در چنگ فقر و زمستان؛ نه نانی برای خوردن است و نه پولی برای خریدن

زرمینه ۴۳ ساله، از بام تا شام با کراچی دست‌ داشته‌اش خیابان‌های کابل را پرسه می‌زند تا فرزندانش را از گرسنگی نجات دهد. همسر زرمینه قبلا کراچی دستی داشت و از این طریق می‌توانست تا حدی نیازهای خانواده‌اش را تأمین کند، اما به‌دنبال تسلط طالبان بر افغانستان و تشدید بحران اقتصادی در کشور، عاید همسر زرمینه از کارگری کفاف زندگی روزمره‌ی آنان را نکرد. زرمینه می‌گوید: «همسرم سه هفته پی‌هم بیکار ماند. نزد من آمد و اشک ریخت که چطور باید به فرزندان‌مان غذا بیاورد.»

زرمینه تصمیم گرفت برای دستگیری از همسرش، به هدف کارگری پا از خانه بیرون بگذارد. او اجناس کم‌بها را از دکان‌ها خریده و در جاده‌ها روی کراچی به فروش می‌رساند. روزها ۱۰۰ تا ۱۵۰ افغانی از این درک عاید دارد و با آن پول بخشی از نیازهای خانه‌اش را خریداری می‌کند؛ هرچند این زوج با پول کار روزانه، نمی‌توانند نیازهای اولیه و اساسی خانواده‌‌ی‌شان را تأمین کنند.

کودک خردسال زرمینه یک هفته می‌شود که بیمار شده، اما او نتوانسته فرزندش را برای درمان به داکتر ببرد. کودکش در سرمای زمستان، در اتاقی که در و پنجره مناسبی ندارد و از سقف آن آب می‌چکد، استراحت کرده است. اتاق به‌شدت سرد است و زرمینه برای گرم کردن پسرش دوشک کهنه‌ای را بالای او هموار کرده است. زرمینه با بغض می‌گوید: «روز ۱۰۰ تا ۲۰۰ افغانی عاید می‌کنیم، نمی‌دانیم آن را زودتر نان بخریم، چوب بیاوریم، کرایه خانه بپردازیم یا فرزندان خود را مداوا کنیم.»

 با تسلط طالبان بر افغانستان، مسدود شدن دارایی‌های بانک مرکزی و توقف حمایت‌های مالی نهادها و کشورهای غربی، میزان فقر و بیکاری در کشور با سیر صعودی همراه شد. در بیشتر از یک سال گذشته، نهادهای مددرسان از وضعیت اقتصادی در افغانستان اظهار نگرانی کرده‌اند.

برنامه جهانی غذا (WFP) در ماه جون سال گذشته‌ی میلادی گزارش داده است که ۱۸ میلیون نفر در افغانستان نیاز فوری به غذا دارند. از سوی هم کمیته بین‌المللی صلیب سرخ گزارش داده است که از زمان تسلط طالبان بیش از ۷۰۰ هزار تن کارهای‌شان را از دست داده‌اند و ۹۰ درصد مردم روزانه کم‌تر از دو دالر عاید دارند. براساس آمار این کمیته، ۲۰ میلیون تن در افغانستان مواد غذایی اولیه ندارند.

اداره‌ی هماهنگی کمک‌های بشری سازمان ملل متحد (اوچا) پیش از این وضعیت اقتصادی افغانستان را «تاریک» توصیف کرده بود. این اداره در گزارشی آورده که دو سوم جمعیت افغانستان در سال ۲۰۲۳ به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند.

با حاکمیت طالبان هرچند درصد زیادی از حمایت‌های مالی بین‌المللی در افغانستان متوقف شد، اما دفاتر نمایندگی سازمان ملل متحد و شماری دیگر نهادهای مددرسان، به فعالیت‌شان ادامه داده‌اند. هرچند به‌دنبال دستور تازه‌ی طالبان مبنی بر ممنوعیت کار زنان با ادارات دولتی و غیردولتی، اکثر این نهادها از چند هفته بدین‌سو، فعالیت خود را در افغانستان به حالت تعلیق درآورده یا محدود ساخته‌اند.

از سوی هم، گزارش‌هایی وجود دارد که تصمیم تازه‌ی طالبان منجر به قطع کمک‌های هفته‌وار سازمان ملل متحد به افغانستان شده است. پیش از این حسیب نوری، سخن‌گوی بانک مرکزی افغانستان زیر اداره‌ی طالبان خبر داده بود که جامعه‌ی جهانی فرستادن کمک‌های نقدی هفته‌وار به طالبان را قطع کرده است. هرچند، این بانک در اعلامیه‌ای جداگانه این موضوع را رد کرده است. پیش از این آنتونی بلنکن، وزیر خارجه‌ی امریکا در توییتی گفته بود که دستور طالبان در مورد کار زنان کمک‌های بین‌المللی به افغانستان را «مختل» می‌سازد.

براساس معلومات بانک مرکزی افغانستان، پس از تسلط طالبان بر افغانستان حدود یک میلیارد و ۷۹۳ میلیون دالر کمک‌های نقدی جامعه‌ی جهانی به هدف رسیدگی به بحران بشری به افغانستان سرازیر شده است.  

شماری از خانواده‌ها روند توزیع کمک‌های بشری را ناعادلانه توصیف می‌کند.

توزیع «ناعادلانه»ی کمک‌ها

با وجود سرازیر شدن صدها میلیون‌ دالر برای بهبود وضعیت بشری در افغانستان، شماری از خانواده‌های نیازمند روند توزیع این کمک‌ها را «ناعادلانه» توصیف می‌کنند.

ابراهیم، وکیل گذر یک منطقه‌ی مهاجرنشین در هرات است. به‌گفته‌ی او، فقر باعث شده است که شماری از مردم محله‌ی او به فروش کلیه‌های‌شان رو بیاورند. او می‌گوید: «۳۰ نفر از مردم محل کلیه‌های‌شان را فروخته‌اند.»

ابراهیم می‌افزاید که کمک‌های بشری سازمان ملل متحد در موارد زیادی به افراد نیازمند نمی‌رسد و بیشتر آن توسط افراد نزدیک به مقام‌های محلی طالبان حیف‌ومیل می‌شود. وی می‌افزاید که مقام‌های محلی طالبان در شماری از مناطق نمایندگان خود را تعیین کرده‌اند و چگونگی توزیع کمک به اختیار و انتخاب آنان صورت می‌گیرد. ابراهیم می‌گوید: «کسانی که به‌خاطر شناسایی افراد نیازمند می‌آیند، از مقام‌های محلی طالبان هستند و این افراد در انتخاب نیازمندان سلیقه‌ای و قومی برخورد می‌کنند.»

شماری از باشندگان کابل نیز مدعی ‌اند که کمک‌ها به افراد نیازمند توزیع نمی‌شود، بلکه معیار گزینش افراد، شناخت شخصی با کارمندان نهادهای مددرسان یا مقام‌های محلی طالبان است. احمد، باشنده ناحیه‌ی پانزدهم شهر کابل می‌گوید که در روند شناسایی افراد نیازمند، سلیقه‌ای عمل می‌شود. احمد می‌گوید: «در کوچه‌ی ما چندین خانواده به‌شدت نیازمند هستند. فقط یک‌بار برای آنان چند سیر آرد و مقداری روغن توزیع شده است. در کمک‌های نقدی اما کسی آنان را در لیست نمی‌گیرد، کسی حتا اجازه‌ی ورود به محل توزیع را برای آنان نمی‌دهد و افراد طالبان آنان را لت‌وکوب می‌کنند.»

زرغونه، یکی از صدها زن در کابل است که برای پیدا کردن لقمه‌نانی برای فرزندانش دست به گدایی می‌زند. زرغونه مدعی است که در یک سال گذشته، هیچ کمکی از نهادهای بین‌المللی و دولتی دریافت نکرده است. زرغونه مادر پنج فرزند است. او همسرش را دو سال قبل از دست داده و خودش سرپرستی خانواده‌اش را می‌کند.

پیش از این سازمان جهانی غذا از توزیع مواد غذایی و نقدی به شماری از خانواده‌های نیازمند خبر داده بود. هرچند گزارش‌هایی از دخالت مقام‌های طالبان در روند توزیع این کمک‌ها منتشر شده است.  

«درآمد ناچیز، مالیات کمرشکن»

حفیظ در کنار یکی از خیابان‌های شهر کابل کراچی میوه دارد. او قبلا می‌توانست از این درک مخارج خانواده‌ی هشت نفری‌اش را تا حدودی تأمین کند. اما با فروپاشی نظام اقتصادی، کار او نیز با رکود مواجه شده است، همزمان با آن، مالیات وضع شده از سوی شهرداری کابل، شرایط کار را برای او دشوارتر ساخته است.

حفیظ‌الله می‌گوید که مردم توانایی خرید میوه را ندارند. به همین دلیل اکثر روزها او با جیب خالی به خانه می‌رود. از سوی هم طالبان ماهیانه هزار و ۲۵۰ افغانی از کراچی او مالیه می‌گیرند. حفیظ می‌گوید که مأموران شهرداری کابل بارها به‌خاطر غفلت در پرداخت مالیه، اجناس کراچی آنان را روی جاده‌ها ریخته‌اند.

حفیظ‌الله به‌خاطر تأمین نیازهای معیشتی خانواده، سال گذشته فرزندان ۱۸ و ۱۶ ساله‌ی خود را برای کارگری به ایران فرستاده است. او می‌گوید با آن‌هم نتوانسته در فصل سرما، مواد سوخت به خانه‌اش ببرد و کودکانش پوشاک درست برای فصل زمستان ندارند.

مردم توانمندی تأمین نیازهای اولیه زندگی، مانند مواد خوراکه و سوخت را ندارند.

شهر نو، یکی از نقاط پر جنب‌وجوش کابل در ماه‌های اخیر، حال‌وهوای سابقش را ندارد. مسئولان رستورانت‌ها، خیاطی‌ها، فروشگاه‌ها و کسبه‌کاران در این محل از نبود بازار کار شکایت دارند. از سوی هم، ده‌ها دکان در یک سال گذشته در این محل تخلیه شده است. فروشندگان می‌گویند که «خرج شان به دخل‌شان» نمی‌خورد.

در شماری از نقاط پایتخت، شهرداری کابل برای شماری از کسبه‌کاران و دست‌فروشان غرفه توزیع کرده و در ازای هر غرفه، سه تا پنج هزار افغانی از آنان کرایه می‌گیرد. قیس، یکی از این کسبه‌کاران شهر کابل مدعی است که طالبان از وضعیت اقتصادی مردم درک عینی ندارند.

ازدواج کودکان خوردسال

افزایش فقر و بیکاری، از ابعاد مختلف، زندگی کودکان افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است. شماری از این کودکان به‌دلیل فقر اقتصادی از سوی خانواده‌های‌شان با خطر فروش روبه‌رو بوده‌اند.

افزایش فقر و بیکاری، از ابعاد مختلف، زندگی کودکان افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است.

ابراهیم، وکیل گذر یک محل مهاجرنشین در هرات می‌گوید که به‌خاطر فقر اقتصادی شماری از خانواده‌ها دختران خوردسال خود را در بدل پول به ازدواج داده‌اند. به‌گفته‌ی او، شمار زیادی از مردم محل توانایی سیر کردن فرزندان‌شان را ندارند. او می‌گوید: «آنان را به ازدواج می‌دهند تا هم یک نفر نان‌خور از خانه‌ی‌شان کم شود، هم با پولی که در بدل ازدواج دختر دریافت می‌کنند، برای باقی اعضای خانواده غذا مهیا کنند.»

در یک سال گذشته، شمار کودکان کار در خیابان‌های پایتخت و ولایت‌ها با افزایش بی‌پیشینه‌ای روبه‌رو بوده است. بازیافت زباله‌ها، کفاشی، اسپند و گدایی از مشغولیت‌های روزمره‌ی کودکان کار در افغانستان است.

همسر ظریفه معتاد به مواد مخدر است و یک سال می‌شود از او آگاهی ندارد. با این حال او چهار فرزند خود را سرپرستی می‌کند. کرایه‌ی خانه و مخارج روزمره باعث شده که ظریفه فرزند بزرگش که هشت‌ سال دارد را برای کار به خیابان بفرستد. فرزند او خریطه پلاستیکی می‌فروشد و از این درک روزانه ۳۰ تا ۵۰ افغانی عاید می‌کند.

شکیبا و بهشته، دختران یک سرباز جان‌باخته‌ی ارتش هستند که در خیابان‌های کابل ساجق و ماسک می‌فروشند. آنان می‌گویند از آن‌جایی که پدربزرگ‌شان نمی‌تواند نیازهای خانواده‌‌ی‌شان را تأمین کند، این دو نیز به‌کار در خیابان ناگزیر شده‌اند. اکثر کودکان خیابانی به‌خاطر کار در خیابان، از تعلیم باز مانده‌اند.

در شماری از خانواده‌ها کودکان به غذای کافی دسترسی ندارند و شماری از آنان در فصل سرما با بیماری‌های تنفسی روبه‌رو شده‌اند. هرچند خانواده‌ها از بردن آنان نزد داکتر عاجز اند.

سازمان حفاظت از کودکان (سیف د چلدرین) به‌دنبال دستور ممنوعیت کار زنان، از احتمال افزایش شمار کودکان کار در کشور هشدار داده است. این سازمان که به‌دنبال دستور طالبان، فعالیت خود را در افغانستان به تعلیق درآورده می‌گوید: «والدینی که ناامید از تغذیه خانواده‌ی خود هستند، به‌طور فزاینده‌ای فرزندان‌شان را برای کار در محیط‌های اغلب خطرناک می‌فرستند.»

یک ارزیابی اخیر نشان داد که ۲۹ درصد از زنان سرپرست خانوار در سال ۲۰۲۲ حداقل یک کودک خود را به‌کار فرستاده، در حالی‌که این رقم در سال ۲۰۲۱، ۱۹ درصد بوده است.

فعالان حقوق کودکان از ادامه‌ی این وضع ابراز نگرانی می‌کنند. باقی سمندر، مسئول آشیانه کودکان افغانستان در کابل می‌گوید که اگر وضعیت اقتصادی خانواده‌ها بهبود نیابد، شمار زیادی از کودکان در فصل سرما از گرسنگی و سردی تلف خواهند شد. حدود یک سال و شش ماه از حاکمیت طالبان بر افغانستان می‌گذرد، اما تا اکنون برای حل بحران اقتصادی در کشور، برنامه‌ی خاصی از سوی دولت این گروه روی دست گرفته نشده است. پیش از این ملا حسن آخوند، رییس‌الوزرای طالبان در پیام خود خطاب به مردم گفته بود که «روزی‌رسان خداوند است و طالبان برای مردم وعده‌ی رزق نداده‌اند.»