محمد (مستعار)، در حکومت جمهوری در یکی از قطعات ضربتی پولیس وظیفه داشت و سال گذشته بهدنبال حاکمیت طالبان بر افغانستان، با جمعی از همکارانش راه مهاجرت در پیش گرفته و خود را به ایران و سپس به ترکیه رسانید. در عصر یکی از روزها، او هنگامی که مصروف تا زدن لباسها بود، ناگهان نظامیان ترک به محل کارش ریختند و در فاصلهی چند دقیقه، همه کسانی که بهشکل غیرقانونی وارد ترکیه شده بودند را دستبند زده و به اردوگاه انتقال دادند. تلاشهای او برای قناعت دادن نظامیان ترکیه نتیجهای به همراه نداشت. یک روز بعد با حدود ۴۰ تن دیگر به افغانستان برگشتانده شد. محمد اکنون در پایتخت بهصورت پنهانی زندگی میکند و در تلاش است که بار دیگر افغانستان را به مقصد کشور دیگری ترک کند. زیرا افراد طالبان چندین بار سراغش را گرفتهاند.
طالبان ادعا دارند که کارمندان و نظامیان دولت پیشین شامل فرمان عفو عمومی رهبرشان هستند و خطری متوجهی جان آنان نیست. اما آمارها نشان میدهد که در یک سال گذشته، صدها تن از نیروهای نظامی دولت پیشین، از سوی افراد طالبان بازداشت، شکنجه یا کشته شدهاند.
اندیپندنت فارسی به نقل از اعضای خانوادهی عالیه عزیزی، مدیر پیشین زندان زنان در هرات گزارش داده که مقامهای محلی طالبان کشتهشدن وی را تأیید کردهاند و به خانوادهاش گفتهاند که برایش فاتحه بخوانند و در رسانهها «سروصدا» راه نیاندازند. عالیه عزیزی سال گذشته پس از آنکه از سوی مقامهای محلی طالبان در هرات بهکار خواسته شد، ناپدید گشت و در بیشتر از یک سال طالبان در مورد او اظهار بیخبری میکردند.
عالیه عزیزی تنها افسر نظام پیشین نبود که پس از بازگشت بهکار، بازداشت و کشته شده است. در ۲۶ حمل سال جاری، قاسم قائم، مدیر افسران وزارت داخلهی پیشین پس از آنکه از سوی طالبان بهکار خواسته شد، بازداشت و دو روز بعد جنازهی وی به خانوادهاش تحویل داده شد. اعضای خانوادهی قاسم قائم ادعا کردند که او از سوی افراد طالبان حلقآویز شده بود.
در دوم ماه سنبله سال جاری، افراد طالبان قاری قدیر، فرمانده پیشین پولیس ولسوالی خلم سمنگان را بازداشت کردند. یک روز بعد، هنگامی که او از بند این گروه آزاد گردید، در مسیر راه با کمین افراد مسلح مواجه شد و با دو عضو خانوادهاش جان باخت. اعضای خانوادهی این نظامی پیشین مرگ وی را به طالبان نسبت دادند، اما مقامهای محلی طالبان در این مورد اظهار بیخبری کردند.
براساس مبنای آرشیف رسانهها، صدها نظامی پیشین در طول یک سال گذشته از سوی طالبان بازداشت، شکنجه و به قتل رسیدهاند. روزنامه نیویورک تایمز در ماه حمل سال جاری گزارش داد که در شش ماه اول حاکمیت طالبان به افغانستان حدود ۵۰۰ نظامی و کارمند دولت پیشین از سوی این گروه کشته یا ناپدید شدهاند. شماری از این رویدادها از سوی طالبان انتقامجویی شخصی عنوان میشود.
ادامهی کشتار و بازداشت نظامیان دولت پیشین، هر روز بر نگرانیهای آنان میافزاید. شماری از این نظامیان از مناطق اصلی خود متواری هستند و بهشکل پنهانی زندگی دارند.
ذبیح (مستعار)، در نظام پیشین آمر امنیت یکی از ولسوالیها بود. وی از ترس افراد مسلح غیرمسئول از یک سال بیشتر میشود که به منطقهی اصلی خودش نرفته است. زیرا بهگفتهی او، مجرمان سابق اکنون به تعقیبش هستند. مثل ذبیح دها نظامی دیگر نیز هستند که نمیتوانند بهصورت آزاد گشتوگذار کنند و از همینرو تعداد زیادی از آنان به کشورهای دیگر مهاجر شدهاند.
در کنار نگرانی امنیتی، مشکلات اقتصادی نیز دامنگیر نظامیان دولت پیشین است. صفیالله قبلا یک پایش را در جنگ با طالبان از دست داد. او در نظام پیشین با آنکه از کار معاف گردیده بود، اما هر ماه حقوق خود را دریافت میکرد. با حاکمیت طالبان اما او دیگر معاش دریافت نمیکند و برای تأمین مخارج خود و خانوادهاش در پایتخت دستمال کاغذی میفروشد.
صفیالله یک نفر از صدها نظامی پیشین است که بهکارهای شاقه رو آورده است. تعدادی از آنان در خواربار فروشیهای شهر بارکشی میکنند و عدهای برای تأمین مخارج خود به بنایی و کارهای ساختمانی روآوردهاند.
در دولت سابق، برای خانوادههای نظامیانی که جانهایشان را هنگام وظیفه از دست داده بودند نیز معاش پرداخت میگردید. با آمدن طالبان معاش آنان قطع گردیده و خانوادههای شماری از این نظامیان با چالشهای جدی اقتصادی روبهرواند، در مواردی کودکانی شماری از این نظامیان، دست بهکارهای شاقه و حتا گدایی میزنند.
سیل مهاجرت به ایران
با سقوط دولت بدست طالبان و افزایش تهدیدات علیه نظامیان پیشین، شماری از آنان از طریق پروسه تخلیه به کشورهای اروپایی و امریکا منتقل شدند. هرچند عدهای دیگر تنها میتوانستند ایران یا پاکستان را برای مهاجرت انتخاب کنند.
برای شماری از آنان، پاکستان نیز جای امنی نبود. منابع در شهر کویته، مرکز ایالت بلوچستان پاکستان به روزنامه اطلاعات روز گفته بودند که شماری از نظامیان و کارمندان دولت پیشین که به این شهر پناه برده بودند، از محل سکونتشان بازداشت و بهجای نامعلوم منتقل شدهاند. همچنان چندین گزارش از ترور نظامیان پیشین در این کشور منتشر شده بود.
یافتههای روزنامه اطلاعات روز نشان میدهد که اکثر جنرالان پیشین ارتش، فرماندهان پولیس ولایات، آمران امنیت، افسران ارشد امنیتی و سربازان به ایران مهاجر شدهاند. نجیبالله و همراهانش ۱۳ شبانه روز راه پیمودند تا توانستند خود را به این کشور برسانند. در مسیر راه آنان حتا به آب و غذای کافی دسترسی نداشتند. «برای سیر کردن شکم خود مجبور بودیم برگ درخت بخوریم».
برای تعدادی از مهاجرین، ایران گزینهی آخر نبود و آنان تلاش کردند خود را به جاهای بهتر برسانند. تلاشی که در مواردی به قیمت جان آنان تمام شد.
با این حال، جمع زیادی از نظامیان دولت پیشین هنوز در ایران و در ابهام و بیسرنوشتی بهسر میبرند. مردان مسلح سال گذشته برادر میلاد (مستعار) را به قتل رسانیدند، اما او نتوانست جنازهی برادرش را از نزدیک ببیند. محب (مستعار)، نیز از مرگ مادرش در ایران خبر شد و حسرت آخرین دیدار و خداحافظی با پیکر بیجان مادر در دلش باقی ماند.
دوری از خانواده از یکسو، نداشتن اقامت و مشکلات اقتصادی از سوی دیگر، فضا را برای پناهجویان افغانستان بهویژه نظامیان تنگ ساخته است. اکثریت این افراد بهشکل غیرقانونی به ایران مهاجر شدهاند. از مهلت ویزای افرادی که قانونی به این کشور آمده بودند نیز ماهها گذشته است و آنان مجبور هستند که در ازای هر روز مبلغ ۲۰۰ هزار تومان (معادل ۷۰۰ افغانی) به ادارهی مهاجرت این کشور پرداخت کنند تا اجازهی خروج پیدا نمایند.
تعدادی از نظامیان سابق با اعضای خانوادهی خود به ایران مهاجر شدهاند و فرزندان آنان بهخاطر نداشتن کارت اقامت اجازهی شمولیت در مکاتب این کشور را ندارند. نداشتن کارت اقامت همچنین بر شرایط کارگری نیز تأثیر گذاشته است، چنانچه دولت ایران به کارگاهها و دفاتر کاری دستور داده که از پذیرش افراد بدون کارت اقامت خودداری کنند.
باغبانی، کشاورزی، موترشویی، نگهبانی و کارهای ساختمانی از مشغولیتهای نظامیان پیشین در ایران است. خلیل (مستعار)، که قبلا فرمانده لوا در یکی از ولایتها بود، اکنون در یک موترشویی مشغول بهکار است، هرچند برادر او در یک فارم گاوداری کار میکند.
دولت ایران بهدنبال مهاجرت سیلی از شهروندان افغانستان به این کشور، در ماه ثور سال جاری پروسه سرشماری و توزیع کارتهای اقامت ششماهه به مهاجرین را روی دست گرفت. اکنون مهلت این کارتها پایان یافته و نظامیان پیشین نگران هستند که با ختم مدت این اقامت، روند بازگشتاندن مهاجرین افغانستان سرعت پیدا کند.
شرکت در جنگ روسیه-اوکراین
ماه گذشته مجله فارن پالیسی به نقل از شماری از مقامهای امنیتی سابق نوشت که شماری از کوماندوها و نیروهای نظامی افغانستان در جنگ روسیه و اوکراین استخدام میشوند. همچنان افغانستاناینترنشنال به نقل از شماری از نیروهای امنیتی پیشین افغان گزارش داد که دولت ایران شماری از نظامیان افغان را در جنگ اوکراین نامنویسی میکند.
یک مقام پیشین امنیتی افغانستان که نمیخواهد از او نام گرفته شود، میگوید که ۲۲ تن از نظامیان پیشین به جنگ روسیه فرستاده شدهاند و روند نامنویسی افراد داوطلب در سفارت روسیه در تهران، جریان دارد. به قول آنان، دولت روسیه برای نظامیانی که برای جنگ داوطلب میشوند، امتیازات ویژهای فراهم میکند.
اقامت دایمی و حقوق بالا، برای نظامیان پیشین افغانستان که وضعیت مبهمی در ایران دارند، پیشنهاد وسوسهبرانگیزی بوده است. اکثر آنان که در این گزارش با آنان مصاحبه شده، گفتهاند در صورتی که روسیه برای خود و خانوادههایشان اقامت دایمی بدهد و مخارج آنان تأمین گردد، حاضر هستند به دعوت این کشور برای شرکت در جنگ اوکراین لبیک بگویند.
شماری دیگری هم هستند که با تلاش شخصی خود را از طریق افغانستان یا کشورهای همجوار به روسیه رسانیدهاند تا از طریق آن کشور به اروپا بروند. عبدالله دو ماه قبل توانست در بدل چهار هزار دالر ویزای سیاحتی روسیه را بدست بیاورد. اما مأموران امنیتی روسیه هنگامی که در فرودگاه مسکو تشخیص دادند که او قبلا نظامی بوده، دوباره از این کشور اخراجش کردند. عبدالله دو سال قبل در انفجار یک حلقه ماین از ناحیه دست معلول گشت و این نشانهای بود که مأموران امنیتی روسیه تشخیص دادند او نظامی بوده است. از افرادی که روسیه را مسیری برای رسیدن به اروپا انتخاب کردهاند، تعدادی از آنان هنوز در این کشور گیر ماندهاند، زیرا کشورهای همجوار روسیه، تصمیم سختگیرانهای را در برابر پناهجویان و عابرین این راه اتخاذ کردهاند.
پیوستن به «جبهه مقاومت»، گزینهی دیگر برای شماری از نظامیان دولت پیشین بوده است. بازرس ویژهی ایالات متحده در امور بازسازی افغانستان به نقل از آژانس اطلاعات دفاعی امریکا گفته است که اعضای ارتش دولت پیشین افغانستان از جمله کماندوها به «جبهه مقاومت» ضد طالبان پیوستهاند. علیمیثم نظری، مسئول روابط خارجی «جبهه مقاومت» با تأیید ادعای سیگار گفت که نیروهای سابق «ستون فقرات» این جبهه را تشکیل میدهد. احمد مسعود، رهبر «جبهه مقاومت» نیز گفته که این جبهه بهدنبال احیای ارتش فروپاشیدهی افغانستان است. نظامیان پیشین در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگویند در صورتی که فعالیت «جبهه مقاومت» گسترش یابد و مخارج خانوادههایشان تأمین گردد، حاضر هستند به افغانستان بازگشته و علیه طالبان بجنگند. وزارت خارجهی آمریکا و شماری از کشورهای اروپایی از راهاندازی برنامههایی برای انتقال افراد در معرض خطر بهویژه نظامیان خبر دادهاند. هرچند نظامیان سابق میگویند که تمامی ایمیلهای آنان برای اخذ ویزای بشردوستانه رد شده و آنان دیگر به این پروسهها باورمند نیستند. نظامیان سابق افغانستان، سازمان ملل و نهادهای مدافع حقوق بشر را به بیتوجهی در قبال خودشان متهم میسازند و میافزایند که جهان در برابر وضعیت آنان چشمپوشی میکند و در تلاش است «جنایات» طالبان را مشروعیت ببخشند.