اختر منصور زخمی شد، صلح به کُما رفت

خبرهای ضد و نقیضی از مرگ و زندگی ملا اختر منصور؛ رهبر یکی از مهم‌ترین شاخه‌های گروه طالبان، منتشر شده است. خبر زخمی شدن اختر منصور، چهار شنبه هفته‌ی گذشته (11 عقرب) منتشر شد. بر اساس خبرهای منتشر شده، اختر منصور در شهر کویته پاکستان، در یک جلسه و پس از بروز اختلاف میان اعضای ارشد این گروه در مورد گفت‌وگوهای صلح با دولت افغانستان که منجر به درگیری میان اعضا می‌شود، زخمی شده است. هم‌زمان با نشر گسترده‌ی اخبار مبنی بر زخمی‌ شدن اختر منصور، برخی از رسانه‏ها از قول منابع از مرگ او سخن گفتند.
از میان طرف‌های درگیر در قضیه‌ی جنگ و صلح، ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی زخمی شدن اختر منصور را تأیید کرده است اما پاکستان تا اکنون هیچ واکنشی از خود بروز نداده و سکوت کرده است.
پرسش‏های کلی این است: مرگ و زندگی اختر منصور چه تبعاتی دارد؟ در صورتی‌که منصور مرده باشد صلح با چه سرنوشتی دچار می‌شود و این خبر چه پیامد‏های از نظر روانی و نظامی برای اعضای گروه طالبان دارد؟ حکومت افغانستان از مرگ او چه نفع می‌برد؟ اگر منصور زنده باشد، موجودیت او چه نفعی به پاکستان خواهد رساند؟
پاسخ به این پرسش‏ها تا زمانی‌که مرگ و زندگی اختر منصور در هاله‌ای از ابهام قرار داشته باشد، دشوار است. آن‌چه اما بر آفتاب است، نفس انتشار خبر زخمی شدن اختر منصور برای پاکستان و هم‌چنان برای پیروان و فداییان شاخه طالبان به رهبری منصور، سنگین تمام شده است، و در صورت تأیید مرگ منصور، برای پاکستان این موضوع بدون هیچ تردیدی یک مصیبت است. دولت پاکستان و مشخصاً دستگاه استخباراتی این کشور برای دو سال با صرف هزینه‏های بسیار، توانست مرگ ملا عمر را برای مقاصد متعدد خود پنهان نگهدارد. طی این مدت، پاکستان روی ملا اختر منصور سرمایه‌گذاری کرد و منصور به نیابت از عُمَر فرمان‏های جنگ و کشتار صادر کرد. به محض انتشار خبر مرگ رهبر طالبان، ملا منصور عملاً برای رهبری طالبان آماده بود و پاکستان نیز برای این هدف تلاش‏های فراوانی پس از مرگ ملا عمر به خرج داد تا منصور را بدون هیچ اختلافی به‌عنوان جانشین ملا عمر، رهبر طالبان جا بزند. منصور برای پاکستان بهترین گزینه بود/است. در میان رده‏های بالای طالبان منصور یکی از کسانی است که با سر سپردکی کامل، تابع دستورات پاکستان بود و مطابق میل و فرمایش‏های پاکستان عمل می‌کرد.
برای افغانستان مرگ یا زندگی اختر منصور، چندان حاصلی در پی ندارد. چنان‌چه زندگی یا مرگ ملاعمر هیچ تأثیری روی جنگ و صلح نداشت. اما این موضوع (مرگ منصور) می‌تواند برای دولت افغانستان یک خبر خوشایند تلقی شود. این مسئله که مرگ یا زندگی رهبر طالبان برای دولت افغانستان چندان فرقی نمی‌کند، ناشی از تجربه‏های گذشته است. حکومت افغانستان پس از سال‏ها و با صرف زمان بسیار، هزینه‏های انسانی و مالی گزافی را که برای گفت‌وگوهای صلح پرداخت، هیچ حاصلی جز قربانی شدن مردم و ویرانی که طالبان به بار آوردند، به‌دست نیاورده است. با مرگ ملا عمر، خوش‏بینی‏ها در میان مردم و حکومت افزایش پیدا کرد اما طالبان عملاً با نیروی بیشتر وارد نبرد شد و حتا توانست ولایت قندوز را برای سه روز سقوط دهد. در قسمت گفت‌وگوهای صلح مرگ ملا عمر این پروسه را برای مدت نامعلومی به تأخیر انداخت. در حال حاضر ابهام در مرگ و زندگی اختر منصور هم مسئله گفت‌وگوهای صلح را به چنین سرنوشتی دچار کرده است.
صلح تبدیل به کلاف سر درگم شده است. تا این‌جای زمان این موضوع به هیچ نتیجه‌ی نرسیده است و صرفاً از مردم قربانی گرفته است. صلح و آینده‌ی گفت‌وگوها با مرگ یا زندگی ملاعمر یا منصور رقم نخورده و نخواهد خورد. نباید امید خود را به فرد خاص بست بلکه مسئله صلح ابعاد مختلف دارد. یکی از مسایل دخیل و مطرح در این مسئله صلح، پاکستان است. ملا عمر مرد، ملا منصور هم خواهد رفت اما این پاکستان است که زیر عناوین مختلف، اجازه نمی‌دهد افغانستان به صلح پایدار دست پیدا کند. طالبان صرفاً نیروی جنگی پاکستان در افغانستان را تأمین کرده و وسیله‌ی بیش نبوده است. با مرگ و زندگی رهبران طالبان، سرنوشت صلح تعیین نمی‌شود. بلکه با مرگ یا زندگی رهبران طالبان، صلح در برزخ و بی‌سرنوشتی قرار می‌گیرد.