گفت‌وگوهای صلح افغانستان در یک چهارراه جغرافیایی-سیاسی

نویسنده: جک دیش

برگردان: جواد زاولستانی

منبع: مجله‌ی دیپلمات

همزمان با این‌که ایالات متحده بار دیگر می‌خواهد نقش خود را در افغانستان متمرکز سازد، چین و پاکستان عنان گفت‌وگوها برای مصالحه با طالبان را در دست دارند.

سرانجام، با آغاز گفت‌وگوهای صلح با طالبان از سوی مقام‌های دولت افغانستان، اکنون چهره‌های جدیدی برای تسهیل این معامله وارد میدان شده‌اند. در آخرین تلاش‌ها که در سال 2013 به بن‌بست رسیدند، ایالات متحده و هند که متحد کلیدی حامد کرزی بود، گفت‌وگوها را تسهیل می‌کردند. امروز که غنی در کابل قدرت را در دست گرفته، به نظر می‌رسد که واشنگتن و دهلی چوکی (سیت) پیش‌رو را به پاکستان و چین سپرده‌ و خود به چوکی عقب رفته‌اند.

این مذاکرات امتحانی برای اراده‌ی سیاسی تمام طرف‌ها خواهد بود. چین که از درگیرشدن عمیق در کشور خطرناکی مثل افغانستان هراس دارد، باید به این فکر کند که از قراردادی‌هایش در افغانستان چگونه محافظت کند. پاکستان با کنارزدن هند، تلاش‌های دیپلماسی مراوده (Shuttle Diplomacy) را که در جریان جام جهانی کریکت در ماه مارچ آغاز شد، به خطر خواهد انداخت. افغانستان بار دیگر خطر طعمه‌ی سیاسی‌شدن در یک بازی بزرگ‌تر را به جان خریده است، به‌ویژه با دخیل‌شدن چین در این منطقه‌ی پرتنش با وعده‌ی ساختن یک راه ابریشم جدید که آسیای شرقی را با آسیای مرکزی وصل خواهد کرد.

اکنون‌ فقط آغاز گفت‌وگوهاست. غنی تازه از واشنگتن برگشته است. او در آن‌جا موفقانه امریکایی‌ها را قناعت داد که به حضور‌شان در منطقه ادامه دهند و این در حالی‌ست که فصل تابستانی جنگ در هلمند و قندهار در حال نزدیک شدن است. هفته‌ی گذشته، وزیر دفاع ایالات متحده، اشتون کارتر، وزیر خارجه، جان کری و وزیر مالیه/خزانه‌داری، جاکوب لیو، در یک نشست خبری که غنی در کنار‌شان ایستاده بود، اعلام کردند که آنان تا سال 2017 به آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان ادامه می‌دهند.

نقش پاکستان در گفت‌وگوها باعث به میان‌ آمدن تردیدهایی خواهد شد. بی‌نظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان در دهه‌ی 1990، به خاطر انتقال پایپ لاین انرژی از طریق افغانستان به آسیای میانه، متهم به نیروبخشیدن به شورش نوظهور طالبان بود. با نزدیک‌تر شدن روابط پاکستان با کابل بعد از به قدرت رسیدن غنی، به نظر می‌رسد که کابل از نقش بزرگ‌تر پاکستان در گفت‌وگوها استقبال می‌کند. دانیل مارکی، یکی از اعضای ارشد بخش هند، پاکستان و جنوب آسیا در شورای روابط خارجی (Council for Foreign Relations) می‌گوید:«این مورد یکی از آن چیزهایی‌ست که ما در آن بازی را تکرار می‌کنیم و می‌بینیم که چه اتفاق می‌افتد. اگر پاکستانی‌ها سر حرف‌شان بایستند، آن‌گاه عالی خواهد بود. اما اگر به حرف‌شان عمل نکنند، ما باید راه دیگری را به آزمایش بگیریم. اما بر خلاف کرزی او ]غنی[ می‌خواهد وارد این بازی شود، تفاوت این است.»

برای چین انگیزه‌های عظیم اقتصادی برای دخیل‌شدن در افغانستان وجود دارد، به‌ویژه‌ معدن مس و دیگر ذخایر طبیعی. چین تعهد کرده که بالای رودخانه‌ی کنر بندی بسازد که ظرفیت تولید 1500 میگاوات برق را داشته باشد و امیدوار است که در زمینه‌سازی برای ساختن جاده و خطوط آهن در منطقه نقش فعال بازی کند. این کارها با ساختن شاهراه کابل-پشاور و نیز خط آهن چمن به قندهار آغاز خواهد شد. مارکی می‌گوید: «از مدت زیادی بدین‌سو، به چین به عنوان شریک باالقوه‌ و بی‌نظیر برای تمام این کارها نگریسته می‌شد؛ اما این کشور تمایلی نداشت. آنچه تغییر کرده این است که حالا این کشور می‌خواهد نقش فعال‌تری بازی کند.»

مسایل جغرافیایی-سیاسی (Geopolitics) نیز در این تصمیم‌گیری‌ها نقش دارد. چین و پاکستان با باز کردن جای پای بزرگتر در افغانستان، می‌توانند جای هند را تنگ بسازند. برعلاوه، چین نگران حفظ ایالت‌های غربی خود مانند سین‌کیانگ است که اقلیت مسلمان اویغور بدون ارتباط با طالبان با حکومت درگیر شده‌اند.

با توجه به همه‌ی آنچه گفته ‌شد، فکر می‌شود که طالبان اکنون خواهان پیوستن به مذاکرات صلح باشند. اما این نکته مسلم نیست. در تابستان ا‌مسال جنگ سختی در پیش‌روست. دلیل نخست آن این است که نیروهای امنیتی افغانستان بخش عمده‌ی نبرد را به تنهایی به دوش خواهند داشت و فقط 9800 سرباز امریکایی برای پیشبرد جنگ در این کشور باقی مانده‌اند. آیا این تلاش‌ها برای صلح کافی خواهد بود؟ حتا با حضور چین و پاکستان بر سر میز مذاکره، مصالحه به‌آسانی دست‌یافتنی نیست.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *