جنازه باد آزادی بیان

بعضی از مردم شریف این مملکت از آزادی بیان برداشت‌های یک‌سره نادرستی دارند. مثلا فکر می‌کنند آزادی بیان یعنی داشتن آزادی در بیان کردن آنچه در کله‌ی آدم است. این حضرات متوجه نیستند که اگر آزادی بیان را به این معنا قبول کنیم، کم-کم به این‌جا خواهیم رسید که هرکس هرچه دلش شد، بگوید. به بیان دیگر، اگر بپذیریم که آزادیِ بیان همان آزادیِ بیان می‌باشد، در این صورت هر بی‌سر و پایی شروع خواهد کرد به بیان کردن. این فاجعه‌ای است که در بسیاری از ممالک کفار اتفاق افتاد و حالا نمی‌دانند چه‌طور دامنش را جمع کنند. در این ممالک کار به‌جایی رسیده که مردم حتا وزیران دولت را مسخره می‌کنند. بی‌غیرتی و فساد در این ممالک گاه چنان شدید می‌شود که عده‌ای عکس حضرت مسیح علیه السلام را می‌کشند و او را ریشخند می‌کنند. حضرت مسیح که جای خود دارد، حتا پاپ اعظم را مسخره می‌کنند. نتیجه‌ی این بی‌حرمتی‌ها به بزرگان این شده که در این ممالک از اخلاق حسنه‌ی افغانی و اسلامی هیچ خبری نیست و خانواده‌ها یکی از پی دیگری فرو‌می‌پاشند. روزی نیست که یک کانون گرم خانواده نابود نشود. خودِ همین کفار اقرار می‌کنند که غذای افغانی، مخصوصا قابلی و آشک‌شان، در دنیا نظیر ندارد. اعتراف می‌کنند که اگر آزادی بیان به گونه‌ی افسار‌گسیخته در جامعه تبلیغ شود، آن کانون گرم خانواده که در مرکزش پلو و آشک به عمل می‌آید، از هم خواهد پاشید. البته این‌که صفت «افسار‌گسیخته» را برای آزادی بیان به‌کار می‌گیرند، نیز از این‌رو است که می‌دانند آزادی بیان خر است.

حالا بیاییم به افغانستان عزیز. وطن ما پنج هزار و نه صد و شصت و سه سال تاریخ تثبیت شده دارد. در تمام این مدت ما آزادی بیان نداشتیم. آیا کسی ما را به‌خاطر نداشتن آزادی بیان از شهر بیرون کرد؟ البته اجانب ما را هر روز از شهر بیرون می‌کردند، اما به‌خاطر آزادی بیان که نبود. به‌خاطر پیداوار ما بود. چشم نداشتند که کشور ما را محاط به خشکه ببینند. قره‌قل و قروت ما زور‌شان می‌داد. ولی حالا که آزادی بیان داریم، هر روز دقیقا به همین خاطر مورد تاخت و تاز اجنبی هستیم. نگویید چرا. می‌دانید که وقتی که یک افغان به وزیر و وکیل و حاکم و رییس خود احترام نگذارد، دیگران چه عبرتی خواهند گرفت. وقتی که ما از وزیر خود انتقاد می‌کنیم، آن خارجی که در کمین نشسته، صد برابر تحریک خواهد شد. به قول سعدی:

اگر ز شاخ وزیری کسی خورد سیبی

برآورند اجانب درخت را از بیخ