در حدود ۱۵ کیلومتری شرق شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ دودکشهای سر به فلک کشیدهی داشهای خشتپزی و کوپههای خاک چشمان هر رهگذری را خیره میسازد. اندکی پیشتر از آن و پس از طیکردن جادهی خاکی و ناهموار، اما آنچه بیشتر جلب توجه میکند، حضور کودکان پسر و دختر اند که در کنار والدین خود مشغول خشتزنی هستند.
خشتزنان اعضای خانوادههایی اند که برای تأمین معیشت خود از زادگاه اصلیشان، ولسوالی صیاد ولایت سرپل، کوچیدهاند و در منطقهی «گوریمار» در ولسوالی نهرشاهی ولایت بلخ زندگی میکنند. آنان به ابتداییترین امکانات زندگی دسترسی ندارند و از سختی روزگار، زن و مرد و کودک و جوان تن به کار شاقه دادهاند.
یکی از این کارگران دختر خردسالی است که در کنار پدرش خشتزنی میکند. بهدلیل محافظت از او و هویتش، نام مستعار زرمینه را بر او گذاشتهایم. درحالیکه در دیگر مناطق بلخ دختران همسن او هنوز سرگردم بازیهای کودکانهاند، زرمینه میخواهد در تأمین معیشت خانواده همدست پدرش باشد تا شاید اندکی از فشار روزگار و تنگدستی را از دوش او برداشته باشد.
بخش زیادی از درآمد خانواده صرف تأمین هزینههای درمان دو عضو خانواده میشود. یکی از اعضای خانواده بارها برای درمان به داکتر مراجعه کرده اما نتیجهبخش نبوده است. زرمینه میگوید این عضو خانواده نیاز به جراحی دارد و او کار میکند تا شاید هزینهی جراحی وی را تکمیل کند.
خشتپزی در زیر آفتاب سوزان بلخ برای زرمینه خردسال دشوار است. درد و خستگی ناشی از کار در داشهای خشتپزی خواب شبانهی وی را مختل کرده است. «شبها به اندازهای پاهایم درد میکند که گریه میکنم. اما چکار کنم.» مانند زرمینه یکی دیگر از اعضای خردسال خانواده نیز روزانه بهدنبال یافتن لقمهای نان دنبال نان خشک میروند.
آرزوهای سوخته
افغانستان طی سالهای اخیر در دستهی بدترین کشورهای جهان برای کودکان قرار گرفته است. گزارش شاخص جهانی حقوق کودک در سال ۲۰۲۳ میلادی که در ماه سرطان نشر شد، افغانستان را یکی از بدترین کشورها در زمینهی حقوق کودکان معرفی کرده است. این گزارش با اشاره به ممنوعیت آموزش دختران توسط حکومت سرپرست طالبان گفته است که این ممنوعیت باعث افزایش ازدواج و کار کودکان شده است.
سال گذشته سازمان حفاظت از کودکان نیز هشدار داده بود که منع کار زنان توسط طالبان زمینهساز کار کودکان در جادهها و کارخانهها خواهد شد. این سازمان در ماه جدی ۱۴۰۱ خورشیدی گفته بود که والدینی که ناامید از تغذیه خانوادهی خود هستند، بهطور فزایندهای فرزندانشان را برای کار در محیطهای اغلب خطرناک میفرستند.
در بهار امسال صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که از هر پنج کودک در افغانستان یک کودک مجبور است کار کند. این نهاد گفته بود که ۲۲ درصد کودکان کار در افغانستان مشغول کارهای «خطرناک» هستند.

در ولایت بلخ نیز وضعیت برای کودکان رقتانگیز است. در ماه میزان ۱۴۰۱ خورشیدی مسئولان ریاست کار و امور اجتماعی طالبان برای ولایت بلخ اعلام کرده بودند که در جریان یک سال آمار کودکان کارگر روی جاده در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ ۷۰ درصد افزایش داشته است. نصیراحمد ابوخالد، رییس این ریاست در آن زمان گفته بود که هزار و ۷۹۴ کودک در روی جادههای شهر مزار شریف مصروف کارهای شاقه هستند؛ رقمی که یک سال پیش از آن به کمتر ازهزار کودک میرسید.
علاوه بر این، وضعیت حاکم در کشور به گسترش فقر شدت بخشیده است. زرمینه میگوید فقر و تنگدستی خانوادهاش رویای باسوادشدن را از وی گرفته است و حالا بزرگترین نگرانیاش، درمان مادر و سیرکردن شکم سایر اعضای خانواده است. او میگوید: «سابق میخواستم درس بخوانم و داکتر شوم اما زندگی و شرایط ما اجازه نمیدهد. باید کار کنم و بازوی پدرم شوم. در غیر او گشنه میمانیم.»
اختر، دیگر کودکی است که بهجای نشستن در صنف و رفتن به مکتب، در گوریمار خشت میزند. او همراه با والدینش مشغول این کار شاقه است. تنگدستی پدر و مصارف زندگی، پای او را به این کار کشانده است. او با فامیلش در اوایل امسال به گوریمار آمدهاند و حالا آستین بر زده تا کمکی باشد برای پدرش. او میگوید: «مجبورم کار کنم. پدرم تنها است. اگر من کار نکنم پس که کمک کند.»
رنج بسیار، گنج کم
به میزان مشقت کار در کارخانههای خشتپزی، درآمد این کار ناچیز است. زرمینه که از بامداد تا تاریکشدن هوا در کنار والدینش خشت میزند، میگوید در یک روز حدود دو هزار خشت میزنند اما در برابر این کار حدود ۸۰۰ افغانی مزد دریافت میکنند. این درآمد تنها هزینهی درمان چند عضو بیمار خانواده را کفایت میکند و برای تهیه غذای کافی، دیگر پولی ندارند. او میگوید: «شبهای زیادی است که با خوردن نان خشک و چای شب را سپری میکنیم. هفتهی دو شب دیگ میکنیم خلاص.»
یکی از دیگر کودکان کار در این منطقه که بهدلیل وضعیت بد اقتصادی خانوادهاش نتوانسته به مکتب برود، میگوید روزانه بین صد تا دو صد افغانی کار میکند و این پول تنها کفایت نان خشک خانواده را میکند.
براساس معلومات مسئولان کارخانههای خشتپزی، کارگران در برابر زدن هر هزار خشت، ۴۰۰ افغانی مزد دریافت میکنند. برخی از والدین اگر کودکان خود را در این کار دخیل نکنند، نمیتوانند مخارج زندگی را فراهم سازند.
بیشتر کسانی که در این کارخانهها کار میکنند، باشندگان اصلی ولایت سرپل اند که بهدلیل خشکسالی از زادگاه شان به مزار شریف آمدهاند. شماری از این خانوادهها در فصل بهار به گوریمار میآیند و تا ختم فصل خزان در کارخانههای خشتپزی کار میکنند. شماری از این خانوادهها میگویند به علت خشکسالیها و نبود فرصتهای کاری، پس از ماه ثور زندگی در سرپل دشوار میشود و برای فرار از بیآبی، نبود فرصتهای شغلی و عدم دسترسی به خدمات صحی به ولایتهای دیگر مهاجر میشوند.
عبادالله احمدی، نمایندهی سازمان جهانی کار در ولایت بلخ گفته است که ناداری، کاهش میزان فرصتهای شغلی و بیکارشدن سرپرست خانوادهها، سبب افزایش کودکان کارگر در افغانستان شده است. او میگوید: «آخرین سروی ما نشان میدهد که بیش از یک میلیون کودک کارگر در داشهای خشتپزی، کارخانههای تولید و روی جادههای شهر مشغول کارهای شاقه هستند.»

با وجود اینکه وضعیت رو به وخامت است، مسئولان محلی حکومت طالبان در بلخ مدعی اند که برای کمک به این وضعیت اقدام خواهند کرد. نصیراحمد ابوخالد، رییس ادارهی کار و امور اجتماعی ولایت بلخ میگوید با حمایت مالی یک نهاد مددرسان بهزودی روند شناسایی کودکان کار آغاز میشود و پس از شناسایی، برای آنان فرصتهای شغلی مناسب و برنامههای آموزشی روی دست گرفته خواهد شد.
او همچنان گفته است که در جریان دو سال گذشته، آنان توانستهاند به کمک مالی برخی نهادها، برای دو هزار کودک زمینههای حرفهآموزی و آموزش را مساعد سازند. خالد افزود: «در حال حاضر دفتر اکتید برای هزار و ۵۰۰ کودک در پنج محل فرصت یادگیری را فراهم کرده است. و همین قسم برای ۴۰۰ کودک دیگر هم حرفههای چون خیاطی، مبایلسازی و نجاری آموزش داده میشود.»