منبع: نیویورک تایمز
برگردان: حمید مهدوی
تعداد زیادی از مردم در یک زمین بیثمر در اطراف پلچرخی توسط بلدوزرها زنده دفن شدند. بعدا عساکری که به جرم زنده به گور کردن این انسانها متهم بودند، اعتراف کردند که وقتی قربانیان تلاش میکرند خود را از زیر خاک بالا بکشند، احساس میکردیم که زلزلهای اتفاق افتاده است.
سی و چهار سال بعد اما فهرستی از نام و جزئیات 5 هزار قربانیای که توسط دولت کمونیست در سالهای 1978 و 1979 دستگیرشده، شکنجه شده و بعد به قتل رسیدهاند، در ماه سپتامبر به نشر رسید.
آنچه که امروزه از آن به فهرست قربانیان سازمان «اگسا» یاد میشود، در اصل توسط دولت افغانستان گردآوری شده بود؛ اما برای سالها نگهداری شده و به نشر نرسیده بود، تا این که در اختیار محققان هالندی قرار گرفت و در وبسایت به نشر رسید.
عکسالعمل دولت افغانستان در برابر نشر این فهرست محتاطانه بود. حامد کرزی در جریان سخنانش گفته بود که آشتی و مصالحه به مراتب بهتر از تعقیب و شکنجه بود. این مسئله در افغانستان خیلی حساس است، نه صرف به دلیل این که بسیاری از کمونیستهای پیشین امروزه کرسیهای مهم را، بهویژه در وزارتهای دفاع و داخله احراز کردهاند، بلکه درخواست محاکمهی کمونیستهای پیشین میتواند درخواست محاکمهی کسانی را که در سه دهه جنگ بعد از کمونیستها جرایم جنگی را مرتکب شدهاند، در پی داشته باشد.
با داغ شدن خبر قتل هزاران نفر توسط نهاد جاسوسی دولت کمونیست در افغانستان، اقارب این قربانیان خواهان محاکمهی آنها شدهاند. سرانجام در اثر فشارهای سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، حامد کرزی روزهای دوشنبه و سهشنبه را روزهای عزای عمومی اعلان کرد.
مساجد در کابل و سایر نقاط افغانستان در روز دوشنبه مملو از عزادارانی بودند که به یادبود این قربانیان گرد هم آمده بودند. قربانیانی که توسط سازمان جاسوسی دولت پیشین کمونیست در افغانستان دستگیر شده و بعدا به قتل رسیدهاند.
در فهرستی که جدیدا به نشر رسیده است، 25 نفر از یک قریه شامل است (گل قلعه). این 25 نفر از اقارب مولوی عبدالعزیز مجاهد است. مولوی مذکور یک فرمانده جهادی و سیاستمدار برجسته است و تمام این 25 نفر قربانی کاکا، پسر کاکا و خویشهای او بودند.
در آن زمان آقای مجاهد ده سال داشت و از هیجان و اضطراب آن زمان سر در نمیآورد، تا این که مأموران دولت آن وقت که لباس شخصی به تن داشتند، پسرکاکای بزرگتر او، یک مولوی و یک دهقان را که شاه دهلا نام داشت، در پیش چشمانش دستگیر نمودند.
شاه دهلا با پاهای برهنه از سرِ زمین خود برگشته بود و مأموران حتا به او اجازه ندادند پاهای خود را شسته و کفش خود را پا کند. این خاطرات بعد از 34 سال اشکهای مجاهد را درآورد. او که بعدا در برابر دولت کمونیست، شورویها، دیگر جهادیها در دوران جنگ داخلی و سرانجام طالبان جنگیده است، گفت: «من در طول این سالها و در جریان جنگ اجساد زیادی را دیدهام؛ اما بیگناهی آن شخص (دهقان) واقعا مرا متأثر ساخت».
محمد آجان، پسر شاه دهلا میگوید که مادر، برادران و خواهرانم هرگز نسبت به مرگ پدرم کاملا باورمند نشده بودند و همه نسبت به مرگ او مظنون بودند، تا این که نام او را در فهرستی که جدیدا به نشر رسیده، یافتیم و همهی ما گریه کردیم.
محمد آجان در زمان مفقود شدن پدرش 15 سال داشت و او نیز زمانی را که مأموران اگسا پدرش را پابرهنه بردند، به یاد دارد. در این فهرست نام، نام پدر، تاریخ تولد، شغل، زادگاه و اتهامات وارده بر قربانیان ذکر شدهاند. این اتهامها کلماتی همچون آشوبطلب، افراطگرا، مائوییست و خمینیست را در بر دارند.
سلسله اتفاقاتی که منجر به نشر این فهرست شد، از درخواست پناهندگی امانالله عثمان، «رییس تحقیقات سازمان اگسا در سالهای 1978 و 1979» که در سال 1993 به هالند سفر کرد، آغاز میشود. وی در جریان مصاحبهاش به منظور پناهجویی در هالند، پذیرفته است که اسنادی را که با قتل این افراد ارتباط داشته، امضا کرده است. وی در ادامه افزوده است: «این کار را من به خواست خود انجام دادم. اگر این کارها را نکنید، هرگز به چنین مقامی دست نمییابید».
دولت هالند هرگز درخواست پناهندگی او را نپذیرفت؛ اما او را از این کشور اخراج هم نکرد و سرانجام تحقیقاتی را در مورد جرایم جنگی در افغانستان راهاندازی کرد. این تحقیقات باعث شد آنها به یک مهاجر 93 سالهی افغانستان که در آلمان زندگی میکرد، مراجعه کند. این مهاجر افغانستانی فهرستی از قربانیان را که از یک کارمند پیشین سازمان ملل در افغانستان (فیلکس ارماکورا) به دست آورده بود و هرگز آن را منتشر نساخته بود، در اختیار آنها قرار داد. مقامهای هالندی گفتند که آنها در مورد صحت این فهرست صد درصد باورمندند.
این تحقیقات در سال 2012 با وفات امانالله عثمان متوقف شد و مقامهای هالندی تصمیم گرفتند فهرست متذکره را منتشر سازند. ادارهای که این تحقیقات را انجام داده، گفته است: «اقارب نزدیک به قربانیان شامل در این فهرست حق دارند حقایق را در مورد شرایط ناپدید شدن و سرنوشت نهایی عزیزانشان بدانند».
احمد نادر نادری، عضو پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گفت: «پاسخ شدید مردم افغانستان به این مسئله، دولت افغانستان را وادار کرده است بعضی چیزها را بپذیرد. نشر این فهرست موج جدیدی از نگرانیها را در میان مقامهای دولت افغانستان به وجود آورده است». وی در ادامه گفت: «دولت مانند همیشه نگران این است که این آغاز روند است و این روند صرف به دوران کمونیستها منحصر نخواهد بود. تعدادی از مقامهای دولتی، به شمول طالبان، در دههی 90 جنایتهای همسانی را انجام دادند».
اما کسی که بیشتر از همه آماج خشم مردم است، اسدالله سروری است. اسدالله سروری رییس سازمان اگسا در سال 1979 و رییس امانالله عثمان است. او نخست به مرگ محکوم شده بود؛ اما بعدا به 19 سال زندان محکومش کردند.
شالیزی دیدار، والی پیشین ولایت کنر میگوید که در جملهی 100 نفر شامل در این فهرست که وی آنها را میشناسد، 11 نفر اعضای خانوادهی او نیز شامل است. وی در ادامهی سخنانش گفت: «ما از دولت میخواهیم که اسدالله سروری را اعدام کند. نه تنها او را، بلکه تمام همدستانش را».
مقام دیگری که پیوسته از جنایتهایش یاد میشود، جنرال عبدالوحید طاقت است. او در دوران آخرین حکومت کمونیستها در افغانستان، ریاست سازمان جاسوسی آن را برعهده داشت. او اکنون بازنشسته شده است. او انتشار این فهرست را دسیسهای برای خنثا کردن تلاشهای او در جریان انتخابات ریاست جمهوری میداند. وی گفت: «من آمادهی پاسخگویی به تمام پرسشها هستم. اما در مورد هزاران نفر دیگری که کشته شدهاند چه؟ تنها کمونیستها نه، بلکه دهها نفر از رهبران کنونی افغانستان هزاران نفر بیگناه را به قتل رساندهاند. وقتی این رهبران محاکمه شوند، من هم آمادهی محاکمه شدن خواهم بود».
آقای مجاهد میگوید که او دوست دارد تمام این رهبران، به شمول رهبران جهادیای که در جنگهای داخلی شرکت داشتند، به دادگاه کشانیده شوند. او گفت: «بدون استثنا، همهی آنها باید محاکمه شوند. جنرال طاقت و دیگر مجرمان به بهانهی دموکراسی آزادانه میگردند».