بازی جدید منطقه‌ای امریکا، پاکستان و هند

نویسنده: وکرام سود

مترجم: جواد زاولستانی

منبع: EURASIAREVIEW

در هفته‌ی نخست ماه اپریل، ایالات متحده فروش چرخ‌بال‌های جنگی «AH-1Z Viper Attack Helicopters» و موشک‌های جنگی پیشرفته‌ی «AGM-114R Hellfire 11 Missiles» را که بخشی از یک معامله‌ی یک میلیارد دالری با پاکستان بود، تکمیل کرد. پیش از انجام این معامله، ایالات متحده یک میلیارد دالر را از صندق حمایت از ائتلاف (Coalition Support Fund) در سال 2014 به پاکستان کمک کرد. پیش از آن، ایالات متحده 30 میلیارد دالر را به بهانه‌های مختلف به این کشور کمک کرده بود.

معامله‌ی چرخ‌بال‌ها و موشک‌ها پس از معامله‌ی 5.8 میلیارد دالری برای هواپیماهای پیشرفته‌ی F16 در سال 2006، بزرگ‌ترین معامله از این نوع است. با وجود این واقعیت که پاکستان همواره برخلاف منافع ایالات متحده در افغانستان عمل کرده است، حساب این توافق‌ جدید، مانند توافقات گذشته، کاملاً یک‌سره شده است. در سال‌های گذشته، پاکستان به صورت مداوم طالبان را در کنترول داشته و از آنان استفاده کرده و در باره‌ی مخفی‌گاه بن لادن به ایالات متحده دروغ می‌گفت.

پس باید دلایل خیلی خوبی وجود داشته باشند که ایالات متحده نه تنها خیانت‌های پاکستان را نادیده می‌گیرد، بلکه انعام هم می‌دهد. آیا این مکافات به خاطر خدمات پاکستان به ایالات متحده در گذشته است و یا پیش‌پرداختی‌ست برای آینده؟ این حمایت‌های اقتصادی و نظامی به پاکستان می‌تواند با این امید عبث نیز انجام شود که اسلام‌آباد را از بیجینگ دور نگهدارد. چین در افغانستان و ایران گام‌های قوی برداشته است.

چین پیش‌نهاد ساختن لوله‌ی گاز ایران-پاکستان را داده است. این لوله‌ی گاز با عبور از گوادر به منطقه‌ی نواب‌شاه در سند خواهد رسید. در کنار آن، چین هشت زیردریایی به پاکستان می‌فروشد. سر‌انجام، آخرین معامله‌ی ایالات متحده-پاکستان می‌تواند هدیه‌ی کوچکی به پاکستان باشد تا احساس ناامنی و آزردگی آن کشور را پس از دوبار دیدار اوباما از هند، فروبنشاند.

این معامله‌ی تسلیحاتی با پاکستان بار دیگر این باور را تأیید می‌کند که ایالات متحده بدون توجه به خلاف‌کاری‌های پاکستان، در این کشور منافع پایدار دارد. در این معامله پیامی برای هند نیز وجود دارد: اگر هند از کشورهای دیگر اسلحه خریداری کند، آن‌گاه، امریکا نیز به کشورهای دیگر اسلحه خواهد فروخت، چون، صادرات اسلحه شاهرگ حیات اقتصاد ایالات متحده است و رفاه بسیاری از اعضای کانگرس را تضمین می‌کند.

ایالات متحده نگران علاقه‌ی پاکستان به خریداری چرخ‌بال‌های تهاجمی از روسیه و چین و نیز نگران ایجاد و شکل‌گیری گروه‌بندی‌ها و ائتلاف‌های چندین‌جانبه‌ی جدیدِ متمرکز بر آسیا نیز است که ایالات متحده از آن‌ها بیرون می‌ماند.

با آن‌که معامله‌ی چرخ‌بال‌ها و موشک‌های جنگی یک معامله‌ی خیلی بزرگ نیست، روابط نظامی ایالات متحده و پاکستان یکی از عوامل تأثیرگذار بر روابط هند-پاکستان خواهد ماند. روابط نظامی پاکستان با ایالات متحده، تعیین‌کننده‌ی میزان ماجراجویی و حالت تهاجمی پاکستان بر هند بر سر مسایل دو جانبه خواهد بود.

اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم که ایالات متحده سیاستش را در قبال این منطقه تغییر داده است. شاید شیوه‌ی برخوردش با پاکستان و هند تغییر کرده باشد؛ اما منافع کلی‌اش تغییر نکرده ‌است. ایالات متحده می‌خواهد بدون از دست‌دادن نفوذش بر حاکمان نظامی پاکستان، در هند حضور قوی‌تر داشته باشد.

همین‌طور، دوستان خوش‌بین ما همکاری بشردوستانه‌ی هند و پاکستان در یمن را آغاز روابط دوستانه‌ی دو همسایه تفسیر نکنند. این اقدامات نتیجه‌ی واقعیت‌های عملی بود و هیچ یک از طرف‌ها نمی‌خواست که در چنین لحظه‌ی حساس دست به دست هم ندهند و کوچک معلوم شوند.

هند باید مواظب انواع موشک‌های هسته‌ای پاکستان، مواد قابل انشقاق که این کشور در تلاش به دست آوردن آنها است و تروریست‌های که در این کشور پناه‌ داده‌شده‌اند باشد. هیچ‌یک از این مسایل تغییر نکرده‌ و اسلام‌آباد به دروغ‌گویی‌اش در رابطه به محاکمه‌ی زکی‌الرحمان لکهوی و دیگران ادامه می‌دهد. در کنار همه‌ی این‌ها، حمله‌های تروریست‌های الهام گرفته از پاکستان بر جامو و کشمیر نیز، ادامه خواهد یافت.

یک پاکستان متکی به خود به نفع هند است و می‌تواند به برقراری مناسبات دوجانبه‌ی معقول بینجامد که برای هردو کشور مفید باشد. این دو کشور با هم می‌توانند به چیزهای بیشتری برای مردم خود و منطقه دست یابند.

پاکستان با اعتماد بنفس بیش از حد تمایل به تجاوز، تهاجم و اذیت پیدا می‌کند، اما چیزی به دست نمی‌آورد. پاکستانِ بدون اعتماد بنفس و ضعیف، در زیر حکومت ریاکاران نظامی و متعصبان مذهبی، هم برای خودش خطر می‌آفریند و هم برای همسایگانش. این کشور با استفاده از تاکتیک‌های جنگ‌های چریکی، به شکل مستقیم و غیرمستقیم، دوره‌های صلح و آرامی را برای تجدید و استحکام قوا به منظور نبرد بعدی استفاده می‌کند.

سردی روابط پاکستان با عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی در این اواخر، موقتی است. آنان احساس می‌کنند که پاکستان ناسپاسی می‌کند. تحرکات سیاسی داخلی پاکستان و مجبوریت‌های مذهبی تصمیم پاکستان را تغییر خواهد داد و این مسئله‌ی مهمی خواهد بود.

باوجود رویدادهای ناگوار در افغانستان، عراق، لیبیا و سوریه، این احتمال وجود ندارد که ایالات متحده تداوم سیاست‌های اشتباهش را پایان دهد یا ناگهان پی ‌ببرد که این سیاست‌هایش توسط متحدانش به بیراهه برده شده ‌است. ایالات متحده توانایی یا اراده‌ای‌ ندارد که با استفاده از اهرم کمک‌های نظامی و اقتصادی‌اش پاکستان را وادار به تغییر سیاست‌هایش سازد. به جای آن، حساسیت‌های پاکستان در رابطه به افغانستان به شکل نامتعادلی در محاسبات جغرافیایی-سیاسی ایالات متحده به نفع پاکستان سنگینی خواهد کرد. این واقعیت‌های جهانی‌ست که ما در آن زندگی می‌کنیم و ما باید یاد بگیریم که با یک ابرقدرت چگونه معامله کنیم؛ شواهد به شکل‌ فزاینده‌ای نشان می‌دهند که این ابرقدرت به تنهایی نمی‌تواند از عهده‌ی مدیریت جهان برآید.

این ابرقدرت امروز با این احتمال قوی روبرو شده است که جایش را در افغانستان چین بگیرد. چین دوست دارد که از پاکستان به مثابه قائم مقامِ با حسن نیت خود استفاده کند. کمک 46 میلیارد دالری چین به پاکستان برای ساختن زیربنا گامی در این راستاست.

چین پیشاپیش در غرب آسیا حضور اقتصادی چشم‌گیر دارد. اکنون این کشور به ایران غنی از انرژی متمرکز می‌شود که پس از توافق با گروه 5+1 بر سر مسئله‌ی هسته‌ای‌اش و بحران‌های فراگیر در غرب آسیا، خیلی قوی‌تر از پیش ظاهر شده است. چین در تلاش است که موقعیت‌یابی‌هایش را پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده تکمیل کند. انتخابات ریاست جمهوری امریکا قرار است در سال آینده برگزار شود. روس‌ها را با افزایش تفاهم‌شان با چین، نمی‌توان دست‌کم گرفت. آنان نیز روابط‌شان را با ایران مستحکم می‌سازند.

حرف و سخن بر سر توافق ایران و چین برای ساختن بندر چابهار دوباره تازه شده است. اکنون صحنه در حال آمده‌شدن برای بازی جدید در همسایگی نزدیک ماست و آن‌گاه که گرد و غبار فرو بنشیند، این منطقه چهره‌ی متفاوتی خواهد داشت.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *