلیق درآمده بود: «طالبان توافق نمیکردند، میگفتند که اول سهم کوچیها مشخص شود و بعد کمکها توزیع شود. آنان که مواد کمکی را بلاک کردند، طالبان توافق کردند که به هزارهها (ساکنان ناور) کمک توزیع شود.»
بهگفته آنان، هماکنون دریافتکنندگان کمک شناسایی و بیومتریک شده، اما هنوز کمکی دریافت نکردهاند.
باجگیری و فشار طالبان
افزون بر کوچیها، طالبان نیز از مردم به بهانههای مختلف باج میگیرند. این اقدام طالبان با خشونت، تعقیب، لتوکوب و شکنجهی ساکنان ناور به همراه بوده است. یکی از موارد باجگیری اتهام داشتن اسلحه است. طالبان تا اکنون ساکنان چندین روستا را مجبور به خرید سلاح و سپس تسلیم آن به فرماندهی امنیهی این گروه و یا هم پرداخت قیمت آن کردهاند. براساس گفتههای منابع، طالبان ۱۲۰ میل سلاح بر ساکنان روستای «جیسکی»، ۶۰ میل سلاح بر روستای «وصیمحمد» و ۲۵ میل سلاح بر روستای «گرماب» حواله کردهاند.
ساکنان این روستاها تعدادی از این سلاحها را خریده و به طالبان تحویل دادهاند.
افزون بر این، منابع گفتند که در سایر بخشها نیز طالبان سلاح حواله کردهاند. روند جمعآوری آن در بعضی نقاط شروع و در بعضی از نقاط دیگر هنوز شروع نشده است. طالبان گروهی از افراد را به اتهام داشتن سلاح بازداشت و شکنجه نیز کردهاند. یکی از افراد که نخواست هویتش فاش شود، گفت که خود او دوبار در زندان طالبان به اتهام داشتن سلاح شکنجه شده است: «من را یکبار زمستان گرفت. در زندان با قمچین و قنداق زدند. تمام بدنم کبود شد. فقط میگفت اقرار کن که تفنگ داری… بار دیگر مرا در آخر بهار گرفت. روز یکی دوبار با قمچین و چوبتر میزد، میگفت بگو تفنگ داری. مجبور شدم در هر دو مورد اعتراف کنم.»
او گفت که در هر دو مورد سلاح نداشته، اما زیر شکنجه مجبور شده است، اعتراف به داشتن سلاح کند: «اعتراف میکردم و خانواده سلاح فروشی پیدا میکرد، میخرید و به طالبان میداد تا من آزاد شوم.» او تأکید کرد که در زندان افراد دیگری هم بوده که چندینبار به اتهام مشابه زندانی شده بودند.
طالبان همچنین تلاشی خانهبهخانه را نیز در بخشهایی از ناور راهاندازی کردهاند. این گروه در هنگام تلاشی خانهبهخانه دنبال نظامیان پیشین و سلاح اند؛ در یک مورد طالبان در روستای وصیمحمد یک دانشآموز ۱۳ ساله را به ضرب گلوله زخمی کردند. این کودک با گذشت حدود یک ماه هنوز در شفاخانهای در کابل تحت درمان قرار دارد و از مکتب بازمانده است.
افزون بر این، ساکنان این روستا به مرکز غزنی از دست طالبان محلی شکایت کرده، اما فردی که این کودک را مورد گلولهباری قرار داده، معترضان را تهدید به کشتن کرده است.
همچنین طالبان در ناور اقدام به جمعآوری عشر کردهاند. براساس گفتههای منابع، طالبان از هر خانه در ناور بین دو تا ده هزار افغانی عشر جمعآوری میکنند. ساکنان ناور بارها به طالبان گفته که با درنظرداشت «بلایای طبیعی؛ از جمله سیلابهای ویرانگر و خشکسالی»، مبلغ عشر را کاهش دهند. مسئولان محلی این گروه اما گفته که براساس فرمان هبتالله آخوندزاده، رهبر این گروه اقدام میکنند و اطاعت از فرمان او برایشان واجب است.
همچنین طالبان بهتازگی شماری از متنفذان «برجگی» را به ولسوالی این گروه در ناور جلب و از آنان خواسته که در مورد عقبنشینی ولسوال و آمر امنیت حکومت پیشین و علیاکبر قاسمی، عضو دور هفدهم مجلس نمایندگان به این دو منطقه در هنگام سقوط ناور بدست طالبان پاسخ دهند. افزون بر این، از آنان خواسته تا تمامی مهماتی که مسئولان حکومت پیشین در ناور تسلیم طالبان نکرده بودند، جمعآوری و به طالبان تحویل دهند.
کوچ مردم از ناور
ساکنان ناور میگویند که بسیاری از آنان مجبور شدهاند بهدلایل اعمال فشار بیش از حد طالبان و کوچیها و حوادث طبیعی، خانهها و زمینشان را ترک کنند. یکی از این افراد گفت: «من نه نظامی بودم و نه دولتی (کارمند دولت)، آدم عادی بودم. طالبان چندینبار برایم جلب فرستاد. خواستشان هم واضح بود: سلاح بخرم و تحویلشان دهم. این از توان من نبود. مجبور شدم در یک شب تاریک کوچم را ببندم و از کشور بیرون شوم.»
این تنها قصهی او نیست. طالبان و کوچیها مردم را به گروههای متعدد تقسیم و بر آنان فشار اعمال میکنند. «نظامی، کارمند دولت پیشین، بغاوتگر، قرضدار از کوچی و…»، گروههایی اند که طالبان افراد را تحت نام آنها مورد تعقیب، بازجویی، بازداشت و شکنجه قرار میدهند.
یک ساکن ناور گفت: «شما به گستردگی این گروهها در جامعهی ناور بسنجید، بعد حساب قساوت و بیرحمی طالبان و مظلومیت مردم را بکنید… بعد به این فکر کنید که مردم اگر کوچ نکنند تا چند بار زندانشدن دوام میآورند. این دو را کنارهم بگذارید و رقم کوچشدگان را بسنجید.» افزون بر فشارهای طالبان و کوچیها، سیلابهای ویرانگر و خشکسالی و عدم حمایت از زراعتپیشگان نیز سبب شده است تا مردم خانهها و زمینهایشان را ترک کنند. هنوز رقم دقیق از بیجاشدگان و آوارگان در ناور در دست نیست، اما منابع مردمی گفتند که حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ خانواده از زمان تسلط طالبان در سال گذشته تا اکنون از این ولسوالی کوچ کردهاند. بیشتر این خانوادهها نیز در ایران و پاکستان پناه بردهاند.