اصلاح بنیادین انتخابات

بی خود نیست که رییس جمهور ما به کلمه‌ی بنیادین این قدر عشق می‌ورزد. کار باید همیشه بنیادین باشد. یکی از نیازهای جامعه‌ی پیش‌رفته اصلاح نظام انتخاباتی است. چرا که اگر نظام انتخاباتی اصلاح نشود، ممکن است باز کسانی انتخاب شوند که دفعه‌ی قبل با تقلب روی کار آمدند.  اما حرف سر این است که چه چیزهایی باید در سیستم انتخاباتی ما اصلاح شوند؟ من چند مورد را ذکر می‌کنم:

یک- در انتخابات ریاست‌جمهوری قبلی استعاره‌ی «گوسفند» برای صندوق رای انتخاب شده بود و سبب شده بود که بسیاری از مردمِ ناآشنا با مالداری دچار سوءتفاهم شوند. بر اساس تحقیقات انجام شده بر انتخابات قبلی، وقتی که ضیاء الحق امرخیل به یکی از مسئولان انتخابات در یکی از ولایات دستور داده بود که گوسفندها را به کوه ببرد و چاق کند و برگرداند،  آن شخص گپ را به معنای تحت اللفظی‌اش گرفته و واقعا بیست-سی تا گوسفند را به کوه برده بود.  برای جلوگیری از این گونه سوءتفاهم‌ها، رییس جمهور این بار دستور داده که به جای کلمه‌ی مرموز گوسفند از کلمه‌ی  «گاوصندوق» استفاده شود تا کسانی که گاو را نفهمیدند حداقل صندوق را بفهمند.

دو- در انتخابات ریاست جمهوری قبلی از بعضی ولسوالی ‌ها و ولایت‌ها رای اضافی آمده بود.  مثلا رییس جمهور فعلی،  جناب غنی، نیاز داشت که در هر ولایت چندصد رای نسبت به داکتر عبدالله بیشتر داشته باشد. اما دیدیم که از بعضی ولایت‌ها، که جمعیت شان چهارصد هزار نفر بود،  هشت‌صد هزار نفر رای دادند و همه هم به اشرف‌غنی رای داده بودند. خوب،  نتیجه‌اش را دیدیم. کشور تا مرز جنگ پیش رفت. شما جای داکتر عبدالله می‌بودید چه‌ کار می‌کردید؟ چهارصد هزار نفر هشت‌صد هزار رای بدهند،  یعنی هر نفر دو دفعه فرصت داشته باشد به نامزد دلخواه خود رای بدهد، اما حتا یک رای از آن هشت‌صد هزار رای از شما نباشد، شما را عقده بر نمی‌دارد؟ طبیعی است که این سیستم باید اصلاح شود.  از این پس، نامزد بازنده باید با تفاوت بسیار کم بازانده شود.

سه- پس از ختم پروژه‌ی انتخابات،  که بعضی به غلط آن را پروسه‌ی انتخابات می‌گویند، باید به هیچ کسی لقب بابا اعطا نشود. چنان‌که دیدیم این کار در انتخابات های گذشته باعث ناراحتی بعضی از مردم شد. از این پس، از کسانی که در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری از خود خایسته‌گی نشان می‌دهند، به شیوه‌های بهتر و کم‌تر حساسیت برانگیز تقدیر شود.  مثلا می‌توان این افراد را به مدت دو سال وزیر معارف ساخت، تا مکتب‌های خیالی بسازند و از این طریق خود را یک شش‌صد میلیون دالر تشویق کنند.